مهمترین وظیفه دولت ایجاد چشمانداز روشن اقتصادی
سیدحمید حسینی - تحلیلگر مسائل اقتصادی
آرمان-مسئولان کشورها در مواجهه با مردم و در سخنرانیهای عمومی خود، تلاش دارند سخنان امیدوار کننده و امیدآفرین بیان کنند. سخنان آقای حسن روحانی در استان سمنان مبنی بر اینکه در کشور اَبَرتورم و یا اَبَربیکاری وجود ندارد و یا این واژهها ساخته ذهن برخی کارشناسان و رسانههاست، تنها جنبه امیدآفرینی دارد. چنین سخنانی در جمع کارشناسان و اساتید اقتصادی بیان نشد بلکه در جمع مردم و از یک تریبون عمومی مطرح شده است. همین امر میتواند به آرامش و امید در جامعه کمک کرده و به تورم و آشفتگیهای بازار، دامن نزند. این سیاست که رئیس یک دولت از تریبون عمومی به جامعه آرامش تزریق کند، اشتباه نیست و طبیعی ارزیابی میشود اما اینکه آیا آقای روحانی در حال تزریق باورهای خود در زمینه اوضاع اقتصادی به جامعه است، محل بحث است. اگر رئیسجمهوری معتقد است که در دولت چالشی وجود ندارد، تورم و بیکاری رو به افزایش نبوده و آینده با مشکل روبهرو نیستیم، مسائلی است که مورد تایید کارشناسان قرار نمیگیرد. اکنون صاحب نظران بر این باورند که دولت، فاقد یک افق روشن برای آینده است. دولت یک بار در هفته مسائل و مشکلات را بر روی میز کاری خود قرار میدهد و تصمیمات یک یا دو هفتهای اتخاذ میکند! کشور فاقد چشماندازی است که بتوان چند ماه آینده را پیشبینی کرد. برخی از اتفاقات از عهده اختیارات دولت خارج است و همه باید منتظر بمانند که کشورهای دیگر چه تصمیماتی میگیرند. به عنوان نمونه در بحث فروش نفت باید منتظر ماند تا پس از معافیت 7 کشور از تحریم خرید نفت ایران، آیا این کشورها مایل به خریداری نفت ایران هستند یا خیر! یا اینکه آیا سیستمهای بانکی چین یا هند بنای همکاری با سیستم بانکی ایران را خواهند داشت یا خیر؟ همه این موارد اما و اگرهایی است که برای افراد بدبین، نگران کننده میشود و برای افراد خوشبین، میتواند اندکی نگرانی ایجاد کند. بنابراین باید اذعان داشت مسائل کشور قابل پیشبینی نیست. از سوی دیگر یکی از مشکلات کنونی، عدم امیدواری مردم نسبت به آینده است. همچنین بحث پیشبینی اوضاع برای فعالان اقتصادی معضلی مهم و باعث سردرگمی این قشر شده است. برنده نوبل اقتصاد در سال 2014 بحث انتظار عقلایی مردم از اقتصاد را مطرح کرد؛ یعنی امروزه تصمیمات اقتصادی بر مبنای پیشبینی آینده انجام میپذیرد. به عنوان مثال اگر مردم احساس کنند که تا چند وقت دیگر قیمت مسکن رشد خواهد کرد، حتی اگر به آن احتیاج هم نداشته باشند، به سمت خرید مسکن کشیده میشوند. بنابراین کشور با دو 2 مشکل جدید روبهرو است؛ ناامیدی و عدم پیشبینی آینده توسط فعالان اقتصادی. همین دو عامل میتواند منجر به افزایش تورم و توقف رشد اقتصادی شده و به بیکاری دامن بزند. از این منظر اگر به مسائل نگریسته شود، نمیتوان سخنان آقای روحانی در سمنان را مورد تایید قرار داد که مشکل چندانی وجود ندارد و شرایط عادی است و غیره. این نکته هم حائز اهمیت است که تجربه نشان داده از دل تحریمها توسعه، سازندگی، پیشرفت و آینده درخشان اقتصادی بیرون نخواهد آمد. نهایتا بتوان زندگی روزمره را ادامه داد و وضعیت فعلی را حفظ کرد! یعنی همه بنگاههای اقتصادی، صاحبان صنایع و عموم مردم بتوانند به همین شکل فعلی پیش بروند. لذا در همین ارتباط، حتی ممکن است در بودجه سال آینده، دولت با مشکل مواجه شود. اگر قیمت نفت بالا در نظر گرفته شود یک مساله خواهد بود و اگر پایین محاسبه شود، مشکلی دیگر درپی خواهد آورد یا اگر نرخ دلار در بودجه بالا گرفته شود (برخی پیشنهاد دلار 8000 تومانی را دادهاند) این امر منجر به افزایش قیمت دلار در بازار منجر خواهد شد و اگر دلار پایین گرفته شود، دولت نمیتواند دخل و خرج خود را تامین کند. به نظر میرسد عاقلانهترین کار این است که اساسا در بودجه سال 98، قیمت دلار یا نفت تعیین نشود و دولت بررسی کند که حداقل درآمدی که برای تعادل بخشی به بودجه نیاز دارد، چه مقدار است و بر آن اساس، مکلف به تامین آن شود. به عنوان مثال مبلغ 20 هزار میلیارد تومان برای این امر در نظر گرفته شود. در شرایط فعلی پیشبینی قیمت دلار و نفت برای سال آینده، کار آسانی نیست زیرا نمیتوان پیشبینی دقیقی از قیمتها را انجام داد. باید در این شرایط با هوشمندی، امیدواری و کار و تلاش جدی و دیپلماسی فعال بینالمللی، از فرصت معافیت فروش نفت به چند کشور استفاده کرد و لازم است مشکلاتی را که در راه مبادلات بانکی وجود دارد، با دیپلماسی هوشمندانه برطرف کرد.