نقد و بررسی فیلم Bohemian Rhapsody (بوهمین راپسودی)
رسانه کلیک – فیلم Bohemian Rhapsody (بوهمین راپسودی) که داستان زندگی فردی مرکوری، یکی از معروفترین و موفقترین خوانندگان تاریخ را روایت میکند، از آثار خوب چند وقت اخیر است که میخواهیم در این مطلب به بررسی آن بپردازیم. فیلم بوهمین راپسودی یا به تعبیری حماسهی کولی که در اسکار امسال، نامزد دریافت بهترین فیلم سال […] نوشته نقد و بررسی فیلم...
رسانه کلیک – فیلم Bohemian Rhapsody (بوهمین راپسودی) که داستان زندگی فردی مرکوری، یکی از معروفترین و موفقترین خوانندگان تاریخ را روایت میکند، از آثار خوب چند وقت اخیر است که میخواهیم در این مطلب به بررسی آن بپردازیم.
فیلم بوهمین راپسودی یا به تعبیری حماسهی کولی که در اسکار امسال، نامزد دریافت بهترین فیلم سال شده است، در مورد زندگی و به شهرت رسیدن فردی مرکوری خوانندهی اصلی گروه کویین است؛ گروهی که در دو دههی هفتاد و هشتاد میلادی، لقب یکی از بزرگترین گروههای راک اند رول را یدک میکشید. اسم فیلم یعنی Bohemian Rhapsody اشاره به نام معروفترین آهنگ این گروه دارد که از سوی کتاب رکوردهای گینس به عنوان محبوبترین ترانهی تاریخ راک، معرفی شده است.
اولین قدم در ساختن و پرورش یک موضوع بیوگرافی و زندگی نامهای، شناخت همهی ابعاد موضوعی (چه ابعاد وجودی مثبت و چه منفی و تاریک) است و سپس تبدیل آن به فیلمنامهای دراماتیک در یک چارچوب بدون تحریف واقعیت و در آخرین مرحله، پرداختن به معادلهای فیزیکی در قالب زیبایی شناسی سینمایی است. حال در ادامه به این خواهیم پرداخت که این فیلم موفق بوده به غیر از تجلیل از گروه کویین و فردی مرکوری، فیلمی استاندارد و قابل قبول را ارائه دهد و به تمام فراز و فرودهای این گروه اشاره کند یا خیر.
داستان فیلم از اوایل دههی هفتاد در لندن شروع میشود، جایی که فردی مرکوری (با بازی رامی ملک) به دنبال خواننده شدن و شهرت است. کسی روی مرکوری با آن دندانها و فک جلو آمده و چهرهی متفاوتش، حساب باز نمیکند. داستان به سرعت پیش میرود و در هر سکانس به صورت خیلی پر شتاب، مشکلات و موانعی که در سر راه این گروه بوده را نشان میدهد. نحوهی آشنایی چهار عضو اصلی این گروه یعنی راجر تیلور (بن هاردی)، برایان می (گوییلیوم لی) و جان دیکن (جوزف مازلو) را به نمایش میگذارد که بعد از تولید و پخش آهنگ بوهمین راپسودی، زندگیشان تغییر اساسی میکند و پلههای موفقیت را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارند تا اینکه در دههی هشتاد، اخلاقیات مرکوری تغییر میکند و همهی اعضای گروه را از دست خودش عاصی میکند و تصمیم میگیرد که آلبوم مستقل و سولوی خودش را تولید کند و کم کم دوران انزوای مرکوری و پایان کار بند کویبن، آغاز میشود.
فیلم بوهمین راپسودی، توقعاتی که مخاطب از آن دارد را برآورده نمیکند و به جای عمیق شدن در تناقضات درونی و بیرونی فردی مرکوری به اثری آیتمی و سطح پایین تبدیل میشود که از سوژهاش به شکلی ساده انگارانه استفاده میکند.
