عشق من بشکن بزن


عشق من بشکن بزن

عشق من بشکن بزن بشکن در میخانه را پر بکن با خنـده هایت ساغـر و پیمانه را بافه ی زلفت که می ریزد بروی شانه ات می کند هـر دم معطـر جای جای خانه را آنقَـدر در پیش چشمت بی قراری میکنم تا که ازشاعر:علی قیصری

عشق من بشکن بزن بشکن در میخانه را
پر بکن با خنـده هایت ساغـر و پیمانه را

بافه ی زلفت که می ریزد بروی شانه ات
می کند هـر دم معطـر جای جای خانه را

آنقَـدر در پیش چشمت بی قراری میکنم
تا که از باغت بچینم میوه ی بی دانه را

جــز کمی آثار خـاکستر نمی مـاند به جـا
شمـع رویت می زند وقتی رگِ پروانه را

در خیـال باطلـم از عشق تـو پیمـوده ام
جـاده ی پر پیچ بوکان تا به شهر بانه را

یادم آیــد مِثـل لیـلی بیــن راهِ مــدرسـه
با نگاهی زیـر و رو کـردی مـنِ دیـوانه را

بوی ناب ادکلن درکوچه هاپیچیده است
ای عسل کمتر بزن بر روی زلفت شانه را

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تصادف مرگبار در جاده جندق به معلمان