غزل شماره 331 حافظ: به تیغم گر کشد دستش نگیرم


غزل شماره 331 حافظ: به تیغم گر کشد دستش نگیرم

غزل شماره 331 حافظ در یزد سروده شده و روی سخنش با شاه شجاع است و در آن اشاره به خواسته قلبی خودش یعنی بازگشت شاه شجاع به شیراز دارد. حافظ می‌گوید اگر محبوب مرا با شمشیر بکشد، جلویش را نمی‌گیرم و تیر او را با منت می‌پذیرم. سپس یار را مخاطب قرار می‌دهد و می‌گوید به کمان ابرویت دستور بده تیر پرتاب کند که من کشته تو هستم.

غزل شماره 331 حافظ: به تیغم گر کشد دستش نگیرم
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر
به تیغم گر کشد دستش نگیرم
وگر تیرم زند منت پذیرم
کمان ابرویت را گو بزن تیر
که پیش دست و بازویت بمیرم
غم گیتی گر از پایم درآرد
بجز ساغر که باشد دستگیرم
برآی ای آفتاب صبح امید
که در دست شب هجران اسیرم
به فریادم رس ای پیر خرابات
به یک جرعه جوانم کن که پیرم
به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
که من از پای تو سر بر نگیرم
بسوز این خرقه تقوا تو حافظ
که گر آتش شوم در وی نگیرم
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰

تعبیر فال حافظ شما

دلت را به دریا زده‌ای و بدون فکر خود را به دست تقدیر سپرده‌ای. بهتر است بیشتر از این‌ها دقت کنی و با تدبیر و اندیشه به کارهای خود بپردازی. بی‌محابا درون کاری رفتن می‌تواند ندامت و پشیمانی تو را به همراه داشته باشد.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
شاهد فال:

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نقاشی شب قدر ؛ نقاشی های کودکانه ساده مخصوص شب های قدر