رمان خوان خواندن یا نخواندن دختران جوان؟


رمان خوان خواندن یا نخواندن دختران جوان؟

  خواندن کتاب و گنجاندن سهمی برای مطالعه در زندگی، نه تنها حرکتی مفید است که در شرایط فعلی می تواند تفریحی سالم و کم خرج هم باشد ( البته در صورت عضویت در کتابخانه ها و نه خرید کتاب از کتاب فروشی ها!) ولی در مورد کتاب خواندن، مخصوصا وقتی که قرار است دختران نوجوان و جوان به سراغش بروند، سوال مهمی وجود دارد و آن این سوال است که چه نوع کتاب هایی...


خواندن کتاب و گنجاندن سهمی برای مطالعه در زندگی، نه تنها حرکتی مفید است که در شرایط فعلی می تواند تفریحی سالم و کم خرج هم باشد ( البته در صورت عضویت در کتابخانه ها و نه خرید کتاب از کتاب فروشی ها!) ولی در مورد کتاب خواندن، مخصوصا وقتی که قرار است دختران نوجوان و جوان به سراغش بروند، سوال مهمی وجود دارد و آن این سوال است که چه نوع کتاب هایی ارزش خواندن را دارند؟

در حال حاضر بازار پر شده است از کتاب های مختلف؛ از رمان های خارجی گرفته تا داستان ها و رمان های ایرانی و…، بنا بر این کسانی که به کتاب خوانی علاقمند هستند، مشکلی در پیدا کردن کتاب با سبک و سلیقه شخصی خود پیدا نمی کنند ولی چه کتابی می تواند برای یک دختر نوجوان یا خانم جوان، در عین جذابیت، مفید هم باشد؟

رمان های عاشقانه و رمانتیک

کتاب های احساسی و به قول معروف رمانتیک، یکی از پر طرفدار ترین سبک های مورد علاقه دختران نوجوان و جوان محسوب می شوند که طبیعی است، به فراخور موضوع خود، از طرفداران بسیار زیادی هم برخوردار است ولی یک سری از این کتاب ها فرقی نمی کند خارجی یا ایرانی، هر چند دارای مشکلات اخلاقی علنی نیستند ولی در ضمیر ناخود آگاه مخاطب خود اثراتی را بر جای می گذارند که غیر قابل جبران است.

معمولا در چنین رمان هایی تفکرات فمنیستی، ترغیب به روابط آزاد و تغییر در نوع نگاه مخاطبش نسبت به زندگی، تبلیغ می شود و به خاطر همین هم وقتی مخاطب عام بدون پیشینه فکری بسراغ این دست کتاب ها می رود می تواند بر روی تفکر و حتی تصمیم گیری آینده اش تاثیر بسیار منفی بگذارد . این مساله نه تنها در کشورهای مسلمان و شرقی مانند کشور ما از اهمیت برخوردار بوده و هست، که در گذشته و در جوامع اروپایی نیز، قبل از فروپاشی دین و اخلاق، بسیار ارزشمند و مهم تلقی می شده، برای مثال در برهه ای از زمان در فرانسه که امروز به عنوان یکی از بی بند و بار ترین کشورهای اروپایی شناخته می شود، نویسنده ها می بایست به خاطر درون مایه رمان هایشان و تاثیری که بر جامعه می گذاشتند، پاسخگو می بودند و مطلقا این آزادی وجود نداشت که یک نویسنده هر رمانی را با هر موضوع ضد اخلاقی و دینی بنویسد و مجبور به پاسخگویی نشود.

نویسنده معروف فرانسوی “گوستاو فلوبر” که تمام رمان های معروفش، به فارسی ترجمه شده است، در زمان خودش بارها به دادگاه وقت فرانسه برای پاسخ گویی به خاطر محتوای کتاب هایش خوانده شد. این نویسنده به خاطر توهین به اخلاق عمومی و مذهب، در مقابل قاضی و دادستان قرار گرفت و در جلسه بازبینی، دادستان جملات قابل تاملی در مورد نگارش این نوع کتاب ها به زبان آورد :

” … قاضی محترم، نویسنده قهرمان زن کتابش را از چه زاویه ای نشان داده است؟ از زاویه یک مادر؟ نه، از زاویه یک زن شوهردار؟ نه، از زاویه یک زن باهوش ؟ نه، هیچ کدام… بلکه نویسنده تمام هنر خود را به کار برده تا سعی کند این زن را فقط و فقط از زاویه اغواگری و شهوت رانی به مخاطب خود عرضه کند و زناشویی را امری بی ارزش و بی فایده نشان دهد و به جایش هماغوشی با مردان بیگانه را شاعرانه، با احساس و جذاب نشان دهد.

