امروز سالروز وفات حضرت ام البنین مادر قمر بنی هاشم‌ است


امروز سالروز وفات حضرت ام البنین مادر قمر بنی هاشم‌ است

سیزدهم جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام البنین مادر قمر بنی هاشم حضرت عباس (ع) و روز تکریم مادران و همسران شهداست.

امروز سالروز وفات حضرت ام البنین مادر قمر بنی هاشم‌ استبه گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، «فاطمه» ملقب به «امّ‌البنین»، دختر «حزام بن خالد بن ربیعه»، از بانوان نمونه‌ی صدر اسلام است. او در مکتب اسلام راستین پرورش یافته بود. ام‌البنین (س) زنی باکمال، ادیب و باوقار بود و از روزی که به خانه امیرمؤمنان علی (ع) آمد هر روز بر درخشش و بزرگی او افزوده شد. وی تا پیش از این ازدواج زنی بی‌نشان، اما از خاندانی بزرگ بود، ولی تشرف او به همسری امام، از او چهره‌ای تابناک در تاریخ اسلام ساخت.
ام‌البنین (س) از امام علی علیه السلام، صاحب چهار فرزند شد که عباس (ع) بزرگ‏ترین و درخشنده‌ترین آن‌ها به شمار می‌رفت.
فرزندان او در دامان مادری تربیت یافته بودند که آنان را خدمت گزار فرزندان فاطمه‏ (س) می‌دانست و، چون پروانه، گرد حسنین و زینبین می‌گشت. نوشته‏ اند هنگام تولد عباس (ع)، امام علی‏ (ع) نوزاد خود را در آغوش کشید و نوازش کرد. سپس اشک او جاری شد و دستان عباس (ع) را بوسید و او را در آغوش خود فشرد.
امّ‌البنین (س) با دیدن این منظره، از او پرسید: «چرا دستان او را می‌بوسید؟ آیا عیبی در آن هست؟» امام علی‏ (ع) فرمود: «اگر خویشتن‏دار باشی، خواهم گفت. این دست‏ها در پی یاری فرزندم حسین‏ (ع) در کربلا قطع می‌شوند و ...» اشک در چشمان این مادر حلقه زد، ولی فرو نچکید؛ زیرا عشق و علاقه‌ی او نسبت به این خانواده به اندازه‏‌ای بود که خود و فرزندانش را به دست فراموشی سپرده بود. او به جای زاری، عزم خود را جزم کرد تا ثمره‌ی زندگی اش را برای فداکاری در آن روز بزرگ آماده سازد.
ثمره‌ی پیوند وی با امام علی‏ (ع) چهار پسر بود:
۱. ابوالفضل العباس‏ (ع).
۲. عبداللّه که در ۲۵ سالگی به دست «هانی بن ثُبیث حضرمی» در کربلا به شهادت رسید.
۳. عثمان که در ۲۱ یا ۲۳ سالگی به دست «خولی بن یزید اصبحی» در کربلا به سختی مجروح و شهید شد.
۴. جعفر که او نیز در سن ۱۹ یا ۲۱ سالگی روز عاشورا، شهد شهادت نوشید.
همه‌ی اعضای این خانواده، از مادر خویش آموخته بودند که چگونه در خط ولایت و امامت فرزندان فاطمه (س) جان خویش را بر کف اخلاص نهند و در این راه، شهد شیرین وصال بنوشند.
در هنگام شهادت مولای متقیان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام فرزند بزرگ امّ البنین، عباس بن علی علیه السلام در حدود چهارده سال سن داشت و برادرانش از او کم سن‌تر بودند. بعد از آن، فداکاری مادر بزرگوارشان و رهنمود‌های حسنین علیهماالسلام چراغ راه آنان بود.
این زن فداکار و ایثارگر، جوانی و نیروی خویش را با تمام وجود، صرف تربیت و حفظ فرزندان مولای متقیان کرد و بسان مادری مهربان و دلسوز در خدمت آن‌ها بود. همه فرزندان امّ البنین به شایسته‌ترین وجه تربیت شدند و در نهایت با کمال عشق و علاقه در راه اعتلای کلمه حق و در رکاب امام به حق، هستی خود را تقدیم کردند.
