انشای آتش نشانی | انشا درباره آتش نشان
انشای آتش نشانی زیباترین انشا در مورد روز آتش نشانی و ایمنی و فداکاری های آتش نشانان و انشا در مورد شغل سآتش نشانی را در اینجا بخوانید. انشا در مورد آتش نشان به سبک توصیفی جامعه به افراد گوناگون نیاز دارد که هرکدام شغل و وظیفه ای را برعهده بگیرند. بعضی از شغلها از بقیه سختتر هستند و افراد خاصی آن ها را انتخاب میکنند. آتشنشان فردی است که یکی...
انشای آتش نشانی
زیباترین انشا در مورد روز آتش نشانی و ایمنی و فداکاری های آتش نشانان و انشا در مورد شغل سآتش نشانی را در اینجا بخوانید.
انشا در مورد آتش نشان به سبک توصیفی
جامعه به افراد گوناگون نیاز دارد که هرکدام شغل و وظیفه ای را برعهده بگیرند. بعضی از شغلها از بقیه سختتر هستند و افراد خاصی آن ها را انتخاب میکنند. آتشنشان فردی است که یکی از مشاغل دشوار را انتخاب کرده است.
آتشنشان یا مأمور آتشنشانی دورههای مختلف را گذرانده و به صورت تخصصی به خاموش کردن و نظارت آتش می پردازد. وظیفه اصلی آتشنشانها خاموش کردن و مهار آتش است، با این حال وظایف دیگری را هم برعهده میگیرند.
نجات افرادی که در حوادث طبیعی در دسترس خطر هستند، مثل کسانی که در چاه افتادهاند یا در محل دربسته مثل آسانسور گیر کرده یا زیر آوار مدفون شدهاند، دستشان لای نردهها گیر کرده و… از وظایف آنهاست.
آتشنشان باید به مردم و نجات جان انها از خطر علاقهمند باشد. از لحاظ بدنی قوی بوده و سلامت روان داشته باشد. او باید در مواقع خطرناک آرامش خودرا حفظ کند و به سرعت عکس العملنشان دهد. همچنین حس همکاری قوی داشته باشد تا با دیگر آتشنشانها در اجرای عملیات نجات هماهنگ شود.
جایگاه آتشنشان در ایران اگر چه از لحاظ مادی و حقوقی بالا نیست ولی از نظر ارزش معنوی آتشنشانها نزد مردم ارزش بالایی دارند. در ایران هفتم مهرماه بعنوان روزآتشنشانی و ایمنی نامگذاری شده است و دراین روز از آتشنشانان تقدیر می شود. افراد حادثهدیده در سراسر کشورمان برای برقرار کردن تماس تلفنی با مرکز آتشنشانی باید به عدد 125 زنگ بزنند.
برای این که فردی بتواند آتشنشان شود باید حداقل 18 سال سن داشته و قد او از 170 سانتیمتر بلندتر باشد. علاوه بر این از داوطلبان آتشنشان شدن آزمونی گرفته می شود تا مقدار آمادگی جسمانی، عکسالعمل سریع، حفظ خونسردی در شرایط بحرانی و… در انها سنجیده شود.
آتشنشانها بسته به سابقه و آموزشهایی که دیدهاند درجات مختلفی دارند. در کل 19 درجه آتشنشانی وجوددارد که پایینترین درجه «آتشنشان سوم» و بالاترین درجه «فر آتش پاد» نام دارد.
انشا درباره آتش نشان
انشاء درمورد شغل آتش نشانی
«« آ »» مثل آتشنشانی.
آتشنشانی شغل نیست بلکه عشق است.
ما مردم ایران این مردان شجاع و نترس را دوست داریم و ان ها را از یاد نمیبریم.
حال ما باید چه کنیم تا از این آتشنشان ها تشکر و قدردانی کنیم؟
ما میتوانیم به توصیه هایی که آتشنشان ها درمورد ایمنی و جلوگیری از رخداد حادثه می شود توجه کنیم، تا هیچ حادثه ی ناگواری رخ ندهد.
بهترین تقدیر از اتش نشانان این است که همگی دست در دست هم دهیم و در چهارشنبه سوری هر سال هیچ آتشی روشن نکنیم که باعث ایجاد حادثه ی غمناکی شویم، تا آتشنشانان بتوانند در عید نوروز به سلامت درکنار خانواده هایشان نوروز خودرا جشن بگیرند.
اگر چه حرفه آتشنشانی از مشاغل سخت و زیان آور است اما بامقایسه شرایط حرفه ای شغل آتشنشانی در کشورمان با دیگر کشور های پیشرفته دنیا،متاسفانه در ایران به اندازه کافی به فراهم آوردن امکانات و شرایط اقتصادی و روحی مساعد برای آتشنشانان توجه ویژه ای نشده و این در حالی است که در کشور های پیشرفته شغل آتشنشانی در زمره مشاغل با ریسک خطر بالا محسوب می شود.
هر حرفهای سختیها و شیرینیهای خاص خودش را دارد. اماسختی و دردسر بعضی شغلها نسبت به بقیه بیشتر است ؛ آتشنشانی یکی از این شغلهاست.
