تو


تو

تنها ستاره: رهی رها: رهی رها: پس کجایی تو چه شد ان بودنت آن خیالت راحتو ان خواستن ان موندنت من به اهل کوچه های تو حسودی میکنم بر درختان بر درو دیوار که میبیننت هنوزم من به یادت دست خود بوشاعر: علی تاریویردیلو

تنها ستاره:
رهی رها:
رهی رها:
پس کجایی تو چه شد ان بودنت
آن خیالت راحتو ان خواستن ان موندنت
من به اهل کوچه های تو حسودی میکنم
بر درختان بر درو دیوار که میبیننت
هنوزم من به یادت دست خود بو میکنم
نیست اما بوی عطر ت مانده از دست دادنت
در خیالم چشم بسته باز راهی میشوم

در کوچه خیابا ن یا هرجا که شاید بینمت
هر کس که فونتش سازگار فونت تست
کاش دیوایسش بهنگد لحظه چت کردنت
کاش میکشتم کسانی را که لذت میبرند
از گل رویت صدایت از لب و خندیدنت
من به بازوانم هم حسودی میکنم
چون که میخوردند گاه گاهی بر تنت
ابرهای اسمانت کاش نازا میشدند
تا کسی با گل نیاید یک زمان بر دیدنت
باکسی باشد قرارت کاش افتد به شب
قطع گردد برق وعینکش افتد بوقت دیدنت
درخیالم رهگذر هستم به کوی و شهر تو
توی استگاه قطار شاید به خوابی بینمت

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس پروفایل شهادت امام علی علیه السلام