آقای قاضی! فکر می کنید چه کسانی کتاب این نویسنده را می خوانند؟ سیاستمداران؟ اندیشمندان؟ اقتصاد دانان یا سالخوردگان؟ پاسخ درست است، هیچ کدام. بر فرض محال اگر هم چنین افرادی نیم نگاهی به این کتاب ها بیندازند، نه تحت تاثیر قرار می گیرند و نه فریب کلمات خوش آب و رنگش را می خورند. در یک جمله، مخاطب چنین کتاب هایی تنها دختران جوان و زنان شوهر دار هستند که خواندن چنین کتابی مثل سم می تواند ذهن شان را دچار تشویش و مسمومیت کند” ( مقدمه کتاب مادام بواری ترجمه محمد قاضی صفحه ۳۳ تا ۳۵)

البته فلوبر هم مانند دیگر هم قطاران زمانش، در نهایت به خاطر سیاست های آن زمان فرانسه و همراه شدن با موج روشنفکران ادبیات فرانسه که در آن زمان به قدرت رسیده بودند، در دادگاه مجرم شناخته نشد و از محاکمه و پرداخت جریمه معاف شد ولی در نظر گرفتن این نکته ارزشمند است که در همین کشورهای غربی که امروز طلایه دار آزادی بی حد و بی بند و باری هستند، در روزگاری نه چندان دور، مسئولینی وجود داشتند که به مذهب و پاک نگه داشتن ذهن مردم و بخصوص زنان و دخترانشان اهمیت می دادند و در مقابل جریان هایی که از طرف به اصطلاح هنرمندان و روشنفکران برای عوض کردن نگاه جامعه به اخلاق و دین به وجود آمده بود، ایستادگی می کردند.

در حال حاضر اما در کشور ما، چقدر روی چاپ و ترجمه کتاب ها نظارت می شود؟ از آن مهم تر، چه نظارتی روی اینکه نوجوانان، چه کتابی را در چه سنی مجازند بخوانند، وجود دارد؟

جواب مشخص است، در حال حاضرهیچ نظارت درستی روی کتاب خواندن، فیلم دیدن و در کل غذای روح نوجوانان و بخصوص دختران ما چه در خانواده ها و چه در جامعه، وجود ندارد و به خاطر همین هم ترغیب به بدون اطلاع وارد حیطه کتاب خوانی شدن، با توجه به تاثیری که چنین کتاب هایی می تواند بر نوع نگاه و آینده فرد بگذارد، نه تنها می تواند مفید نباشد که مضر هم هست.

اگر بستری فراهم شود که در آن نوجوان بتواند، قبل از خواندن یک کتاب در موردش با شخصی دلسوز و مطلع صحبت کند، وضعیت متفاوت می شد. این شخص می تواند دبیر ادبیات یا پرورشی یک نوجوان باشد یا حتی مسئول کتابخانه ای که از آن کتاب قرض می گیرد یا حتی در صورت امکان والدینش ولی قطعا ورود به حیطه ادبیات و مخصوصا رمان های معروف خارجی که در حال حاضر تبلیغات زیادی برایشان می شود و به نوعی خواندنشان نشانه روشنفکری است، نباید بدون مشورت، صورت بگیرد تا دختران نوجوان و جوان اگر هم می خواند بسراغ این رمان ها بروند حداقل بدون پیشینه قبلی ذهنی به سمت خواندن چنین کتاب هایی نروند.

ادامه دارد…

تحریریه سایت با حجاب ـ فاطمه قاسم آبادی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


کاردستی چرخه آب کلاس اول