برای چشمهای مهربان بی تکرارت
که گرم درآغوش میگیرد مرا
و نگاه پرتلاطم تب دارت
که از ساحل امن آرامش
مرا به ژرفای خواستنت میکشد
برای دست های گرم عطرآگینت
که مسیر دیوانگی را برتنم نقش میزند
برای جاذبه ی لبخندجادویی ات
وقتی به تصرف قلبم کمین میکند
برای وجودامن مهربانت
که در بند بند تنم ریشه دوانده
دلتنگم،
به سادگی همین شعر
که اگرروزی
کسی تورا
با نگاهش در آغوش کشیده بود
شاید معنی شعر مرا میفهمیدی
که گرم درآغوش میگیرد مرا
و نگاه پرتلاطم تب دارت
که از ساحل امن آرامش
مرا به ژرفای خواستنت میکشد
برای دست های گرم عطرآگینت
که مسیر دیوانگی را برتنم نقش میزند
برای جاذبه ی لبخندجادویی ات
وقتی به تصرف قلبم کمین میکند
برای وجودامن مهربانت
که در بند بند تنم ریشه دوانده
دلتنگم،
به سادگی همین شعر
که اگرروزی
کسی تورا
با نگاهش در آغوش کشیده بود
شاید معنی شعر مرا میفهمیدی