حکایت داغ شب یلدا و چله نشینی در گفت و گو با یعقوب غفاری


حکایت داغ شب یلدا و چله نشینی در گفت و گو با یعقوب غفاری

پایگاه خبری صبح زاگرس در گفت و گویی با یعقوب غفاری نویسنده و پژوهشگر کهگیلویه و بویراحمد به بررسی آیین های شب یلدا یا چله بزرگ در این استان پرداخته است.

یعقوب غفاری دربار شب یلدا گفته است: شب اول چله که شب یلدا نامیده می شود خانواده های کهگیلویه وبویراحمد برای شام، غذاهای سفید رنگی که معمولا شیر برنج و آش دوغ بود تهیه می کردند و مقداری روغن پیاز داغ درون آن می ریختند و مصرف می کردند.
حتی خانوارهای فقیر و کم درآمد به کمک خانوارهایی که امکانات مالی بیشتری داشتند چنین غذایی را در شب اول چله تهیه می کردند.
در این شب بعد از صرف شام انواع و اقسام آجیل که قبلا توسط کدبانوی خانوار آماده شده بود در اختیار حاضرین قرار می گرفت و تا سحر در دسترس افراد حاضر بود و از ان استفاده می کردند.
موادی که تحت عنوان آجیل شب اول چله مصرف می کردند عبارت بودند از : ِگمَک ( از شلتوک تر تازه درو شده تهیه می شد و برای تهیه گمک دانه شلتوک را روی تاوه (تابه) می برشتند و در هاون می کوبیدند تا پوسته ان کنده شود و دانه آن پهن و نرم شود.
همچنین از میوه درختان بنه و کلخنگ (پسته وحشی) ، گندم برشته و کنجد، مغز شیرین شده بادام تلخ و کشمش و مویز،و انجیر و قصب (نوعی خرمای خشک) استفاده می کردند.
وقتی که همه افراد خانوار و خانوارهای یک (مال یا آبادی)دور هم جمع می شدند ضمن استفاده از آجیل و گفت و گوهای مختلف بزرگسالان به ویژه زنان و مردان سالخورده قصه ها و متیل های قدیمی و شیرین را برای حاضران نقل می کردند که این گونه قصه ها بسیار شیرین و پند آموز بود و موجب سکوت کامل و گوش دادن عمومی حاضران و شنوندگان می شد.
بعضی از قصه ها علاوه بر پند و اندرزهایی که داشت گاهی مطالب خنده آور و نشاط آوری هم داشت که در اغلب این قصه ها زور در برابرعقل مغلوب بود و افراد با نیروی بدنی کم بر حیوانات قدرتمند وحشی و خطرناک پیروز می شدند و فقرا گاهی به مقامات بالایی می رسیدند و فرزندان پادشاهان عاشق دختر خارفروش می شدند.
نقش سیمرغ و کره سیاه قیطون و غول و دیو و سایر موجودات واقعی و افسانه ای دیده می شد و هرکدام از این موجودات ممکن بود منشاء خیر و شر باشند.
در گذشته شب چله به طور کامل به صورت محلی برگزار می شد و همه چیز ساده و درخور امکانات خانوارها بود و مانند زمان کنونی خبری از هندوانه و پسته نبود.
شب یلدا مانند جشن های عید نوروز نیز ویژگی های خاص خود را دارد و خانواده ها در آبادی و در خانه بزرگ طایفه یا ایل دور هم جمع می شدند و از تنقلات محلی استفاده می کردند.
خانواده هایی که دور هم جمع می شدند عنوان می کردند که فصل سرد سال شروع شده و مردم باید با این دورهمی بودن گرمی را به یکدیگر هدیه بدهند و در فصل زمستان که سرسبزی و شادابی کمیاب شده است با جمع شدن دور یکدیگر سختی و مشکلات این فصل را از سر بگذرانند.
قصه های شیرین در این دورهمی ها به زبان محلی برای همه حاضران بیان می شد و نسبت به زندگی آینده و آداب و رسومی که در این قصه ها نهفته بود بحث و گفت و گو می شد.
بیان این نوع قصه های زیبا و شیرین برای کودکان و نوجوانان درس بزرگی داشت که در دوران بلوغ و بزرگسالی سرمشق آنها قرار می گرفت و این پندها که در شب چله بیان می شد بسیار تاثیر گذار و در آینده فرزندان نقش مهمی ایفا می کرد.
قصه های محلی و داستان تفاوت فاحشی با هم دارند زیرا نویسنده داستان و زمان آن مشخص است در صورتی که در قصه های محلی نویسنده و زمان آن مشخص نیست و چیزهایی روایت می شود که از لحاظ فکر قابل قبول نیست و تنها این متیل ها نسل به نسل روایت شده و در اختیار ما قرار گرفته است.
در این قصه و متیل های محلی مفاهیم عمیقی نهفته است که با زبانی ساده و قابل فهم، نکات آموزنده ای را برای همگان به تصویر می کشد.
گاهی یک گفت و گو عاملی است برای ادامه دادن زندگی و ما همه به هم وابسته هستیم و شعرای ما در کتاب های مختلف نیز به این موضوع اشاره کرده اند که مهمترین آنها شعر معروف سعدی(بنی آدم اعضای یک پیکرند - که در آفرینش ز یک گوهرند - چوعضوی به درد آورد روزگار - دگر عضو ها را نماند قرار - تو کز محنت دیگران بی غمی - نشاید که نامت نهند آدمی) است که بر سردرب سازمان ملل متحد نیز نقش بسته است.
9929/1662

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تغییر فوق العاده زیبای خانم بازیگر سریال در پناه تو بعد 29 سال ! / انگار قالی کرمانه !