رایگان به صرف هیجان
سالن بهشت در خیابان نبوت42 واقع شده است؛ کوچهای که روزهای جمعه پارک خودرو در آن غیرممکن میشود. استقبال چشمگیر محلیها که علاقه تاریخی به چوخه در وجودشان هر هفته آنها را به سالن میکشاند، سبب میشود برای کنترل امنیت و نظم، در محل برگزاری مسابقات تعداد زیادی از مأموران نیروی انتظامی حضور داشته باشند. برای ورود به سالن نیاز نیست هزینهای پرداخت شود. مأموران بعد از گشتن میهمانان آنها را به سکوها و موکتهایی که کف سالن برای میزبانی از تماشاگران پهن شده است، راهنمایی میکنند. به گفته تجرگی، مسئول روابطعمومی شهرداری منطقه4، سالن با احتساب موکت کف و کنار تشک اصلی دوهزار نفر گنجایش دارد که هر هفته پُر میشود. اینجا همهچیز به صرف هیجان آماده است؛ از تماشاگرانی که به مبارزه کشتیگیرشان چشمانتظارند تا جنگجویان چوخه که با نام پهلوان ازسوی گوینده سالن برای مبارزه در قندهای مختلف فراخوانده میشوند.
قند، قند تا پیروزی
«قند» عنوان تاریخی و قدیمی جوایز مسابقات کشتی با چوخه است. یکی از پیشکسوتان کشتی با چوخه حاضر در سالن دراینباره میگوید: «در گذشته در کنار هر جایزهای که به کشتیگیر و پهلوان برنده اهدا میشد، یک کلهقند هم میدادند که نشانگر شیرینی پیروزی و یک سنت قدیمی بود؛ اما امروز دیگر کلهقند نمیدهند.» برومند افزود: «در مسابقات چوخه روستایی جوایز بیشتر "بُز" و "میش" و اینجور چیزهاست، اما در مسابقات شهری معمولا مبلغی را بهعنوان جایزه و قند به نفرات برتر میدهند.» مسابقات کشتی با چوخه در گود شهید بابانظر، 9 قند دارد که قند اول قویترین مسابقه میان پهلوانان و کشتیگیران زورمندتر در اوزان بالاست و جایزه بهتری هم دارد. قند اول هفته هفدهم این مسابقات 600هزار تومان و قند نهمش 50هزار تومان بود.
چوخه، آیینه سنتها و هویتبخش
پهلوان غلام گلشهری صدایش میزنند؛ از پیشکسوتان و موسفیدکردههای کشتی با چوخه. غلام صفایی که 30 سال در گود چوخه مبارزه کرده است، میگوید: «این ورزش برای بچههای این محل یک سنت قدیمی است.» وی میافزاید: «برگزاری دوباره مسابقات و بازگشایی این گود بعد از 40 سال اتفاق خوبی است. باعث میشود جوانهای محله روز جمعه بهجای اینکه به هزار راه نرفته بروند، بیایند و در کنار تشک کشتی بنشینند.» صحبتهایی که پهلوان عباسعلی جوان هم آن را اینگونه تأیید میکند: «کشتی با چوخه در خون بچههای طلاب است. کافی است یک هفته مبارزه آنها را تماشا کنید. جنگیدن و پیروزشدن در میدان پهلوانی از سنتهای حسنه این ورزش است که باعث میشود ورزشکار فروتن شود، درس مردانگی بیاموزد و در زندگی به کار ببندد.» وی اضافه میکند: «باور کنید اگر امکانات بیشتر شود و اینجا یک گود بزرگتر هم بزنند، باز تماشاچیان زیادی میآیند؛ چراکه مردم این منطقه کشتی با چوخه را دوست دارند. میخواهم بگویم کشتی با چوخه هویت مردم این منطقه است.»
حاشیههایی که بر متن غلبه نمیکند
مبارزه در میدان مسابقه هیچوقت بیحاشیه نبوده است. نبرد در گود کشتی با چوخه هم از این حاشیهها مستثنا نیست. محمدعلی نقوی از تماشاچیانی است که با حرارت خاصی مسابقه دوستش را دنبال میکند. میگوید علی برای قند سوم آمده است. وقتی از او بیشتر میپرسیم، میگوید: «به پولش نیاز دارد. این مسابقات فرصت مناسبی است تا جوانهای توانمند این محله بیایند و خودشان را نشان دهند و در کنارش برای خرج زندگیشان هم حرکتی زده باشند.» وی میافزاید: «حقیقت آن است که پول این مسابقات هم برای کشتیگیران مهم است. کشتیگیری را میشناختم که چند هفته پشت هم قند اول را میبرد و وقتی یک هفته باخت، کلی ناراحت شد و جنجال به راه انداخت. راستش حق هم دارد؛ چون روی پول آن مبارزه برای زخمهای زندگیاش حساب کرده بود.» در مبارزههای گود کشتی با چوخه شهید بابانظر گاهی اوقات جنجال میشود، هیجان به اوج خود میرسد؛ اما دست آخر این پهلوانی و مرام آن است که آرامآرام در جان ورزشکاران رخنه میکند. رخنه میکند تا فرهنگ و منش پهلوانی را در بین جوانان این محل جا بیندازد. چراغ روشن گود کشتی با چوخه شهید بابانظر (کوی طلاب) اینروزها به خانه ورزش رواست.