در واقع آتشنشانان بدلیل ویژگیهای شغل خود همواره در دسترس آسیبهای جسمی و حتیروحی قراردارند.این مشاغل چون اغلب با مرگ و زندگی افراد سر و کار دارند مسلماًاسترس زیادی را متحمل میشوند.
آتشنشانان در هر مأموریت بطور معمول در دسترس چندینعوارض از جمله عوارض ناشی از استرس رانندگی و ترافیک ؛ عوارض ناشی از اثرات دود وگازهای سمی در محل های عملیات، عوارض ناشی از صدای آژیر، بلندگو و نور چراغ گردان،عوارض ناشی از ترشح هورمون های دفاعی و آمادگی بدن در برابر حوادث، اثرات ناشی ازحرارت در محل حریق، عوارض ناشی از تماس یا جذب مواد شیمیایی از طریق پوست، عوارضناشی از صدمات فیزیکی در حین انجام وظیفه، عوارض ناشی از دریافت پرتوهای یون ساز وتشعشعات رادیواکتیویته قرار می گیرند.
علاوه بر این ؛ آتشنشانان در هنگام انجام عملیات نجات وامداد در دسترس عوارضی نظیر رؤیت صحنه های دلخراش و تألم آور، عوارض ناشی از وقوع انفجار در صحنه حادثه، عوارض ناشی از مسائل ارگونومی وسایل و تجهیزات و ماشین آلات،عوارض ناشی از انجام خدمت به صورت شیفتی، عوارض ناشی از عدم تغذیه صحیح و متناسب باحرفه، عوارض ناشی از استرس پس از حادثه، عوارض ناشی از کارکردن در محیط های آلوده،عوارض ناشی از کارکردن در محیط های مرطوب نیز قرار می گیرند.
بنابر این ؛ وجودفاکتورهایی از قبیل سرو صدا ؛ محیط عفونت زا و آلوده ؛ مواد شیمیایی و گازهای سمی ،مواد رادیواکتیو ؛ کار در محیط غیر متعارف ؛ وجود ذرات معلق در هوا ؛ کار در شرایط جوی نامساعد ؛ کار در ارتفاع ؛ ریزش و برخورد اجسام خارجی ؛ انفجار ؛ خطر برق ،سطوح شیب دار و لغزنده ؛ کار در فضای مسدود وسر بسته ؛ کار در اعماق، کار در محیط های با حرارت بالا ؛ جابهجا کردن قطعات سنگین ؛ کار در فضای باز ؛ کار در محیط های مرطوب، کار در محیط های متعفن و نامطبوع ؛ کار در شرایط روحی نامساعد از مهمترین عواملی است که شرایط محیط کار آتشنشانان را از حالت عادی خارج میکند.
بر این اساس ؛ مقایسه فاکتورها و عوامل زیان آور در محیط کار با شرایط ویژه شغل آتشنشانی گواه ان است که کلیه فاکتورها و عوامل مذکور در حرفه آتشنشانی وجود داشته ضمناینکه فاکتورهای دیگری نیز وجوددارد که دراین مقدمه لحاظ نشده است .
لذا یک آتشنشان در هر حادثه حداقل ۱۰ مورد از عوامل زیان آور را لمس میکند همچنین آتشنشان در طول خدمت با تمامی فاکتورهای زیان آور در صحنه های عملیات و امداد رسانی مواجه است.
آتشنشانان که آماده ی گزارشات تلفنی هستند باید بتوانندبرای کمک های اورژانسی با هر درجه ای از وخامت از یک تصادف خودرو ساده تا انفجارمهیب پاسخگو باشند.
آتشنشان بودن نیاز به آمادگی جسمانی بالایی دارد و ورزش نیاز اصلی آتشنشانان است. آتشنشانها همواره در دسترس خطرات گوناگونی قراردارند و در حقیقت آتشنشان وارد مکانی می شود که همه ی از آنجا میگریزند. بنابر این استرس این شغل خیلی بالاست، اما زمانی که موفق به نجات جان یک انسان میشویم لذت و شیرینی کاررا با تمام وجود حس میکنم.
البته زمانی هم که با مورد فوتی و خسارات سنگین مواجه میشویم خواه ناخواه در روحیهمان تأثیر می گذارد .
واضح است که یک آتشنشان هنگام مبارزه با حریق و موارد اضطراری بمنظور حفظ جان اشخاص و سرمایه های ملی بایدبدون تعلل و خطا عمل نماید ؛ برای این منظور یک آتشنشان باید از هر حیث آمادگی کامل داشته باشد .
اگر آموزشهای تئوری و عملی مستمر در کار نباشد طبعاٌ به مرورزمان مطالب فراموش می شود و کاربرد ابزار و ادوات نجات و اطفاء حریق به اشتباه و یابا تأخیر و تعلل صورت خواهد گرفت .
بهمین منظور سعی شده است تا اندازه ای آموزشهای مورد نیاز یک آتشنشان دراین وبلاگ آورده شود تا ضمن فراگیری و بکار گرفتن آنهاو با استعانت از خداوند متعال بتوانیم در طول خدمت در آن گونه مشاغل آنگونه که شایسته و برازنده یک آتشنشان است عمل نمائیم .
