دام صیاد


دام صیاد

پنهان نمی توان کرد دیگی که می شود جوش قلبی که گشته عاشق چشمی که گشته مدهوش رستن ز دام صیاد آهو نمی تواند ای کاش باز گردد صیاد خانه بر دوش یارب مباد کین صید در دام غم بمیرد بی آنکه لحضهشاعر:سجاد کریمی

پنهان نمی توان کرد دیگی که می شود جوش
قلبی که گشته عاشق چشمی که گشته مدهوش
رستن ز دام صیاد آهو نمی تواند
ای کاش باز گردد صیاد خانه بر دوش

یارب مباد کین صید در دام غم بمیرد
بی آنکه لحضه ای از صیاد گیرد آغوش
افتاده ام به دام زلفان چون کمندش
ای وای اگر که گردد یادش مرا فراموش
skj ز ۹۷

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اولین واکنش منوچهر هادی به ویدئوی جنجالی یکتا ناصر