درد هزاره ها مختص به خود هزاره ها است


درد هزاره ها مختص به خود هزاره ها است. درد هزاره ها فرق، حذف و تبعیض سیستماتیک است. هزاره های امروز بازمانده و بقایای یک نسل کشی است که در آن نسل کشی بالاتر از 62 درصد حذف فیزیکی شده اند. زمین های هموارشان به دیگران سپرده شد و حتی کوه های هزاره ها...

درد هزاره ها مختص به خود هزاره ها است. درد هزاره ها فرق، حذف و تبعیض سیستماتیک است.

هزاره های امروز بازمانده و بقایای یک نسل کشی است که در آن نسل کشی بالاتر از 62 درصد حذف فیزیکی شده اند. زمین های هموارشان به دیگران سپرده شد و حتی کوه های هزاره ها به کوچی ها سند داده شده است. اشتباه امروزی اکثر هزاره ها در این است که درد هزاره ها را به سرحد یک معاون رییس جمهور و یا چند وزیر و یا رسیدن خود به یک چوکی پارلمان تقلیل داده اند درحالیکه در هزاره ها رسیدن به یک مقام نیست بلکه درد هزاره ها رسیدن به تامین عدالت اجتماعی و برابری برای همه ی اقوام کشور است که در آن فرق وجود نداشته باشد. بگذارید در این زمینه از درک درد هزاره ها توسط دو سوپر ابر مرد هزاره ها در درازنای مبارزات تاریخی هزاره ها بعنوان مثال یادآوری کنم.

اول: سلطان علی کشتمند صدراعظم با نام افغانستان در دوره حکومت حزب دموکراتیک خلق افغانستان که طرح خودمختاری مناطق هزاره نشین و تبدیل مناطق هزاره نشین به پنج ولایت و یک قول اردو را مطرح کرد شورای مرکزی ملیت هزاره، فرقه های 800، 950، 960، لوای 520، اداره 33 و پوششی امنیتی هزاره های بادغیس را عملا ایجاد کرد تا هزاره ها در کشور افغانستان به بخشی از قدرت تبدیل شوند نه اینکه محتاج قدرت و گدای قدرت باشند که دیگران برای هزاره ها چه می دهند.

دوم: عبدالعلی مزاری که درد درونی 125 ساله حذف، توهین، تحقیر و بی سرنوشتی هر انسان هزاره را در فضای تاریک سیاست افغانستان بلند کرد و به مجسمه و سمبول صدای عدالتخواهی و برابری تبدیل گردید مبارزه مزاری برای چوکی نبود چون مزاری به این درک رسیده بود که کسانیکه چوکی را می دهند همانگونه چوکی را پس می گیرند بنابراین دلایلی بود که مزاری خواهان برقراری نظام فدرالی در افغانستان گردید تا همه ی اقوام در افغانستان جایگاه و پایگاه قدرت خود را داشته باشند که مورد تاخت و تاز برتری جویان نژادی قرار نگیرند مزاری برای رفع تبعیض سیستماتیک مبارزه می کرد و در راه آرمان مقدس مردم خود کشته گردید.

با درنظرداشت شرایط امروزی افغانستان و تسلط شوونیزم و فاشیزم در نظام سیاسی افغانستان و ازدواج قریب الوقوع فاشیزم با تروریزم هزاره هایی که ملی و فراقومی می اندیشند به ... شباهت دارند که در سرکس برای خنده و تمسخر دیگران نقش بازی می کنند ملی اندیشان و فراقومی اندیشان هزاره باید از هزاره هایی که برای اشرف غنی در زمان انتخابات گلو پاره می کردند و به دول فاشیزم آتن ملی اجرا می کردند عبرت گرفته باشند که چگونه اشرف غنی به غیر از دانش و طاهر زهیر که نقش سمبولیک دارند دیگران را به زباله دانی انداختند و حتی با آنها یک ملاقات نکردند.

پس چه بهتر است که هزاره ها با عبرت از گذشته ها در انتخابات پیشرو به کسانی رای دهند که توانایی و درک درد هزاره ها را داشته باشند و در برابر تبعیض سیستماتیک خط روشن داشته باشند چنین افرادی در بین کاندیداها وجود دارد فقط بر مردم است که سره را از ناسره جدا نمایند و رای خود را به زر، زور، مافیایی اقتصادی، وکلای گذشته که در پارلمان خاموش بودند و فقط در فکر ثروت اندوزی بودند و گذشته از همه به افرادی که خود را به کرایه و اجاره داده اند که اگر در پارلمان رسیدند در زیر نام ملی گرایی و فراقومی در خدمت شوونیزم و فاشیزم قرار می گیرند ندهند بهتر است به کسانی رای دهند که صدا و سنگر دردهای هزاره ها در درون پارلمان باشند.

حسن علی عدالت

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان