لبخند تو قبلا نمکین بود ولی حیف
زیرا که نمک نداشت دستان نحیفم
در راه رسیدن به شما رفت جوانی
افسوس که همواره جوانست حریفم
میخواهمت آنقدر که دادم به رهت عمر
آنروز نشد. وای به حالا که ضعیفم
گوش تو برای حرف من بود چه سنگین
شاید نرسیدست به تو صوت خفیفم
جز عشق تو در سینه برایم شرفی نیست
ای حضرت والای من ای یار شریفم
تنها گنهم خیره شدن بود به رویت
نادیده اگر بگیری این را، چه عفیفم
عشق تو کنون کرده دلم لطیف و نازک
نشکن به عتاب سخنت قلب لطیفم
غم در همه ارکان قصیده ام زده موج
هم قالب و هم قافیه و نیز ردیفم
هم قالب و هم قافیه و نیز ردیفم
هم قالب و هم قافیه و نیز ردیفم
زیرا که نمک نداشت دستان نحیفم
در راه رسیدن به شما رفت جوانی
افسوس که همواره جوانست حریفم
میخواهمت آنقدر که دادم به رهت عمر
آنروز نشد. وای به حالا که ضعیفم
گوش تو برای حرف من بود چه سنگین
شاید نرسیدست به تو صوت خفیفم
جز عشق تو در سینه برایم شرفی نیست
ای حضرت والای من ای یار شریفم
تنها گنهم خیره شدن بود به رویت
نادیده اگر بگیری این را، چه عفیفم
عشق تو کنون کرده دلم لطیف و نازک
نشکن به عتاب سخنت قلب لطیفم
غم در همه ارکان قصیده ام زده موج
هم قالب و هم قافیه و نیز ردیفم
هم قالب و هم قافیه و نیز ردیفم
هم قالب و هم قافیه و نیز ردیفم