چاپ ترجمه دستورالعمل‌هایی برای خواندن ادبیات جهان


چاپ ترجمه دستورالعمل‌هایی برای خواندن ادبیات جهان

کتاب «ادبیات جهان را چگونه بخوانیم» نوشته دیوید دمراش با ترجمه شبنم بزرگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ کتاب «ادبیات جهان را چگونه بخوانیم» نوشته دیوید دمراش به‌تازگی با ترجمه شبنم بزرگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب،‌ صد و دومین عنوان مجموعه «درباره ادبیات» است که این ناشر چاپ می‌کند.

مطالب این کتاب چکیده تجربیات سال‌های تدریس ادبیات توسط دیوید دمراش است و دربرگیرنده این مفهوم است که چه‌طور ادبیات جهان را بخوانیم و چه‌طور بخشی از ادبیات جهان باشیم. ضرورت مطالعه این کتاب می‌تواند این باشد که اگر بدانیم دیگران، چرا و چگونه ادبیات جهان را می‌خوانند، یا اگر بدانیم در عرصه امروز ادبیات جهان چه سنجه و سلیقه‌ای غالب است، اگر بدانیم جهان انگلیسی‌زبان در پی چه عناصری سراغ ادبیات دیگر زبان‌ها می‌آید، بتوانیم خودمان را به قله جهانی ادبیات برسانیم.

نویسنده کتاب پیش رو می‌گوید تدریس در دانشگاه کلمبیا در ربع قرن گذشته، نه‌تنها به من فرصتی داد تا عقایدم را در باب خوانش ادبیات جهان تصحیح کنم بلکه خودِ جهان را نیز به کلاس‌های من آورد. در همین ترم گذشته، سمیناری با موضوع عبور از مرزها و هویت‌های دوگانه، شاگردانی از استرالیا، کرواسی، مصر، فنلاند، فرانسه، اسراییل، ایتالیا و لهستان را کنار هم قرار داد. این کتاب پیشکشی است به شاگردان سرزنده و اهل مجادله دانشگاه کلمبیا؛ شاگردانی با کنجکاوی سیری‌ناپذیر، که دست‌کم به همان اندازه که من به آن‌ها آموخته‌ام، آن‌ها هم به من آموخته‌اند.

این کتاب ۶ فصل دارد که عناوین‌شان به ترتیب عبارت است از: «ادبیات» چیست؟، خواندن در گذر زمان، خواندن در گذر فرهنگ، خواندن ترجمه، گذر از مرزها، جهانی شدن. پس از این فصول هم بخشی با عنوان «سخن آخر: فراتر رفتن» درج شده است.

به تعبیر دیوید دمراش، خواندن یک اثر از زمان و مکانی دوردست، درگیرشدن در یک حرکت است به پیش و پس،‌ میان آشنا و ناآشنا. چشم‌انداز جهان، همواره چشم‌اندازی است از آن بلندایی که مشاهده‌کننده بر آن ایستاده است و ما هر چه را که می‌خوانیم، ناگزیر از صافی تجربه‌های آن‌چه پیش‌تر خوانده‌ایم، می‌گذرانیم. او می‌گوید این کتاب قصد دارد به تشریح چیزی در ادبیات جهان بپردازد که تنوعی شگفت‌آور دارد؛ در نتیجه شامل بحث‌هایی است پیرامون گستره وسیعی از نویسندگان از هومر و سوفوکل در یونان باستان، تا کالیداس در هند مرکزی، موراساکی شیکیبو در دوره هیانِ ژاپن و همین‌طور جلوتر تا رمان‌نویس ترک اورهان پاموک برنده نوبل ادبیات ۲۰۰۶.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

