آغوش نگاهم مسکینیست
که جیب هایش
از تو خالی خالیست
تمام نورش راخرج یافتن تو تمام کرده است وُ
دلتنگی
طلبکار سمجیست که
خانه ی دلم را پیدا کرده است و ُ
بی اجازه وارد شده
گوشه ای
نشسته پاروی پا انداخته
خیره به تابلوهای
گرانبهای طلاکوب
دوستت دارم ِاویخته به دیوار
چای می نوشد...
#مه_سا_وفایی
که جیب هایش
از تو خالی خالیست
تمام نورش راخرج یافتن تو تمام کرده است وُ
دلتنگی
طلبکار سمجیست که
خانه ی دلم را پیدا کرده است و ُ
بی اجازه وارد شده
گوشه ای
نشسته پاروی پا انداخته
خیره به تابلوهای
گرانبهای طلاکوب
دوستت دارم ِاویخته به دیوار
چای می نوشد...
#مه_سا_وفایی