شیخ احمد دجیلی شاعر شهیر عرب می‌گوید:
اُمُّ الْبَنِینَ وَ ما اَسْمی مزایاکِخَلَدَتْ بِالْعَبْرِ وَالاِیمانِ ذِکْراکِ‌ای امّ البنین! چقدر از خصوصیات والایی برخورداری. به سبب غم و اندوهی که به تو رسید و [نیز به سبب]ایمانت، یاد تو جاودانه شد.
به دو نمونه از موارد صبر و بردباری آن بانوی فرشته خو در مقابل مشکلات، اشاره می‌کنیم:
۱. مورخان نقل می‌کنند که روزی امیر مؤمنان، عباس علیه السلام را در دامان خود گذاشت، آستین‌های خود را بالا زد و امام درحالی که به شدت می‌گریست به بوسیدن بازوان عباس علیه السلام پرداخت. امّ البنین حیرت زده از این صحنه، از امام پرسید: «چرا گریه می‌کنید؟»
حضرت با صدایی آرام و اندوه زده پاسخ داد: «به این دو دست نگریستم و آنچه را بر سرشان خواهد آمد، به یاد آوردم.»
امّ البنین شتابان و هراسان پرسید: «چه بر سر آن‌ها خواهد آمد؟»
حضرت با آوایی مملوّ از غم و اندوه و تأثر فرمود: «آن‌ها از ساعد قطع خواهند شد.»
این کلمات، چون صاعقه‌ای بر امّ البنین فرود آمد و قلبش را ذوب کرد. سپس او با اضطراب و به سرعت پرسید: «چرا قطع می‌شوند؟» امام به او خبر داد که فرزندش در راه یاری اسلام و دفاع از برادرش، حافظ شریعت الهی و ریحانه رسول اللّه صلی الله علیه و آله دستانش قطع خواهد شد. امّ البنین به شدت گریست و زنان همراه او نیز در غم، رنج و اندوهش شریک شدند.
در این لحظه بود که امّ البنین عظمت و عمق ایمان خود را نشان داد و به دامن صبر و بردباری چنگ زد و خدای را سپاس گفت که فرزندش، فدایی سبط گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله و ریحانه او خواهد بود.
۲. جمله معروف او هنگام شنیدن خبر شهادت ۴ فرزند خویش مقام صبر و تحمل این مادر را آشکار کرده و زینت بخش صفحات تاریخ کربلا شده است. با آنکه بشیر خبر شهادت حضرت ابو الفضل علیه السلام ۳۴ ساله، عبد اللّه ۲۴ ساله، عثمان ۲۱ ساله و جعفر ۱۹ ساله را به مادرشان می‌دهد، وی صبر و بردباری می‌کند و فقط از امام خود می‌پرسد.
سید محسن امین درباره امّ البنین علیهاالسلام می‌گوید: «او شاعری خوش بیان و از خانواده‌ای اصیل و شجاع بود.»
هنگامی که زن‌ها او را با عنوان امّ البنین خطاب می‌کردند و به وی تسلیت می‌دادند، این ابیات را سرود:
لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ اُمُّ الْبَنِین تُذَکِّرنِی بِلُیُوثِ الْعَرِینِ
یعنی‌ای زنان مدینه! دیگر مرا امّ البنین نخوانید و مادر شیران شکاری ندانید.
کانَتْ بَنُونَ لِی اُدْعی بِهِمْ وَ الْیَوْمَ اَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنِینِ
مرا فرزندانی بود که به سبب آن‌ها امّ البنینم می‌گفتند، ولی اکنون دیگر برای من فرزندی نمانده است و همه را از دست داده ام.
اَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبی قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
آری، من ۴ باز شکاری داشتم که آن‌ها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آن‌ها را قطع کردند.
تَنازَعَ الْخِرْصانُ اَشْلائَهُمْ فَکُلُّهُمْ اَمْسَوا صَرِیعا طَعِینْ
دشمنان با نیزه‌های خود ابدان طیبه آن‌ها را از هم متلاشی کردند و در حالی روز را به پایان بردند که همه آن‌ها با جسد چاک چاک بر روی زمین افتاده بودند.