بیش‌ترین بخش ادبیات در جهان به‌شکل ترجمه منتشر می‌شود. حتی زبان‌هایی مانند انگلیسی، اسپانیایی و عربی که گستره‌ای بین‌المللی دارند، فقط مورد استفاده اقلیتی محدود از خوانندگان جهان هستند. بخشی از قدرت زبانِ انگلیسی در سطح جهان، بسته به سرعتِ ترجمه آثار نویسندگان محبوبی مانند استفان کینگ و جی.‌کی.رولینگ است به چندین و چند زبان مختلف، و در این در حالی است که اهمیت ترجمه آثار به زبان‌هایی با کاربران کم‌تر، از این هم بیش‌تر است. بدون ترجمه، اورهان پاموکِ رمان‌نویس، خارج از کشور خود، ترکیه، ناشناخته باقی می‌ماند. به لطف ترجمه، رمانِ به یاد ماندنی او، برف را می‌توان در فرودگاه مکزیکوسیتی به نام Nieve پیدا کرد، در کتاب‌فروشی‌های برلین به نام Schnee خرید، و نسخه انگلیسی آن Snow را به سایت آمازون سفارش داد. ترجمه راه پاموک را هموار کرد تا در ۲۰۰۶ برنده نوبل ادبیات شود. ترجمه باعث می‌شود [آثار] او و گروهی دیگر از نویسندگان اغلب در کلاس‌های ادبیات جهان خوانده شود.

با این حال ترجمه تا مدت‌ها شهرت خوبی نداشت. ترجمه چه‌طور می‌تواند ظرافت منظور رمان‌نویس و موسیقی کلامی لطیف شاعر را منتقل کند؟ مانند این مَثَل کهن Traduttore traditore که مقصودش را زیرکانه و به واسطه ترجمه‌ناپذیری‌اش بیان می‌کند. این‌که بگوییم: «مترجمان خیانت‌کارند»، ممکن است مفهوم کلی را برساند اما تغییر الفاظ در زبان انگلیسی، آن شوخ‌طبعی قصار را در اصلِ ایتالیایی‌اش از بین می‌برد. این ضرب‌المثل ابتدای یک اثر کلاسیک درباره محدودیت‌های ترجمه نقل شده است؛ مقاله‌ای که در ۱۹۳۷ فیلسوف اسپانیایی، خوسه اُرتگا یی گاست، نوشته «نشیب و فراز ترجمه.» عنوان مقاله ارتگا یی گاست تلویحا ارتباطی ایجاد می‌کند میان ترجمه و تن‌فروشی چراکه این عنوان، نام رمان بالزاک فراز و نشیب زندگی بدکاران را تداعی می‌کند؛ با یک تفاوت نسبت به بالزاک، که ارتگا یی گاست مشخصا به فرود اعتبار بیش‌تری از فراز داده است.

این کتاب با ۲۱۱ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۷ هزار تومان منتشر شده است.


به گزارش خبرنگار مهر،‌ کتاب «ادبیات جهان را چگونه بخوانیم» نوشته دیوید دمراش به‌تازگی با ترجمه شبنم بزرگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب،‌ صد و دومین عنوان مجموعه «درباره ادبیات» است که این ناشر چاپ می‌کند.

مطالب این کتاب چکیده تجربیات سال‌های تدریس ادبیات توسط دیوید دمراش است و دربرگیرنده این مفهوم است که چه‌طور ادبیات جهان را بخوانیم و چه‌طور بخشی از ادبیات جهان باشیم. ضرورت مطالعه این کتاب می‌تواند این باشد که اگر بدانیم دیگران، چرا و چگونه ادبیات جهان را می‌خوانند، یا اگر بدانیم در عرصه امروز ادبیات جهان چه سنجه و سلیقه‌ای غالب است، اگر بدانیم جهان انگلیسی‌زبان در پی چه عناصری سراغ ادبیات دیگر زبان‌ها می‌آید، بتوانیم خودمان را به قله جهانی ادبیات برسانیم.

نویسنده کتاب پیش رو می‌گوید تدریس در دانشگاه کلمبیا در ربع قرن گذشته، نه‌تنها به من فرصتی داد تا عقایدم را در باب خوانش ادبیات جهان تصحیح کنم بلکه خودِ جهان را نیز به کلاس‌های من آورد. در همین ترم گذشته، سمیناری با موضوع عبور از مرزها و هویت‌های دوگانه، شاگردانی از استرالیا، کرواسی، مصر، فنلاند، فرانسه، اسراییل، ایتالیا و لهستان را کنار هم قرار داد. این کتاب پیشکشی است به شاگردان سرزنده و اهل مجادله دانشگاه کلمبیا؛ شاگردانی با کنجکاوی سیری‌ناپذیر، که دست‌کم به همان اندازه که من به آن‌ها آموخته‌ام، آن‌ها هم به من آموخته‌اند.

