زندگی شمایید: از خاک سفید و دروازه غار تا پیست تارتان
رقابتهای پرشین با شعار نان آوران کوچک، قهرمانان بزرگ تمام شد تا بعد از این مسابقه بچهها با حال و هوایی متفاوت حداقل چند روزی را سپری کنند با این امید که در روزهای بیشتری این حس و حال را تجربه کنند
آزاده پیراکوه - سالن دوومیدانی کشوری بعد از مدتها رخوت، حال و هوای دیگری دارد. سالهاست که از این سالن صدای خاصی شنیده نمیشود اما جمعه، سر و صدای بچهها محوطه ورزشگاه را پر کرده. حدود 190دختر که در طول سال مجبورند به خاطر تامین هزینه های زندگی خود و خانواده، کار کنند، دور هم جمع شدهاند تا در 5 ماده دوومیدانی رقابت کنند. دخترانی که بین شان هم از مهاجران افغانستان و پاکستان دیده میشود، هم از بچههای هم وطنی که چارهای برایشان نمانده جز اینکه پشت چراغ قرمز، روزیشان را درآورند. دخترانی که از زندگیهای پر دردی میآیند اما اینجا نشانهای از دردشان دیده نمیشود. هر چه میبینی، شادی است و فریاد.
رقابت های دوومیدانی پرشین جمعیت امام علی
موزیک شاد و همراهی دختران، راهنمای خوبی است برای رسیدن به سالنی که میزان دومین دوره رقابتهای دوومیدانی پرشین جمعیت امام علی است. پیش از این تصور میشد شاید برای 20 – 30 دختر کم سن و سال فرصتی فراهم شده تا مسابقهای بدهند و کمی حس رقابت پیدا کنند اما چیزی که در سالن کشوری در جریان است، همه ذهنیتهای قبلی را بر هم می زند. حدود 190 دختری که مجبورند کار کنند و قید خیلی از کودکانههایشان را بزنند، از 10 خانهای که زیر نظر جمعیت امام علی فعالیت می کنند، در این مسابقه شرکت کردهاند تا بدانند زندگی بیرون از خاک سفید، دروزاه غار و شوش و ... چطور است؟ تا بدانند که تنها دغدغه زندگیشان نباید این باشد که چطور یک فال بیشتر بفروشند یا اینکه چطور یک راننده را قانع کنند تا شاخه گلی از آنها بخرد. این دختران اینجا رقابت را یاد میگیرند و قراردادن نقطهای به عنوان هدف تا برایش بدوند و از آن عبور کنند.
در هر گوشه سالن اتفاقی در جریان است. یک جا بچهها گرم میکنند، تا آماده مسابقه پرتاب وزنه شوند؛ وزنه ای که برای دستهای کوچک شان طراحی شده و شبیه توپ تنیس است. در گوشه ای دیگر قوانین مسابقه 800 متر برای بچهها توضیح داده میشود. یکی نشستن روی خط استارت را یاد میدهد و مربی دیگری میگوید که بچهها از چه زمانی می توانند به خط یک بروند. بعد هم اعلام و استارت بچهها.
کمی آن طرف تر و بعد از مسابقه 800 متر، دختری که شاید هنوز از 7 سالگی عبور نکرده، اعتراض دارد به اینکه چرا او یک دور دویده و بچههای دیگر دو بار، پیست تارتان را دویدهاند. برایش سخت است که درک کند چه فرقی است بین 400 متر و 800 متر. هر چقدر برایش توضیح داده میشود، حرف خودش را میزند:" باید بگذارید من یک بار دیگر بدوم." در لابلای همین اعتراضهاست که آهنگ بهنام بانی، حال و هوایش را تغییر می دهد. همه اعتراضهایش را فراموش میکند و شروع به بالا و پایین پریدن میکند.
روی سکوها هم همه چیز متفاوت است با مسابقات دوومیدانی که تا به حال در ایران دیدهام. آنقدر بچهها شلوغ میکنند که حتی سپیده توکلی و لیلا رجبی هم متعجباند. سپیده میگوید:« سالهاست که مسابقات ما این حال و هوا را ندارد. چقدر شور و هیجان دارند.»
انگار بچهها بعد از مدتها فرصتی پیدا کردهاند که کمی دور شوند از حس و حال تلخ این روزهایشان.بچههایی که بعضیهایشان از ابتدایی ترین حقوق کودکان هم محروماند. بچههایی که تعدادی از آنها اجازه یا امکان تحصیل ندارند، حالا فرصت رقابت پیدا کردهاند.
وقتی هم که این رقابت به مدال و لوح ختم می شود، حس و حالشان وصف ناشدنی است. همدیگر را در آغوش میکشند و تبریک می گویند. کوچکترها دلشان میخواهد چند دقیقه ای مدال را به گردن بیاندازند و در اطراف پیست راه بروند. حس فوق العادهای دارند این دخترانی که نام خاک سفید، دروازه غار و ... را یدک میکشند و در قالب تیمهایی با این عناوین در مسابقات شرکت کردهاند. دخترانی که شاید بهترینهایشان انتخاب شوند برای اینکه بیشتر زیر ذره بین قرار گیرند. شاید باشند کسانیکه بتوانند روزی به تیم ملی برسند؛ شاید. مثل فوتبال که از بین بچههایی که در رقابتهای پرشین شرکت میکنند، کم کم یک تیم کامل شکل میگیرد.
با این حال و هوا رقابتهای پرشین با شعار " نان آوران کوچک، قهرمانان بزرگ" تمام شد تا بعد از این مسابقه بچهها با حال و هوایی متفاوت حداقل چند روزی را سپری کنند با این امید که در روزهای بیشتری این حس و حال را تجربه کنند.
---منوچهری: میخواهیم بدانند زندگی زیباییهایی هم دارد
مهسا منوچهری که یکی از اعضای جمعیت امام علی است و همراه تعدادی از دوستانش، بچهها را در این روز همراهی میکنند، میگوید:« این دومین سالی است که این مسابقات را برگزار میکنیم. هفته قبل مسابقات پسرها برگزار شد و این هفته مسابقه دخترها. بچهها از حضور در این مسابقه خیلی استقبال میکنند و خوشحالاند از اینکه با هم رقابت میکنند. سال قبل هم این مسابقه برگزار شد اما امسال شور و هیجان بیشتری وجود دارد. کمی هم بیشتر با ما همکاری شد. امیدوارم هر سال که جلو می رویم، شرایط بهتر شود.»
منوچهری حرفهایش را اینطور ادامه میدهد:« ما میخواهیم بچهها بدانند که همه زندگی، آن چیزی نیست که اینها میبینند. باید موقعیتهای بهتر و بیشتری را تجربه کنند تا راهشان را پیدا کنند. میخواهیم بدانند راههای دیگری هم برای نان درآوردن وجود دارد. شاید بتوانند مسیر زندگیشان را در ورزش پیدا کنند. ما سعی میکنیم آنها را در این مسیر قرار دهیم.»
4/1