انگیزه موسوی خوئینیها در ابهام
در خوانشهای تاریخی، انگیزههای سیاسی وجود دارد / از تاریخ در هر زمانهای، برداشت خاصی میشود / انگیزه سخنان موسوی خوئینیها در این مقطع، روشن نیست /باید مشخص شود بیان حقیقت مقصود او بوده و یا انگیزه دیگری داشته / در بررسی تاریخ، به پرسشهای امروزی نیاز داریم / فهم امروز خود از تاریخ را نمیتوان فراموش کرد
آرمان- فرهاد فدایی: مصاحبه اخیر موسوی خوئینیها با خبرگزاری ایرنا به مناسبت دومین سالگرد درگذشت آیتا... هاشمی رفسنجانی، بسیار حاشیهساز شده است. خوئینیها که چهره شاخص جریان چپ خط امامی و اصلاحطلب کنونی است، در این مصاحبه به نکاتی از زندگی سیاسی، مواضع و عملکرد آیتا... هاشمی اشاره داشته که در موقعیت کنونی طرح آنها حساسیتزا تلقی شده و با واکنشهای مثبت و منفی زیادی همراه بوده است. فارغ از مباحث مطرح شده توسط موسوی خوئینیها و واکنشها، بر آن شدیم تا لزوم بررسی و تحلیل وقایع تاریخی و برهههای حاشیهساز 4دهه اخیر ایران در زمان کنونی را با غلامرضا ظریفیان مطرح کنیم. اساسا جامعه امروز تا چه حد به این مباحث علاقهمند است و دغدغههای تاریخی این چنینی دارد؟ غلامرضا ظریفیان به عنوان استاد تاریخ دانشگاه تهران، تاکید دارد که باید وقایع گذشته را با نگاه حال و آینده مورد بررسی قرار داد تا گذشته چراغ راه آینده باشد. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
طی روزهای اخیر دو اتفاق در جامعه رسانهای کشور رخ داده است؛ مصاحبه آقای موسوی خوئینیها با خبرگزاری ایرنا، درباره آیتا... هاشمی رفسنجانی، شخصیت و عملکرد ایشان طی 40سال گذشته و مناظره آقایان تاجزاده و زاکانی درباره حوادث کوی دانشگاه سال 78. اساسا در این برهه زمانی، بازخوانی حوادث و دورههای تاریخی تا چه اندازه میتواند برای مردم اهمیت داشته باشد؟
بنده به دلیل حوزه فعالیت علمی خود که حوزه تاریخ است، هرگونه بازخوانی و بررسی دقیق تاریخی درباره رویدادهای مختلف را برای جامعه مثبت ارزیابی میکنم. بهویژه اینکه جامعه کنونی با تحولات بزرگ فناوریهای دیجیتالی، چه بخواهیم و چه نخواهیم در معرض اطلاعات از زوایای مختلف قرار داریم. طبیعی است بخشی از رخدادها متکی به نگاههای متفاوتی است و اساسا در بررسیهای تاریخی نمیتوان از افراد پیش فرضهای آنها را گرفت و عین امر در نوع خواهش تاریخی رویدادها، تاثیر میگذارد. علاوه بر آن شاهد نوعی تاریخسازی هم توسط برخی جریانات داخلی و خارجی هستیم. هر نوع خوانشی که به درک درست از وقایع تاریخی کمک کند و افراد را در معرض گفتوگوهای بیشتری قرار دهد، به رشد آگاهی تاریخی افراد جامعه کمک خواهد کرد. در حقیقت رشد آگاهی تاریخی، یکی از عرصههای توسعه یک جامعه به حساب میآید. اما هر خوانش تاریخی در یک زمان یا زمینه خاص، ممکن است برداشتهای خاصی را هم پیرامون خود برانگیزد. برای مثال در ارتباط با مصاحبه آقای موسوی خوئینیها، از منظرهای مختلف به قضیه نگریسته شده است. این نگاه، گمانهزنیها و نگرش سیاسی ایشان، این نکته را قابل تأمل میکند که چنانچه حرفها و یا بخشی از سخنان آقای خوئینیها در رابطه با مرحوم هاشمی درست باشد و یا نه، نوع نگاه او حائز اهمیت باشد، شرایط بازگو شدن و بیان این نکات، شرایط مناسبی تلقی نمیشود. شاید بهتر بود که در یک موقعیت دیگری و با یک زمینه دیگری زده میشد. برخی از گمانهزنیها هم با توجه به اینکه آقای خوئینیها به لحاظ شخصیتی، نوع نگاه و نوع پردازش نسبت به مسائل سیاسی، فردی شناخته شده و مطرحی است و عموما کمتر اظهار نظر کرده و یا مصاحبهای داشتهاند. خوب برخی از گمانهها ممکن است باشد، در پشت اظهارات ایشان آن هم در این شرایط، چه بوده است. ایشان اساسا چه مسالهای را با نگاهش به هاشمی، مد نظر داشته است؟ آیا صرفا طرح یک مساله تاریخی و صرفا بیان حقایقی مدنظرش بوده و یا نه در واقع غرض یا انگیزه دیگری را دنبال میکرده است. چون فضای جامعه ایران خاص است، میتوان پرسید که آیا بیان این نکات با توجه به تنگناها و نوع صفبندیهای سیاسی، مطرح کردن سخنان خوئینیها، زمان مناسبی بود و یا بهتر بود در فضای مناسبتری طرح شوند.