فیلم Bohemian Rhapsody به لحاظ فنی (نه فرمی) و اجرا فیلم درخشانی است. برایان سینگر و دکستر فلچر (به عنوان دو کارگردان فیلم که سینگر در اواخر فیلمبرداری از کار اخراج شد) با استفاده از طراحی دکور و نور پردازی دقیق و همچنین اندازهی قابها، محل قرار گیری درست قهرمان اصلی در مرکز کادر و سایر تلاشهای فنی خود، شرایط را برای به تصویر کشیدن ایدههای پرشمارشان در نمایش مرکوری به عنوان یک شومن کاریزماتیک، عملی کردهاند. اما با وجود تمامی این زحمتها در اجرا، فیلم نه سویهی شناخت بیوگرافی درستی به خود میگیرد و نه شخصیت پردازی خوبی دارد. فیلم بوهمین راپسودی، توقعاتی که مخاطب از آن دارد را برآورده نمیکند و به جای عمیق شدن در تناقضات درونی و بیرونی فردی مرکوری به اثری آیتمی و سطح پایین تبدیل میشود که از سوژهاش به شکلی ساده انگارانه استفاده میکند. محافظه کاری و ترس گروه فیلمسازی از بت شکنی و دست بردن به رازها و وجهی تاریک زندگی مرکوری، باعث شده که فیلمی منفعل و تک بعدی بسازند. فیلم از روی نکات سیاه زندگی شخصی مرکوری مثل اعتیاد به الکل، مواد مخدر، رفتارهای پر خطر و مسئلهی ایدز به راحتی چشم پوشی کرده است و غیر از چند تاکید کوتاه و گذرا، به هیچ کدام ورود نمیکند. این اثر سینمایی، برعکس کارکتر اصلیاش که بسیار جسور و بی پرواست، مانند کبریت بی خطر عمل میکند.
سیر دراماتیک فیلم و کیفیت دیالوگ نویسی به حدی نازل است که بسیاری از صحنهها، باور پذیریاش را از دست میدهد و شبیه به یک کاریکاتور شده است.
سیر دراماتیک فیلم و کیفیت دیالوگ نویسی به حدی نازل است که بسیاری از صحنهها، باور پذیریاش را از دست میدهد و شبیه به یک کاریکاتور شده است. در تمام طول فیلم حتی یک تعلیق ساده هم وجود ندارد تا بتوانم به آن اشاره کنم. فیلم بیشترین تمرکزش را روی اجراها و خوانندگی مرکوری گذاشته است و سعی میکند به شخص خود این خواننده نزدیک نشود. از طرف دیگر، رابطهی مرکوری با هیچ کدام از شخصیتهای فیلم، درنیامده است. نگاه کنید به رابطهی عاشقانهی مرکوری با مری (لوسی بوینتون) که چقدر سرسری بیان میشود و نه شکل گیریاش باور پذیر است و نه جداییاش؛ یا رابطهی مرکوری با مدیر برنامههایش (آیدان گیلن) یا پدر و مادرش را میتوان در یک کلمه مضحک، تعریف کرد. مهمترین بخش فیلم یعنی بده بستانها و کنشهای بین چهار عضو اصلی گروه کویین هم بسیار ناچیز است و الکن و عقیم باقی مانده است. فقط کافیست دقت کنید به لحظهی ورود مرکوری به گروه و شکل گیری اولیهی آن و لحظهی بازگشت مجدد وی برای کنسرت Live Aid و بخشش توسط اعضای گروه که از نظر پرداخت، جزئیات و دیالوگها شبیه به خاله بازی کودکان پنج ساله است!
اما برسیم به بازی تحسین برانگیز رامی ملک در نقش فردی مرکوری که امکان ندارد بتوان، کس دیگری را جای او تصور کرد. اجراهای بدنی، ژستهای اغراق آمیزش بر روی استیج که دقیقا کپی/پیست شده از روی حرکات واقعی است و از همهی اینها مهمتر، سینک کردن و هماهنگی ریتم لبها و حرکات دهان مرکوری در هنگام اجرای موسیقیها (به دلیل استفاده از آهنگها و صدای اصلی مرکوری) بسیار تماشاییست.
بررسی
فیلم Bohemian Rhapsody (بوهمین راپسودی)
در پایان اگر بخواهم بوهمین راپسودی را در یک پاراگراف خلاصه کنم، خواهم گفت که این فیلم، ظاهر و پوستهی بیرونی مجلل و زیبایی دارد ولی در باطنش با یک فیلم بیوگرافی تلف شده مواجه هستیم که یک بازی شگفت انگیز از رامی ملک را با خود به همراه دارد، در کنار چند اجرا و موسیقی درجه یک و شنیدنی. فیلم در کل نتوانسته که توقعات طرفداران فردی مرکوری و علاقه مندان سینما را به خوبی، پاسخ دهد.