یا لَیْتَ شِعْرِی اَکَما اَخْبَرُو بِاَنَّ عَبّاسا قَطِیعُ الْیَمِینِ‌ای کاش می‌دانستم آیا این خبر درست است که دست‌های فرزندم عباس را از تن جدا کردند؟!
و در اشعار دیگری می‌گوید:
یا مَنْ رَاءَی الْعَبّاسَ کَرَّ عَلی جَماهِیرِ النَّقَدِ وَ وَراهُ مِنْ اَبْناءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذِی لِبَدٍ‌ای کسی که [فرزند عزیزم]، عباس را دیده‌ای که با دشمنان بزدل در قتال است [و آن فرزند حیدر کرار، پدروار، حمله می‌کند]و فرزندان دیگر علی مرتضی ـ که هر یک نظیر شیر شکاری هستند ـ در پیرامون وی مبارزه می‌کنند.
نُبِّئْتُ اَنَّ ابْنِی اُصِیبَ بِرَأسِهِ مَقْطُوعُ یَدٍ وَیْلِی عَلی شِبْلِی اَمالَ بِرَأسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
به من خبر داده اند که بر سر فرزندم عباس، عمود آهن زدند؛ در حالی که دست در بدن نداشته است.‌ای وای بر شیر بچه من که عمود آهنین بر فرق سرش زدند!
لَوْ کانَ سَیْفُکَ فِی یَدَیْکَ لَما دَنی مِنْکَ اَحَدٌ
پسرم عباس! اگر [دست در تن داشتی و]شمشیرت در دستت بود، کدام کس جرأت داشت که به تو نزدیک شود.
امام باقر علیه السلام می‌فرماید: جناب امّ البنین علیهاالسلام بعد از واقعه عاشورا و دریافت خبر شهادت فرزندان رشیدش، و به ویژه خبر شهادت امام حسین علیه السلام همواره در مدینه، کنار قبرستان بقیع می‌آمد و برای آن رادمردان الهی با سوز و گداز خاصی عزاداری می‌کرد و یاد و نام آن گرامیان را زنده نگه می‌داشت. در آنجا مردم مدینه حضور می‌یافتند و افزون بر حزن و اندوه در مصیبت حماسه سازان عاشورا، پیام‌ها و سخنان آن بانوی با فضیلت را می‌شنیدند تا آنجا که مروان، از دشمنان اهل بیت علیهم السلام هم از اشعار و ندبه‌های جانسوز امّ البنین علیهاالسلام، متأثر می‌شد و گریه می‌کرد.
از ویژگی‌های بسیار مهم اشعار امّ البنین، توجه به رویداد‌های سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی و نوحه سرایی، توانست ندای مظلومیت و حق طلبی حماسه آفرینان کربلا را به گوش نسل‌های آینده برساند و مردمان غفلت زده را بیدا سازد.
سرانجام، زندگی سراسر فضیلت، مهر، عاطفه و مبارزه حضرت امّ البنین علیهاالسلام، حدود ۱۰ سال بعد از حادثه کربلا به پایان رسید. او در طول زندگی با برکت خویش، پیام رسان شهیدان راه فضیلت و تداوم بخش راه امامت بود و رسالت خویش را به طور کامل ادا کرد.
آن بانوی بزرگوار پس از حادثه جانسوز کربلا، بار رسالت سیاسی و اجتماعی خویش را در زنده نگه داشتن حماسه جاویدان عاشورای حسینی به زیباترین شکل ممکن به انجام رسانید. آن بانوی بزرگوار، در سال ۶۹ هجری قمری دارفانی را وداع گفت و در قبرستان بقیع در کنار عمه‌های پیامبر (صفیه و عاتکه) و ۴ امام معصوم علیهم السلام و دیگر چهره‌های درخشان شریعت محمدی صلی الله علیه و آله به خاک سپرده شد.
السلام علیک یا ام البنین سلام‌الله علی‌ها

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اولین واکنش منوچهر هادی به ویدئوی جنجالی یکتا ناصر