ایستگاه


ایستگاه

کاش میشد جا ماند در ایستگاه نخستین تپش آنجا که عشق بی قرارانه انتظار می کشید قلبی از جنس باران و پرزدن به استقبال گامهایم میشتافت چمدانی احساس میفشرد دستهایت چشمهایت مشتاق مقصدی مبهمشاعر:شیما رحیمی

کاش میشد جا ماند در ایستگاه نخستین تپش
آنجا که عشق بی قرارانه انتظار می کشید
قلبی از جنس باران و پرزدن به استقبال گامهایم میشتافت
چمدانی احساس میفشرد دستهایت
چشمهایت مشتاق مقصدی مبهم ...
ایستگاه بعد و خلوتی مفلوک
می رفتی ...
زیر لب میخواندم
ایستگاه آخر ایستگاه قبل بود...


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


کارشناسی داوری دیدار صنعت نفت آبادان و پرسپولیس