البته باید گفت که انگیزه مصاحبه خبرنگار ایرنا، به مناسبت دومین سالگرد رحلت آیتا... هاشمی بوده و در حقیقت بررسی یک دوره تقریبا 40ساله زندگی، مواضع، رویکردها و سیاستهای آقای هاشمی از اواخر دهه 40تا دهه 80 بوده که مورد پرسش و پاسخ قرار گرفته و آقای خوئینیها از منظر خود پاسخ دادهاند. حال برخی تحلیلگران ممکن است هاشمی دهه 50 و یا 60 را امروزیتر تحلیل کنند! اساسا امروزی کردن شخصیتهای تاریخی، رفتار و عملکرد آنها تا چه اندازه در بررسیهای تاریخی اعتبار دارد؟
به هر حال ما هرگاه به سراغ تاریخ برویم، با پرسشهای امروزین به سراغ آن میرویم. از این جهت با یک نگرش به تاریخ، همه تاریخ را میتوان معاصر تلقی کرد. یعنی ما با نیازها، پرسشها و مساله امروز به سراغ تاریخ میرویم و تاریخ را معاصر میکنیم که بحثی فنی و تخصصی است. اما وقتی تاریخ را با پرسش امروز مطرح میکنیم. اما نباید زمانه و زمینه سخنان یا رفتارها در تاریخ را فراموش کرد. آقای موسوی خوئینیها یکی از موثرترین افراد در بحث تسخیر سفارت آمریکا بود. امروز اگر کسی بخواهد درباره تسخیر سفارت تحلیل کند و سخن بگوید با فهم امروزین خود و بدون توجه به مقتضیات و بسترهای زمان تسخیر سفارت آمریکا، ممکن است در فهم آن واقعه دچار اشتباهات فاحش شود. بهدرست یا غلط بودن تسخیر سفارت کاری ندارم، سخن از قضاوت بدون توجه به ظرف زمان است و اینکه هر پرسشی را با ظرف اکنون و فهم امروز خود میپرسیم و نمیتوان فهم امروز خود را فراموش کرد. در مباحث تاریخی کانتکسها و رخدادها در همان زمان خودش جانمایی شده که باید مورد توجه قرار بگیرد. برخی چون شخصیت ویژهای برای موسوی خوئینیها قائل هستند نوع شخصیت و تأملات ایشان را میپسندند، اما در نظر آوردن ظرف زمان در گفتههای او اهمیت دارد. اینکه چرا در این زمان درباره آقای هاشمی سخن گفته، سوالی است که باید در وقت خود بدان پرداخت. اما در کل هر نوع وارسی صحیح مباحث تاریخی، مضاف بر اینکه امروز نیاز به فهم تاریخی حوادث داریم، امری ممدوح و پسندیده است. هر چند از هر بحث تاریخی برداشت سیاسی میشود که در جای خود قابل بحث است.
چرا در بررسیها و تحلیلهای تاریخی، مدام به گذشته نگاه میشود اما تاریخ در خدمت آینده قرار نمیگیرد؟
بله؛ این ممکن است پرسش نسل جدید باشد. نسل جدید میپرسد که ما چرا آنقدر روبه گذشته نگاه میکنیم؟ مگر در فضای امروز حوادث و رخدادها را بررسی نمیکنیم؟ به هر حال برداشت سیاسی از مباحث تاریخی، اجتنابناپذیر است، پس چرا تلاش نمیشود حتی برای استفاده از تاریخ، نگاه به آینده باشد و مسائل را برای آینده و بهتر شدن امور مورد کنکاش قرار دهیم؟ این پرسش مهمی است. ماندن در گذشته و عدم استفاده از گذشته برای فهم اکنون خود و بهرهگیری برای آینده، یکی از آسیبهایی است که بسیاری از نسل جوان بدان توجه دارند. جوانان دیروز خود را برای امروز و امروز را برای فردایی بهتر در نظر دارند. اگر فقط بحثهای تاریخی نسل جوان را صرفا در دیروز نگه دارد و موجب گشودگی نگاهها، روشها، رویکردها و سیاستها نشود، طبیعتا این نگاه به گذشته از درونش چراغی برای آینده روشن نخواهد کرد.