غزل شماره 312 حافظ: بُشری اِذِ السّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم
غزل شماره 312 حافظ در روزهایی که لشکر شاه شجاع در دروازه و میدان سعادت خارج از شهر شیراز اطراق کرده بود، سروده شده است. حافظ میگوید مژده باد که یار بهسلامت به منزلگاه بازگشت، خداوند را به خاطر نهایت لطف و نعمتش شکر میکنم. سپس به دنبال کسی میگردد که این مژده را به او داده تا بجای طلا و نقره، جان خود را فدایش کند.
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر
بُشری اِذِ السّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم
للهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم
آن خوش خبر کجاست که این فتح مژده داد
تا جان فشانمش چو زر و سیم در قدم
از بازگشت شاه در این طرفه منزل است
آهنگ خصم او به سراپردهٔ عدم
پیمان شکن هرآینه گردد شکسته حال
انَّ العُهودَ عِندَ مَلیکِ النُّهی ذِمَم
میجست از سحاب امل رحمتی ولی
جز دیدهاش معاینه بیرون نداد نم
در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت
الآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم
ساقی چو یار مه رخ و از اهل راز بود
حافظ بخورد باده و شیخ و فقیه هم
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
تعبیر فال حافظ شما
کسی که به شما ظلم کرده، خودش در وضعیت خوبی قرار ندارد. دریچه رحمت به روی شما باز شده و جور و ظلم به سمت او در حال حرکت است. خبر خوش را به شما و خبر بد را به او میدهند. رازت را حفظ کن. عهد شکستهات به نفعت میباشد و تجربهای عالی برای بستن عهدی دگر هست.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
شاهد فال: