کودکان پیش دبستانی، اهمیت تنظیم هیجان در آن ها


کودکان پیش دبستانی، اهمیت تنظیم هیجان در آن ها

روانشناسان مدرسه در کنار مشورت با والدین و معلمان در ارتباط با رفتار و مسائل رشدی کودک، مسئول ارزیابی کودکان در طول دورۀ پیش دبستانی هستند.

روانشناسان مدرسه در کنار مشورت با والدین و معلمان در ارتباط با رفتار و مسائل رشدی کودک، مسئول ارزیابی کودکان در طول دورۀ پیش دبستانی هستند. بعضی از روانشناسان مدرسه، در این دوره های رشدی تخصص می یابند، اما اگرچه این متخصصان به جای تفکر دربارۀ مشکلات دورۀ کودکی، بیشتر دربارۀ رشد کودک فکر می کنند، با این حال رشد هیجانی به صورت گسترده ای در زمرۀ کارهای روانشناس مدرسه نمی باشد.
دنیس و گونزآلوز، یادآور می شوند که تنظیم هیجان، یک تکلیف رشدی اساسی دورۀ اولیۀ کودکی است. نوباوگانی که رشد نکرده اند و از نظر فرهنگی تنظیم هیجان مناسبی ندارند، از چند جهت آسیب پذیر هستند. با این حال، مهم است به خاطر داشته باشیم که تنظیم ارادی هیجان، برای کودکانی که هنوز نیاز به مربی و الگو دارند، چالش برانگیز است.
یکی از موقعیت هایی که کودکان نیاز به راهبردهای تنظیم هیجان و رفتار دارند، زمانی است که آنها نقشی را می پذیرند که با یک فعالیت خوشایند مورد انتظار مانند بازی در تضاد است، و استرس ناشی از آن نقش ممکن است باعث شود که آنها هیجانات منفی را تجربه کنند.
کالپیدو، پاور و چری، به طرح ریزی یک مطالعه پرداخته اند که در آن کودکان پیش دبستانی در موقعیت هایی با نیاز کم و زیاد به تنظیم هیجانی قرار گرفتند تا رابطۀ بین تنظیم هیجان و رفتار را مشخص کنند.
به کودکان تکلیفی داده شد که در حضور اسباب بازی های جذابِ قابل مشاهده و غیرقابل مشاهده می بایستی این تکلیف را به اتمام برسانند. با این حال، در هر دو مورد، آنها از وجود اسباب بازی ها آگاهی داشتند.
کودکانی که بهتر قادر به تنظیم هیجاناتشان بودند، زمان طولانی تری به انجام تکالیف پرداختند. در کل، نیاز به تنظیم هیجان با توانایی آنها برای موافقت با درخواست بزرگترها، در تضاد بود.
کودکان پنج ساله ای که به احتمال بیشتری از راهبردهای حل مشکل برای روبه رو شدن با موقعیت های چالش برانگیز همانند مقابله با اجتناب و پرخاشگری استفاده می کردند، نسبت به کودکان سه ساله، تنظیم هیجان بهتری داشتند و همچنین رابطۀ بین تنظیم هیجان و رفتارشان قوی تر بوده است.
در انجمن علمی ملی در زمینۀ کودکان در حال رشد، بیان شده است که نوباوگان توانایی محدودی در تنظیم هیجاناتشان به منظور تمرکز و حفظ توجه در برابر احساسات درهم شکننده دارند. هنگام اضطراب، عصبانیت، یا نا امیدی، یک کودک پیش دبستانی به آسانی نمی تواند این هیجانات را تنظیم نماید.
چند مشخصۀ اصلی رشد هیجان در کودکان، از نظر توانایی های گوناگون، مشخص شده است که شامل:
- شناسایی هیجان های متفاوت
- درک هیجانات
- تنظیم هیجانات شدید
- ابراز مناسب هیجانات
می شود. این توانایی ها منجر به تنظیم رفتاری بهتر، توانایی احساس و ابراز همدلی و ظرفیت شکل دهی روابط پایدار می شود.
کول، مارتین و همکاران یک سری از آزمایشات را گزارش کرده اند که به وضوح ثابت کرده است که نوباوگان توانایی تلاش برای تنظیم هیجانات منفی را در کنار پیشرفت در حوزه های شناختی، حرکتی و زبانی دارند.
این مطالعات ثابت کرده است که نوباوگان زمانی که در موقعیت های مشکل قرار می گیرند، برای تنظیم هیجاناتشان تلاش می کنند. بدین معنا که تلاش آنها برای تنظیم، با هیجانات منفی ارتباط دارد.
تلاش اولیه برا تنظیم، شامل توجه گردانی، تلاش برای آرام کردن خود و جلب توجه بزرگترها می شود. اگر حمایت اجتماعی وجود داشته باشد، نوباوگان قادرند که به صورت رضایت بخشی هیجاناتشان را تنظیم کنند.
وقتی که پسران پیش دبستانی نا امید می شدند، می توانستند از راهبردهایی برای کنترل عصبانیت استفاده کنند. با این وجود، همۀ راهبردها به یک اندازه موفقیت آمیز نیستند. برای مثال، وسواس در مورد خواسته ها، می تواند منجر به عصبانیت بیشتر شود.
اگرچه کودکان در این مطالعه گفته بودند که آنها هنوز احساس بدی دارند، اما در حضور آزمون گرها، هیجانات منفی شان را پنهان می کردند. پیش دبستانی هایی که این مهارت را نیاموخته بودند، اگر والدین یا معلمان برای رشد این مهارت ها با آنها کار می کردند، می توانستند یاد بگیرند احساسات نا امیدی خود را پنهان کنند.
کودکان دو ساله نه تنها از هیجاناتشان آگاهی دارند، بلکه از هیجانات دیگران هم آگاه هستند. آنها وقتی به سن سه سالگی می رسند، قادرند از راهبردهایی مانند تفکر دربارۀ چیزی دیگر، و انجام کاری دیگر استفاده کنند.
کودکان سه ساله جنبه های ارادی هیجان را می فهمند، اما قادر به فهم کنترل هیجانات نیستند. کودکان چهار ساله، آگاهی بیشتری از راهبردهای مؤثر کنترل هیجانی دارند. با این حال، تمام کودکان پیش دبستانی آگاهی هیجانی مشابهی ندارند.
معلوم شده است که تفاوت های جنسیتی در استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان نقش دارند. مطالعۀ صورت گرفته توسط دنیس و کلمن، نشان داده است که دختران اغلب تمایل به توجه گردانی و پسران اغلب تمایل به حل مشکل دارند. این تفاوت ها به عنوان تفاوت در اجتماعی شدن تعبیر شده است.
راهبردهای خاصی که کودکان پیش دبستانی برای روبه رو شدن با هیجانات شدید یاد می گیرند، شامل منحرف کردن توجه از آنچه که استرس آور است، می شود. آنها یاد می گیرند که خودشان را آرام کنند، به موقعیت ها نزدیک شوند یا از آن کناره بگیرند و از بازی برای روبه رو شدن با چالش های شدید استفاده کنند.
کودکان پیش دبستانی، می توانند بین رویدادها و احساسات مناسب و خاص پیوند برقرار کنند، همچنین شادی و ترس را زودتر از عصبانیت و غم درک کنند.
مزاج کودک در سنین پنج یا شش سالگی به صورت کامل آشکار می شود. علاوه بر این، بر طبق نظر انجمن علمی در زمینۀ کودکانِ در حال رشد، با پایان دورۀ پیش دبستانی، مدارهای مغزی مربوط به تنظیم هیجان، تعامل نزدیکی با مناطق مغزیِ دخیل در کارکرد اجرایی دارند.
هیجانات، هم می توانند ظرفیت توجه را کاهش و هم افزایش دهند، و کارکردهایی همانند تصمیم گیری شناختی با قدرت فرد در تنظیم هیجاناتش رابطه دارد.
وقتی که این کودکانِ در حال رشد آمادۀ ورود به مدرسه می شوند، می توانند هیجانات دیگران را پیش بینی کنند، دربارۀ هیجانات صحبت کنند و از هیجانات در تبادل های اجتماعی استفاده کنند. آنها می توانند از زبان برای تبادل احساسات و از راهبردها برای پیشگیری از درهم شکستگی استفاده کنند؛ می توانند از ابراز هیجانات نامناسب و رفتارهای هیجانی که با فرهنگ همخوان نیستند، خودداری کنند.
در بین کودکان تفاوت های قابل ملاحظه ای وجود دارد و تعداد چشمگیری از کودکان در این سن، مشکلات مداومی در تنظیم هیجاناتشان دارند.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه سلامت مادر و نوزاد

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم ممنوعه و مبتذل دنیا جهانبخت با نیلی افشار ! / بخاطر دلار هرکاری می کنند !