کهن دیار: مجموعه آثار ایران باستان در موزه های بزرگ جهان (جلد اول)
دسته: تاریخ ایران پیش از اسلامجلد اول این کتاب تاریخ ایران از عهد باستان تا ظهور اسلام را دربرمیگیرد و مجموعهی آثار ایران باستان در موزه...
جلد اول این کتاب تاریخ ایران از عهد باستان تا ظهور اسلام را دربرمیگیرد و مجموعهی آثار ایران باستان در موزههای بزرگ جهان را که از این دورانها باقی مانده ارائه میکند. صفحات کتاب گلاسه و تصاویر ارائه شده به صورت رنگی است که بر جذابیت کتاب افزوده است.
مطالب این کتاب در پنج فصل اصلی گردآوری شده و در ابتدای هر فصل ابتدا چکیده وقایع تاریخی یک دوره خاص را بیان میکند و در ادامه تعدادی از مشهورترین آثار مربوط به آن دوره معرفی شده اندکه در موزههای بزرگ جهان نگهداری میشوند.
فصل نخست این کتاب به تمدنهایی میپردازد که با وجود کشف آثار بسیار نفیس، اطلاعات ما از نحوه زندگی مردم و ساختار حکومتی آن بسیار کم است. در بخش دوم با تمدن باستانی عیلام و سلسلههای مختلف پادشاهی آن آشنا میشویم.
بخش سوم به وقایع تاریخی امپراتوری هخامنشی و نگاهی گذرا به کاخهای تختجمشید میپردازد. بخش چهارم و پنجم نیز به وقایع تاریخی دو دوره اشکانی و ساسانی و معرفی محوطههای باستانی آن دوره اختصاص یافته است.
در بخشی از کتاب می خوانیم: «بخشی از کتیبه پادشاه عیلامی در معبد چغزنبیل شوش: "منم اونتاش گال شاه انشان و شوش، من در اینجا، شهر اونتاش و حریم مقدسش را بر پا نمودم. سپس معبد بلندی ساختم و آن را وقف خدای اینشوشیناک نمودم. باشد که این معبد و زحمات من مورد پذیرش خدایان قرار گیرد و همواره عدل و داد در این مکان برقرار باشد." بخشی از کتبیه داریوش بزرگ هخامنشی در کاخ آپادانای شوش: "منم داریوش، شاه شاهان، شاه این سرزمین پهناور، پسر ویشتاسب هخامنشی، گوید داریوش شاه: من به یاری اهورامزدا کاخی بس زیبا در شوش بنا نهادم. به دستور من آشوریان چوب سدر را از کوههای لبنان به بابل آوردند و از آنجا یونانیها به شوش حمل کردند. طلایی که در اینجا به کار رفت از سارد و سنگهای گرانبهای لاجورد و عقیق از خوارزم و بلخ آوده شد. نقره و آبنوس را از مصر و عاج را از حبشه و هند آوردند و سنگ ستونها را از تپههایی در پارس. سپس طلاکاران از مصر و ماد، نجاران از لودیه، آجرسازان از بابل و تزیین کاران از مصر و ماد آمدند و کاخ شوش را چنان زیبا و باشکوه ساختند که خواست و اراده من بود. گوید داریوش شاه: اهورامزدا مرا و پدرم ویشتاسب را و سرزمین پارس را بپایاد." بخشی از کتیبه پیروزی شاپور اول ساسانی در نقش رستم: "منم شاپور، خداوندگار مزداپرست، شاهنشاه ایران و انیران، پسر اردشیر و نوه پاپک که چهر از ایزدان دارم. هنگامی که من بر تخت سلطنت نشستم، گردیانوس رومی سپاهی گران از تمام شهرها جمع کرد و به سوی ایرانشهر ما تاخت. سپس در جنگی بزرگ، قیصر روم را کشته و سپاه دشمن را از بین بردیم... و در نبردی دیگر، سپاه هفتاد هزار نفری روم را شکست دادیم و من به دست خود امپراطور والریانوس را دستگیر کردم."»
مطالب این کتاب در پنج فصل اصلی گردآوری شده و در ابتدای هر فصل ابتدا چکیده وقایع تاریخی یک دوره خاص را بیان میکند و در ادامه تعدادی از مشهورترین آثار مربوط به آن دوره معرفی شده اندکه در موزههای بزرگ جهان نگهداری میشوند.
فصل نخست این کتاب به تمدنهایی میپردازد که با وجود کشف آثار بسیار نفیس، اطلاعات ما از نحوه زندگی مردم و ساختار حکومتی آن بسیار کم است. در بخش دوم با تمدن باستانی عیلام و سلسلههای مختلف پادشاهی آن آشنا میشویم.
بخش سوم به وقایع تاریخی امپراتوری هخامنشی و نگاهی گذرا به کاخهای تختجمشید میپردازد. بخش چهارم و پنجم نیز به وقایع تاریخی دو دوره اشکانی و ساسانی و معرفی محوطههای باستانی آن دوره اختصاص یافته است.
در بخشی از کتاب می خوانیم: «بخشی از کتیبه پادشاه عیلامی در معبد چغزنبیل شوش: "منم اونتاش گال شاه انشان و شوش، من در اینجا، شهر اونتاش و حریم مقدسش را بر پا نمودم. سپس معبد بلندی ساختم و آن را وقف خدای اینشوشیناک نمودم. باشد که این معبد و زحمات من مورد پذیرش خدایان قرار گیرد و همواره عدل و داد در این مکان برقرار باشد." بخشی از کتبیه داریوش بزرگ هخامنشی در کاخ آپادانای شوش: "منم داریوش، شاه شاهان، شاه این سرزمین پهناور، پسر ویشتاسب هخامنشی، گوید داریوش شاه: من به یاری اهورامزدا کاخی بس زیبا در شوش بنا نهادم. به دستور من آشوریان چوب سدر را از کوههای لبنان به بابل آوردند و از آنجا یونانیها به شوش حمل کردند. طلایی که در اینجا به کار رفت از سارد و سنگهای گرانبهای لاجورد و عقیق از خوارزم و بلخ آوده شد. نقره و آبنوس را از مصر و عاج را از حبشه و هند آوردند و سنگ ستونها را از تپههایی در پارس. سپس طلاکاران از مصر و ماد، نجاران از لودیه، آجرسازان از بابل و تزیین کاران از مصر و ماد آمدند و کاخ شوش را چنان زیبا و باشکوه ساختند که خواست و اراده من بود. گوید داریوش شاه: اهورامزدا مرا و پدرم ویشتاسب را و سرزمین پارس را بپایاد." بخشی از کتیبه پیروزی شاپور اول ساسانی در نقش رستم: "منم شاپور، خداوندگار مزداپرست، شاهنشاه ایران و انیران، پسر اردشیر و نوه پاپک که چهر از ایزدان دارم. هنگامی که من بر تخت سلطنت نشستم، گردیانوس رومی سپاهی گران از تمام شهرها جمع کرد و به سوی ایرانشهر ما تاخت. سپس در جنگی بزرگ، قیصر روم را کشته و سپاه دشمن را از بین بردیم... و در نبردی دیگر، سپاه هفتاد هزار نفری روم را شکست دادیم و من به دست خود امپراطور والریانوس را دستگیر کردم."»