غزل شماره 296 حافظ: طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
غزل شماره 296 حافظ در اوایل سلطنت امیرمبارزالدین و پیش از قتل شاه ابواسحاق سروده شده است که شاعر هنوز امیدواری به کف آوردن دامن شاه فراری دارد. حافظ میگوید اگر بخت با من یار باشد، حتماً دستم به دامان یار خواهد رسید. اگر دامن او را به سوی خود کشیدم، چه سعادتی و اگر نتوانم و او مرا بکُشد باز هم مایه سرفرازی من است.
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف
طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من
گر چه سخن همیبرد قصه من به هر طرف
از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد
وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف
ابروی دوست کی شود دستکش خیال من
کس نزدهست از این کمان تیر مراد بر هدف
چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل
یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف
من به خیال زاهدی گوشهنشین و طرفه آنک
مغبچهای ز هر طرف میزندم به چنگ و دف
بی خبرند زاهدان نقش بخوان ولاتقل
مست ریاست محتسب باده بده ولاتخف
صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد
پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
تعبیر فال حافظ شما
دوستانی ریاکار در اطرافت وجود دارند که باعث دلسردی تو شدهاند. اگر صداقت داشته باشی و ریاکاری را رها کنی، به هدف خود میرسی. اخلاص و ایمان، بهترین سرمایه انسان است. بدبینی و تردید را از خود دور کن. به خداوند توکل نما و عمر عزیز را در راه خواستههای دست نیافتنی تباه نکن.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
شاهد فال: