بمان!


بمان!

من شما را همچنان که عشقمان را دوست دارم انقلاب قلب ها را این تکان را دوست دارم عشقْ باران و شفق، ابر و نسیم آب زلال است عشق را معنا تویی، این ترجمان را دوست دارم بی بهانه عشق می آید به قلب و بیشاعر:علی بهمن آبادی

من شما را همچنان که عشقمان را دوست دارم
انقلاب قلب ها را این تکان را دوست دارم

عشقْ باران و شفق، ابر و نسیم آب زلال است
عشق را معنا تویی، این ترجمان را دوست دارم

بی بهانه عشق می آید به قلب و بی بها نه
دانه است اوّل ولی من دام آن را دوست دارم

کن محبّت احتکار و قیمتِ نازت گران تر
من گران خواهم خرید و این زیان را دوست دارم

بغضْ زندانِ « بمان! و آهِ دل» وقتِ وداعت
آرزوی دل، تمنّایم، «بمان!» را دوست دارم

امشب اینجا یک بغل احساسِ تنهایم بیا و
فارسی آواز خوان که این زبان را دوست دارم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پنتاگون: اقدامی که ایران انجام داد یک حمله بی‌سابقه بود