این کتاب ۶ فصل دارد که عناوین‌شان به ترتیب عبارت است از: «ادبیات» چیست؟، خواندن در گذر زمان، خواندن در گذر فرهنگ، خواندن ترجمه، گذر از مرزها، جهانی شدن. پس از این فصول هم بخشی با عنوان «سخن آخر: فراتر رفتن» درج شده است.

به تعبیر دیوید دمراش، خواندن یک اثر از زمان و مکانی دوردست، درگیرشدن در یک حرکت است به پیش و پس،‌ میان آشنا و ناآشنا. چشم‌انداز جهان، همواره چشم‌اندازی است از آن بلندایی که مشاهده‌کننده بر آن ایستاده است و ما هر چه را که می‌خوانیم، ناگزیر از صافی تجربه‌های آن‌چه پیش‌تر خوانده‌ایم، می‌گذرانیم. او می‌گوید این کتاب قصد دارد به تشریح چیزی در ادبیات جهان بپردازد که تنوعی شگفت‌آور دارد؛ در نتیجه شامل بحث‌هایی است پیرامون گستره وسیعی از نویسندگان از هومر و سوفوکل در یونان باستان، تا کالیداس در هند مرکزی، موراساکی شیکیبو در دوره هیانِ ژاپن و همین‌طور جلوتر تا رمان‌نویس ترک اورهان پاموک برنده نوبل ادبیات ۲۰۰۶.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

بیش‌ترین بخش ادبیات در جهان به‌شکل ترجمه منتشر می‌شود. حتی زبان‌هایی مانند انگلیسی، اسپانیایی و عربی که گستره‌ای بین‌المللی دارند، فقط مورد استفاده اقلیتی محدود از خوانندگان جهان هستند. بخشی از قدرت زبانِ انگلیسی در سطح جهان، بسته به سرعتِ ترجمه آثار نویسندگان محبوبی مانند استفان کینگ و جی.‌کی.رولینگ است به چندین و چند زبان مختلف، و در این در حالی است که اهمیت ترجمه آثار به زبان‌هایی با کاربران کم‌تر، از این هم بیش‌تر است. بدون ترجمه، اورهان پاموکِ رمان‌نویس، خارج از کشور خود، ترکیه، ناشناخته باقی می‌ماند. به لطف ترجمه، رمانِ به یاد ماندنی او، برف را می‌توان در فرودگاه مکزیکوسیتی به نام Nieve پیدا کرد، در کتاب‌فروشی‌های برلین به نام Schnee خرید، و نسخه انگلیسی آن Snow را به سایت آمازون سفارش داد. ترجمه راه پاموک را هموار کرد تا در ۲۰۰۶ برنده نوبل ادبیات شود. ترجمه باعث می‌شود [آثار] او و گروهی دیگر از نویسندگان اغلب در کلاس‌های ادبیات جهان خوانده شود.

با این حال ترجمه تا مدت‌ها شهرت خوبی نداشت. ترجمه چه‌طور می‌تواند ظرافت منظور رمان‌نویس و موسیقی کلامی لطیف شاعر را منتقل کند؟ مانند این مَثَل کهن Traduttore traditore که مقصودش را زیرکانه و به واسطه ترجمه‌ناپذیری‌اش بیان می‌کند. این‌که بگوییم: «مترجمان خیانت‌کارند»، ممکن است مفهوم کلی را برساند اما تغییر الفاظ در زبان انگلیسی، آن شوخ‌طبعی قصار را در اصلِ ایتالیایی‌اش از بین می‌برد. این ضرب‌المثل ابتدای یک اثر کلاسیک درباره محدودیت‌های ترجمه نقل شده است؛ مقاله‌ای که در ۱۹۳۷ فیلسوف اسپانیایی، خوسه اُرتگا یی گاست، نوشته «نشیب و فراز ترجمه.» عنوان مقاله ارتگا یی گاست تلویحا ارتباطی ایجاد می‌کند میان ترجمه و تن‌فروشی چراکه این عنوان، نام رمان بالزاک فراز و نشیب زندگی بدکاران را تداعی می‌کند؛ با یک تفاوت نسبت به بالزاک، که ارتگا یی گاست مشخصا به فرود اعتبار بیش‌تری از فراز داده است.

این کتاب با ۲۱۱ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۷ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 4538867

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


چهره فوق جذاب الهه جعفری بازیگر سریال نوروز رنگی بیرون سریال + بیوگرافی و عکس های زیبا