غزل شماره 484 حافظ: تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
غزل شماره 484 حافظ در قالب غزلی عاشقانه خطاب به معشوق سروده شده اما شکایاتی را که شاعر از مقام و مرجعی حکومتی دارد بازگو میکند و در آخر یار را لایق بندگی جلالالدین تورانشاه وزیر شاه شجاع میخواند. حافظ میگوید ای محبوب، مگر اینکه هوس کنی، کناره بگیری و بر لب جویی بنشینی وگرنه هر آشوب که دیدی، از وجود خودت برمیخیزد.
ستاره | سرویس فرهنگ و هنر
تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
به خدایی که تویی بنده بگزیده او
که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی
گر امانت به سلامت ببرم باکی نیست
بی دلی سهل بود گر نبود بیدینی
ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
آفرین بر تو که شایسته صد چندینی
عجب از لطف تو ای گل که نشستی با خار
ظاهرا مصلحت وقت در آن میبینی
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
عاشقان را نبود چاره به جز مسکینی
باد صبحی به هوایت ز گلستان برخاست
که تو خوشتر ز گل و تازهتر از نسرینی
شیشه بازی سرشکم نگری از چپ و راست
گر بر این منظر بینش نفسی بنشینی
سخنی بیغرض از بنده مخلص بشنو
ای که منظور بزرگان حقیقت بینی
نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد
بهتر آن است که با مردم بد ننشینی
سیل این اشک روان صبر و دل حافظ برد
بلغ الطاقه یا مقله عینی بینی
تو بدین نازکی و سرکشی ای شمع چگل
لایق بندگی خواجه جلال الدینی
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
تعبیر فال حافظ شما
دل به هوا و هوس زودگذر دنیا مبند که جز پشیمانی چیزی عاید تو نخواهد شد. گاهی بهنظر میرسد در هنگام بروز مشکلات، صبر و شکیبایی نداری که تغییر این اخلاق به دست خودت است. قدر خود و ارزشهای خودت را بدان. در انتخاب دوست دقت کن تا که گمراه نشوی. در کارهایت دقیق و منضبط باش و نقاط ضعفت را بشناس و در برطرف کردن آنها کوشش کن.
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