پیـر مراد
روزگاری دراز میهن ما
پـایـمـال ِسُم ِستوران بود
زیر شلاّق ِحاکمان ِپلید
جای مردان مرد زندان بود
ناگهان شیرِ پیر ِمعبد عشق
برکشید از سر عتاب خروش
بانگ او خواب خفتگان آشفت
وانگه آورد خون خلق به جوش
گرچه راه حیات ملت ما
سال ها تیره بود و طولانی
مشعلی برفروخت پیر ِمُراد
روشن و پرفروغ و نورانی
کاروان کاروان ز گمراهان
در طریق هدایت افتادند
رهروان دیارِ دین و شرف
پیِ پیرِ ولایت افتادند
برخی از شوق وصلِ جانانه
دست شستند از سر و از جان
نغمه خوان چون کبوتران حرَم
پَـرگـشودنـد تا برِ جانان
شاهدان دسته دسته در پرواز
پـرکشیـدنـد و رستگـار شدند
همه در اوج عزت و ایثار
جا گزیدند و ماندگـار شدند
اینک این کاروان به سوی هدف
همچنان با شتاب در راه است
دیوِ خصمِ ستمگر وگمراه
تا اَبد همچنان تهِ چاه است
یاد بادا زِکاروان سالار
مشعلش تا اَبد فروزان باد
پرچمِ انقلاب اسلامی
باز با افتخار تابان باد
در فضای سراسر ایران
تا ابد انقلاب او تازه است
نام پیر ِمُراد و رهبر عشق
همچنان در جهان پرآوازه است
دل خصمِ زبـون به بیم و هراس
گشته از هیبت دلیران است
میهن جاودانه اَم ایران
مهد نامآوران و شیران است
طبع ِ« مسعود » در هوای امام
بار دیگر حماسه میخواند
هر سرودی به نام آن رهبر
در کتاب زمانه میماند
روزگاری دراز میهن ما
پـایـمـال ِسُم ِستوران بود
زیر شلاّق ِحاکمان ِپلید
جای مردان مرد زندان بود
ناگهان شیرِ پیر ِمعبد عشق
برکشید از سر عتاب خروش
بانگ او خواب خفتگان آشفت
وانگه آورد خون خلق به جوش
گرچه راه حیات ملت ما
سال ها تیره بود و طولانی
مشعلی برفروخت پیر ِمُراد
روشن و پرفروغ و نورانی
کاروان کاروان ز گمراهان
در طریق هدایت افتادند
رهروان دیارِ دین و شرف
پیِ پیرِ ولایت افتادند
برخی از شوق وصلِ جانانه
دست شستند از سر و از جان
نغمه خوان چون کبوتران حرَم
پَـرگـشودنـد تا برِ جانان
شاهدان دسته دسته در پرواز
پـرکشیـدنـد و رستگـار شدند
همه در اوج عزت و ایثار
جا گزیدند و ماندگـار شدند
اینک این کاروان به سوی هدف
همچنان با شتاب در راه است
دیوِ خصمِ ستمگر وگمراه
تا اَبد همچنان تهِ چاه است
یاد بادا زِکاروان سالار
مشعلش تا اَبد فروزان باد
پرچمِ انقلاب اسلامی
باز با افتخار تابان باد
در فضای سراسر ایران
تا ابد انقلاب او تازه است
نام پیر ِمُراد و رهبر عشق
همچنان در جهان پرآوازه است
دل خصمِ زبـون به بیم و هراس
گشته از هیبت دلیران است
میهن جاودانه اَم ایران
مهد نامآوران و شیران است
طبع ِ« مسعود » در هوای امام
بار دیگر حماسه میخواند
هر سرودی به نام آن رهبر
در کتاب زمانه میماند