کلمات قصار/ فرخی یزدی: به زندان قفس مرغ دلم چون شاد می گردد …
شفقنا – کلمات قصار / فرخی یزدی: به زندان قفس مرغ دلم چون شاد می گردد مگر روزی که از این بند غم آزاد می گردد متن کامل شعر فرخی یزدی: به زندان قفــس مرغ دلم چون شـــاد می گردد مگر روزی که از این بنــد غـــم آزاد مـــی گردد تپیـــدن های دل ها ناله شد ، آهـــسته آهسته رساترگر […]
شفقنا – کلمات قصار / فرخی یزدی:
به زندان قفس
مرغ دلم چون شاد می گردد
مگر روزی که از این بند غم
آزاد می گردد
متن کامل شعر فرخی یزدی:
به زندان قفــس مرغ دلم چون شـــاد می گردد
مگر روزی که از این بنــد غـــم آزاد مـــی گردد
تپیـــدن های دل ها ناله شد ، آهـــسته آهسته
رساترگر شود، این نالـــه ها، فریـــاد می گـــردد
ز اشک و آه مردم ، بوی خون آید که آهـــن را
دهی گر آب و آتش، دشنه ی فولاد می گردد
دلم از این خرابیها بُـوَد خوش، زانکه میدانم
خرابی چون که از حـد بگذرد آبــاد می گــردد
ز بیـــداد فزون ، آهنگری گــُمنام و زحمتکش
علـــمدار و عَـلَم، چون کـــاوه حـدّاد میگردد
به ویرانیِ این اوضاع، هــستم مطمئن، زآنرو
که بـُـنیـــان جـفا و جور، بی بنیـــاد میگـردد