مهمان بی دعوت


مهمان بی دعوت

نشستی کنارم ندیدی که بی تو امیدی ندارم؟! تو چشمام نشستی یه طوفان به پا شد ندیدی تو انگار جهان زیرورو شد!!! کنارم به قلبم نشستی ندیدی که فنجان روحم ز حسَت دوباره پر از شور عشق شد نگاهت پرشاعر:هانیه سادات طباطبایی

نشستی کنارم
ندیدی که بی تو
امیدی ندارم؟!
تو چشمام نشستی
یه طوفان به پا شد
ندیدی تو انگار
جهان زیرورو شد!!!
کنارم
به قلبم
نشستی
ندیدی که فنجان روحم
ز حسَت
دوباره
پر از شور عشق شد
نگاهت پر احساس
لبانت خموش است
و حس درونت
هنوز محو و پوچ است
به وقت نشستن
نگفتی اجازه؟
به وقت وداعت
چه چیزی عوض شد!!!

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