نگاهی به اجلاس داووس
شفقنا-فتح الله آملی، در یادداشتی با عنوان اجلاس داووس در روزنامه اطلاعات نوشت، قرار است از امروز مهمترین اجتماع اقتصادی دنیا یا بهتر بگوییم مهمترین اتفاق در حوزه اقتصاد جهانی که مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوییس است، برگزار شود. به دلیل اهمیت این اجلاس سالانه، حتی سران برخی از کشورهای جهان در این جلسه حضور پیدا میکنند. وزرای اقتصاد، […]
شفقنا-فتح الله آملی، در یادداشتی با عنوان اجلاس داووس در روزنامه اطلاعات نوشت، قرار است از امروز مهمترین اجتماع اقتصادی دنیا یا بهتر بگوییم مهمترین اتفاق در حوزه اقتصاد جهانی که مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوییس است، برگزار شود. به دلیل اهمیت این اجلاس سالانه، حتی سران برخی از کشورهای جهان در این جلسه حضور پیدا میکنند. وزرای اقتصاد، فعالان اقتصادی و سرمایهداران بزرگ جهان نیز در این اجلاس حضور دارند. اجلاس امسال البته تحت تأثیر دعوای کنگره آمریکا با رئیسجمهوری این کشور نیز قرار دارد، چرا که آمریکا به عنوان اقتصاد اول جهان و نیز دارنده بزرگترین شرکتها و بزرگترین ثروتمندان جهان، از جانب دولت نمایندهای در این اجلاس نخواهد داشت و تعدادی از کشورها هم به دلایل سیاسی یا اجتماعی و داخلی در آن حضور نمییابند، اما نکته مهم درباره این اجلاس این است که با وجود همه تلاش ظاهری برگزارکنندگان برای ارائه تصویری انسانی و حقوق بشری از این مجمع جهانی، اما این اجتماع هم به شدت تحت تأثیر سیاست است و هم تحت تأثیر صاحبان اصلی سرمایه و سرمایهسالاران.
بنابر اعلام آکسفام که در آستانه این اجلاس گزارش جدیدش را از توزیع ثروت ارائه داد، فاصله طبقاتی در جهان امروز و فاصله فقر و غنا، هر سال به رکوردهای تازهای دست مییابد.
ثروت میلیاردرهای جهان هر روز ۵ر۲ میلیارد دلار بیشتر میشود و ۲۶ نفر اول فهرست دارندگان بیشترین ثروت، بهتنهایی بیش از هزار میلیارد دلار ثروت دارند. شمار میلیاردرهای جهان از ۲۲۰۰ نفر گذشته و فقط در یک دهه اخیر تعداد افرادی که بیش از یک میلیارد دلار ثروت دارند، دو برابر شده است و جالب آنکه اکثر این ثروتمندان آمریکایی هستند. فقط ثروت چهار نفر ـ یعنی جف بزوس (آمازون) بیل گیتس (مایکروسافت) وارن بافت (برکشایر هاتاوی) و مارک زاکربرگ (فیسبوک) بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار است.
البته در سالهای اخیر جدای از آمریکاییها، چهرههایی از چین، هند و اندونزی نیز خود را به بالای جدول رساندهاند، اما آنچه که محل نگرانی شدید است هضم مشاغل و فرصتهای شغلی خرد و نیز خرده سرمایهداران در هاضمه شرکتها و غولهای بزرگ است که به نوعی انحصارگرایی خطرناک و به شدت ظالمانه را در نظامهای اقتصادی حاکم کردهاند که یادآور نوعی نظام ارباب و رعیتی و در جانمایه خود در نقطه مقابل آزادیهای فردی و اقتصادی و بخش خصوصی است که آزادی عمومی و منافع فردی در آن رفته رفته و به شکل کاملاً مدرن و شسته رفته و لباس نو پوشیده و شیک به فنا میرود و همین غولها هستند که تصمیم میسازند و اعمال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میکنند و به همین دلیل است که به بهانه کار آفرینی و گسترش شبکه و خلق ثروت کمترین مالیات را هم میپردازند و حتی سیاستمدار پوپولیستی مثل ترامپ را وا میدارند تا مالیات آنان را کاهش دهد، چرا که خود ترامپ هم زاییده همین نظام استثماری است. اما آنچه که برای ما مهم است این که متاسفانه متاثر از همین نظام حاکم بر جوامع سرمایهداری، در بسیاری از کشورهای درحال توسعه هم این روند الگوگیری و البته به شکل ناقص مورد توجه و برای اجرا قرار گرفته است، بیآنکه به زیرساختها و ضوابط و الزامات آن حتی توجه شود. با کمی دقت میتوان نشانههایی از این روند را که همراه با کاهش ثروت و هضم خرده بازارها و خرده کسب و کارها درهاضمه بزرگ سرمایه داران است، در کشور خودمان هم شاهد بود، بیآنکه حتی پیش زمینههای آن در فرهنگ ایرانی اسلامی ما مهیا شده باشد. فروشگاههای بزرگی که از وال مارت الگو گرفتهاند، انبوه مالها و مجتمعهای بزرگ تجاری که صرفا محل عرضه برندها و کالاهای خارجی و وارداتی و قاچاق هستند و شرکتهای بزرگی که میخواهند از شرکتهای بزرگ دنیا تقلید کنند؛ اما حتی همان راه و چاه را هم خوب نمیشناسند و نکته عجیب ماجرا اینجاست که با وجود همه دأب و داعیهای که علیه نظام سرمایهداری داریم، وضع اخذ مالیات از این صاحبان سرمایه و ثروت و داراییهای بزرگ از غرب هم بدتر است…
بد نیست در پایان این مقال به نتیجهگیری مدیرعامل آکسفام «وینی بیانیما » در مصاحبهای پیرامون آخرین گزارش این مؤسسه دقت کنیم:
فشار نظامهای مالیاتی روی جمعیت فقیر به معنای نبود بودجه کافی برای ارائه خدمات عمومی است و این خود به تشدید فاصلههای طبقاتی منجر شده است و فقرا نه فقط دو برابر از خدمات اولیه محروم هستند، بلکه همزمان فشار مالیاتی بیشتری را متحمل میشوند. نرخ مالیات برای شرکتها و ثروتمندان در دهههای اخیر کاهش یافته است و همزمان دولتها در جهان بار مالیاتی را از طریق مالیات بر مصرف به سمت جمعیت فقیرتر هدایت کردهاند… راستی احساس نمیکنید که گویی ما هم به نوعی مرجع خط مشی بودهایم با اینهمه نقدی که به نظام سرمایهداری داریم؟