روزی دیدم جوانی قد برافراشته تنهابرگوری نشسته
موی سیاه وصاف وپریشانش,جوگندمی گشته واشک درچشمانش حلقه بسته
دیشب درگور سردوخاموشم خواب بوی تورادیدم
وای که تعبیر خوابم چه زودبه حقایق پیوسته
منکه زلیخاشدمویوسفم نامش تابلاد عشاق جهان رفته
فرصت جوان شدن رابه این زلیخاندادفلک
این چنین شدجای تومشت ها خاک درآغوشم خفته
منکه رفتم توبمان ای جهان محسوراز خنده ات
توبمان خاک وطن رابه نیک نامی ات آباده کن
توبمان که تابان دیر وقتی است ازیادهارفته....
موی سیاه وصاف وپریشانش,جوگندمی گشته واشک درچشمانش حلقه بسته
دیشب درگور سردوخاموشم خواب بوی تورادیدم
وای که تعبیر خوابم چه زودبه حقایق پیوسته
منکه زلیخاشدمویوسفم نامش تابلاد عشاق جهان رفته
فرصت جوان شدن رابه این زلیخاندادفلک
این چنین شدجای تومشت ها خاک درآغوشم خفته
منکه رفتم توبمان ای جهان محسوراز خنده ات
توبمان خاک وطن رابه نیک نامی ات آباده کن
توبمان که تابان دیر وقتی است ازیادهارفته....