انشا درباره آتشنشانان فداکار به سبک داستانی و احساسی
آتش به شدت شعله میکشد و هیچکس جرئت ندارد به محل آتشسوزی نزدیک شود. همان وقت فردی هست که با شجاعت و آرامش پا درون آتش میگذارد. ان فرد آتشنشان است. آتشنشان میسوزد تا دیگران نسوزند.
نیمه شب است و تازه از یک مأموریت نجات فردی از داخل فضای دربسته برگشتهاند. خواب و بیدار هستند که آژیر مرکز آتشنشانی با بالاترین درجه ممکن به صدا درمیآید و گروه با عجله خود رابه محل حادثه میرسانند. این عجله برای چیست؟ آیا جز این که نجات جان انسانی شریف نخستین وظیفه آنهاست؟
در خطر انداختن جان جود برای زندگی یک نفر دیگر مسئلهای است که فقط یک عاشق از پس درک ان برمیآید و آتشنشان عاشق است. آتشنشانی شغل نیست و عشق است.
به محل آتشسوزی که میرسند، اوضاع کاملاً به هم ریخته است. اضطراب و وحشت بر محل حادثه سایه انداخته است. عدهای ناله می کنند و دیگران بر سرخود میزنند. مادری اشکریزان فریاد میزند
:«بچهام در آتش مانده است» و دنیا انگار روی سر پدرش خراب شده است که هرچند دقیقه نزدیک آتش میشود و باز خودش را عقب میکشد؛ نمیداند چه کند.
آتشنشان با قدرت و صلابت به میدان می آید تا مردم امیدوار شوند. از پدر کودکنشانیهای لازم را میگیرد و داخل آتش می شود. چه شیرین است ان لحظه که آتشنشان با طفل معصومی در آغوش از میان آتشها بیرون می آید.
کودک را در پناه خود گرفته در حالیکه خودش بر اثر گرما خسته و رنجور شده است. کودک رابه والدینش میسپارد و برای کمک به همکارانش که در حال خاموش کردن آتش هستند، دوباره بطرف شعلهها راهی میشود.
اما پشت این همه ی آرامش آتشنشان چه دلهرهای است؟ دلهره این که فردی وسط آتش بماند و او نتواند نجاتش دهد. هیچ مزدی برای آتشنشان نمی تواند جای لبخند مردم را پس از نجات جان خود یا عزیزانشان بگیرد.
آتشنشان با انتخاب چنین شغلی که جان خودش را برای نجات جان دیگران به خطر میاندازد، به راستی که یک فرشته نجات است. یک آتشنشان فداکار همواره در قلب مردم جای دارد.
انشا در مورد آتش نشان
قدیم ترها هر زمانی که کلمه «آتشنشان» را می شنیدم، تصویری در درون ذهنم شکل میگرفت. مردانی را میدیدم که لباس های ضد حریق به تن دارند و هرکجا که آتش باشد آن را خاموش می کنند. میدانستم مردانی هستند که از روز اولی که این شغل را انتخاب کرده اند پذیرفته اند که باید با آتش دست و پنجه نرم کنند.
این مردان، میان ما بودند و هستند. اما شاید غیرت و از خودگذشتگی شان را خیلی وقتها در خاطر روشن نگاه نداشتیم. این عکسهای همیشه همراه من بود. از کنار هر آتشنشانی که رد میشدم این عکسهای در ذهنم مرور می شد.
تا این که سال پیش در همین روزها، 30 دی ماه ؛ اتفاقی افتاد که ان عکسهای به شدت عوض شدند.
عجیب بود. ساختمان پلاسکو آتش گرفت و سوخت و در آخر فرو ریخت اما دراین میان مردانی که دیگر از جنس زمین نبودند با تمام شجاعتشان رفتند تا شاید بتوانند کاری بکنند و تلفات و خرابی های ان حادثه را کاهش دهند.
اما افسوس و صد حیف که رفتند و سوختند و تنشان طعمه ی آتشی نفرین شده شد. آنان تنشان سوخت و قلبشان پرکشید به سوی آسمان…
تن ما اما آسیب ای ندید، قلبمان…. قلبمان سوخت، سوخت و اشک ریختیم.
ایران عزادار شد، قلب و روح تمام هموطنانمان سوخت و در اندوهی بدون چاره فرو رفت.
هنوز که هنوز است، قلبم تیر می کشد وقتی حتی برای چند لحظه به حرارت داغی فکر میکنم که تن و بدن برادرانمان را در پلاسکو سوزاند.
امیدوارم از این جنس اتفاقات دیگر برای هیچکدام از هموطنانمان رخ ندهد و بیش از پیش شاهد سربلندی و شادی مردم عزیز کشورم ایران باشم.
به احترام سالگرد ان قهرمانان ؛ در انتهای این انشا فاتحه ای نثار روحشان میکنیم…
انشا در مورد آتش نشانان و شغل آتش نشانی (در پایین می توانید مطالبی در مورد روز آتش نشانی بخوانید)