غزل شماره 327 حافظ: مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
غزل شماره 327 حافظ با تعابیر فراوان روبرو بوده است. عدهای آن را در ستایش همسر شاعر میدانند که به هنگام ازدواج سروده شده و زمان آن با دوره سلطنت شاه ابواسحاق و وزارت قوام الدین حسن مطابقت داشته است. برخی آن را برای صله گرفتن از قوامالدین حسن میدانند و طرفداران تفسیر عرفانی میگویند این غزل برخاسته از عشقی الهی است.
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم
فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم
به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خبث بدگویان میان انجمن دارم
مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش
فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم
گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند
بحمد الله و المنه بتی لشکرشکن دارم
سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی
چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم
چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله
نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم
به رندی شهره شد حافظ میان همدمان لیکن
چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
تعبیر فال حافظ شما
عدهای قصد دارند تو را از تصمیمی که گرفتهای منصرف کنند ولی تو راه خودت را ادامه بده و سنگهایی را که جلوی پایت میاندازند، بردار. این را هم بدان که اگر در این راه متوسل به دروغ و ریا شوی به هدف نمیرسی. کسی تو را نصیحت میکند و راه و چاه را نشانت میدهد. به حرفش گوش بده تا زودتر موفق شوی.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
شاهد فال: