قدسی کردن سیره امام(ره) و جلوگیری از نقد مشفقانه کم‌لطفی به انقلاب است


قدسی کردن سیره امام(ره) و جلوگیری از نقد مشفقانه کم‌لطفی به انقلاب است

گروه اندیشه ــ یک تاریخ‌نگار و سندپژوه با اشاره به وضعیت نگارش‌های مختلف در زمینه زندگی امام بیان کرد: وقتی در داخل کشور، اجازه ارزیابی و نقادی مشفقانه و بر اساس منافع ملی نمی‌دهیم، طبیعتا اقبال به تاریخ‌نویسان غربی و بعضا تاریخ‌نویسانی که به دروغ روایت می‌کنند، زیاد می‌شود که مانع از انجام کار سالم در داخل می‌شود و راه را برای عقاید افراطی باز...

قدسی کردن سیره امام(ره) و جلوگیری از نقد مشفقانه کم‌لطفی به انقلاب است

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «نقد و واکاوی آثار مرتبط با زندگینامه امام خمینی(ره)»، امروز، 7 اسفند، با حضور جمعی از صاحب نظران، دانشجویان و علاقه‌مندان در پژوهشکده امام خمینی(ره) برگزار شد.
عباس سلیمی‌نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در پنل «نقد زندگی‌نامه‌های نگارش یافته از سوی نگارندگان خارجی» بیان کرد: در مورد کارها‌یی که به زبان‌های فارسی در خارج از کشور نگارش شده، می‌توان پنج دسته‌بندی را ارائه داد. یکسری از نگارش‌ها مربوط به کتبی است که توسط افراد فاصله گرفته از اصول انقلاب یا کسانی که از امام فاصله گرفتند که می‌توان به آثار محسن کدیور و اکبر گنجی اشاره کنیم که اینها مستقیما امام را هدف قرار دادند و باید به این کتب، جواب داده می‌شد.
وی در ادامه افزود: البته ما در ایران، حالت قدسی به آرمان‌های انقلاب نداده‌ایم، بلکه معتقدم که در مقابل این آثار، بی‌دفاع بوده‌ایم و هر کسی از هر موضعی مطالبی نوشته است. همچنین برخی آثار که آیت‌الله منتظری نوشته نیز در این بخش مشهود است. البته این آثار تا حدودی جواب داده شده است و بنده نیز در حال نقد کتاب آخر هستم که حرف‌های خلاف واقعی را به امام نسبت می‌دهند.
سلیمی‌نمین بیان کرد: دومین دسته، آثار مربوط به سلطنت‌طلب‌ها است که حرف‌های بسیار سستی را می‌زنند و کسی هم به آنها اعتنا نمی‌کند. مثلا «نگاهی به میراث روح‌الله خمینی» یا «شاهد سقوط‌های سه‌گانه» و «آخرین روزها» اثر هوشنگ نهاوندی از این جمله‌اند و البته همه آثار نهاوندی مانند «خمینی در فرانسه» تبلیغاتی هستند. البته گرچه که وقتی محقق این کتب را می‌خواند، احساس می‌کند که اینها رفرنس ندارد، ولی در عین حال، باید توجه داشت که خود این کتاب‌ها می‌توانند در سال‌های آینده، رفرنس اثر دیگری باشند و افراد دیگری به این مطلب ارجاع دهند. شاید محققان نیز در ایران به همه آثار دسترسی نداشته باشند، ولی می‌تواند سلسله روایت ایجاد کند و خودش بعدها موجبات پذیرش مطالب سست باشد.
وی در ادامه افزود: دسته بعدی از جانب نیروهای چپی است که در خدمت سلطنت‌طلبان قرار گرفتند که اینها آثار قوی‌تری را در این زمینه ارائه دادند. چون قبل از آن، دانشگاهی بودند و در خدمت سلطنت‌طلب‌ها قرار گرفتند، لذا آثاری را تولید کردند که به جمع‌بندی متفاوتی از سایر آثار سلطنت‌طلبان می‌رسید. بنابراین این آثار، جنبه دانشگاهی دارند و کار مطالعاتی قوی، پشت سر آنها است. البته نه اینکه رویکرد آنها درست باشد، ولی در عین حال، با دیگر آثار مربوط به سلطنت‌طلب‌ها متفاوت هستند.
این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: آثار دیگر مربوط به متحدین سلطنت‌طلب‌ها، مانند آثار سفیر اسرائیل یا آخرین سفیر موساد در ایران است که عنوان این اثر نیز «شیطان بزرگ، شیطان کوچک» است که این کتاب در آمریکا چاپ شده و بسیار هم قابل تامل است. آثار بعدی نیز مربوط به غرب‌گرایانی است که بر اساس روش‌های دانشگاهی تولید اثر کرده‌اند که می‌توان به یرواند آبراهامیان اشاره کرد. البته کتاب‌های آبراهامیان تفاوت دارد و بعضا نیز اطلاعات دقیقی ارائه می‌کند.
وی تصریح کرد: نکته مهم در این زمینه، این است که متولی خاصی برای بررسی این نگارش‌ها و پاسخ دادن به آنها وجود ندارد. چنانکه سفارت‌خانه نیز خود را متولی نمی‌داند که جواب دهد. روال اینگونه نیست که در مورد آثار فارسی و انگلیسی، خود را متعهد بدانیم که از کسانی که خدمات شایسته‌ای داشتند، دفاع کنیم.
در ادامه این پنل مجید تفرشی، تاریخ‌نگار و سندپژوه به ایراد سخن کرد و بیان کرد: بحث بنده بررسی آثاری است که حداقل در چهار دهه اخیر، در مورد زندگی امام خمینی نوشته شده است و سعی می‌کنم که ارزیابی محتوایی نیز داشته باشم. اگر اسناد دوران انقلاب، یعنی سال‌های 1356 به بعد را ببینید، مواجه می‌شوید با حجم زیادی از نادانی نسبت به آنچه که در دوران انقلاب، پیش آمد. نه تنها محققان، بلکه حتی مقامات محلی سفارت‌خانه‌های بریتانیا و آمریکا نیز اطلاعات کافی نداشتند.
وی تصریح کرد: علت این عدم اطلاع نیز این بود که در یک دوره طولانی بعد از حادثه 15 خرداد، به مرور هم آمریکایی‌ها و هم بریتانیایی‌ها توجهشان به خطرات شاه، روی خطر جنبش چریکی چپ متمرکز می‌شود و تصور اینها این بود که چون حکومت پهلوی ضد کمونیست است، لذا روحانیون، دشمنی بنیادینی با آن ندارند و به همین دلیل به شهادت اسناد، اینها در مورد انقلاب بسیار غافلگیر شدند. همچنین این مسئله به فرهیختگان غربی در مورد انقلاب نیز تسری پیدا می‌کند و وقتی می‌گویم غربی، منظورم منابع انگلیسی است.
تفرشی در ادامه بیان کرد: بنابراین از همان سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب، اندیشکده‌ها و گروه‌ها و موسسات دانشگاهی و محققان مستقل، شروع به نوشتن آثار مختلفی در مورد انقلاب و امام تسری پیدا می‌کنند که اینها، با مقالات، روزنامه و گزارش‌های اندیشکده‌ها شروع شد و با مقالات دانشگاهی و کنفرانس‌هایی که وزارت خارجه انگلیس متولی آن بود، ادامه یافت. مثلا وزارت خارجه انگلیس سه کنفرانس برگزار می‌کند که اینها جدا از اسناد رسمی است و بعد از آن نیز در پروژه‌های مختلف خاطراتی موجود است.
این پژوهشگر تاریخ تصریح کرد: در زمینه آثار کتابی، باید توجه کنیم که نویسندگانی که در مورد زندگی امام خمینی مطلب نوشته‌اند، موضع خنثی، مخالف یا طرفدار انقلاب بودند، اما برخی از آنان جنبه ارزش‌داوری نداشته‌اند و تلاش کردند که جامعه غربی، یعنی چهار لایه جامعه غربی را با انقلاب ایران و زندگی امام آشنا کنند و کار آنها نیز در حوزه شرح بوده است.
وی بیان کرد: اما اگر بین اندیشمندان غربی، بخواهیم به یک نفر اشاره کنیم که در حمایت از انقلاب و امام دست به قلم شده می‌توانیم «الوار» نام ببریم که در جوانی به آمریکا رفت و سالیان سال استاد تمام تاریخ دانشگاه برکلی بود و بعد مسلمان شد. حتی بیست سال قبل نیز شیعه شد. او با ایران نیز رابطه خوبی داشت و الآن نیز بیمار است. تقریبا اولین کسی است که در مورد امام مطلب نوشت و ترجمه برخی آثار امام را دارد. البته بعدا دیگران نیز این کار را انجام دادند.
تفرشی گفت: خیلی از محققان با نام و بی‌نام، آثاری از امام را ترجمه کردند که برخی از آنها، عمیق و دقیق هم نیستند. چند کار نیز به انگلیسی ترجمه شده که از نظر کیفی در سطح کارهای استاندارد غربی نیست اما منتشر شده است.
وی بیان کرد: بنابراین آقای الوار، مهم‌ترین فردی است که طرفدار انقلاب است و در چارچوب قابل فهم غربی مطلب نوشته است. البته که غیر از او نیز افراد دیگری مطالبی نوشته‌اند. همچنین آقای آبراهامیان را داریم و غیر از وی دو کتاب دیگر از خانم مارتین و آقای آرشین ادیب‌مقدم وجود دارد که این دو کتاب، کارشان تحلیل و بررسی زندگی امام به معنای زندگی‌نامه نیست، بلکه با یک بخش کوتاه، آموزه‌ها و دیدگاه‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی امام را برای فهم بهتر مخاطب غربی نوشته‌اند. در زمینه آشنایی جامعه غربی با امام، این کارها بسیار مهم بود و همانطور که اشاره شد، باید بگوییم که در زمان انقلاب، مشکلات سفارتخانه‌ها این بود که از امام شناخت نداشتند و این خلا پر شده است.
تفرشی تصریح کرد: وقتی که انقلاب پیروز شد، در سال 1999 وزارت خارجه بریتانیا، به باور خود، به این نتیجه رسیدند که شرایط انقلاب ایران را درک نکردند، ولی بعدا کار کردند و تصمیم گرفتند که تیمی را به سرپرستی یک دیپلمات جوان به نام نیک براون داشته باشند، تا مطلبی را در مورد روابط ایران و بریتانیا بنویسند.
وی افزود: گزارش براون بسیار مهم و حاوی نظرات مختلفی نیز هست. در این گزارش، بخشی وجود دارد که ما اصلا پدیده‌ای به نام خمینی را نشناختیم، به این دلیل که توجه بیش از حد به جنبش چپ وجود داشت و اینکه محوِ کور روابط نفتی و نظامی با حکومت شاه بودند و این باعث می‌شود که قدرت مخالفان شاه را نادیده بگیرند. در همه گزارش‌ها نیز می‌بینید که اوضاع خوب نیست، اما می‌گویند، مطمئن هستیم که اتفاقی رخ نمی‌دهد.
تفرشی تصریح کرد: به دلیل این پدیده، آثار زیادی را در مورد انقلاب و زندگی امام می‌بینیم که نوشته‌اند. برخی از اینها وضعیت انقلاب را ارزیابی می‌کنند و برخی نیز از منظر چپ هستند. مهم‌ترین نویسنده از نگاه چپ، آقای آبراهامیان است که خود نیز تقریبا کمونیست یا چپ‌افراطی بوده است و در دو کتاب خود، نگاه نقادانه به دوران انقلاب و زندگی امام دارد.
وی بیان کرد: اما یکی از نکات قابل توجه این است که وقتی ما در داخل کشور، اجازه ارزیابی و نقادی مشفقانه و بر اساس منافع ملی نمی‌دهیم، طبیعتا اقبال به تاریخ‌نویسان غربی زیاد می‌شود و چالش بزرگ‌تر نیز این است که به سراغ تاریخ‌نویسانی که به دروغ روایت می‌کنند مانند شبکه‌های «من و تو» می‌روند. یعنی با قدسی کردن امر زندگی امام و جنگ، مانع از این می‌شویم که در داخل، کار سالم انجام شود و راه را برای عقاید افراطی باز می‌کنیم. البته که با این کار لطفی در حق انقلاب نمی‌کنیم.
این تاریخ‌نگار و سندپژوه در انتها تصریح کرد: نکته دیگر این است که علی‌رغم اینکه در زمینه‌هایی مانند انقلاب کارهای مهمی در کشور شده که ارزشمند و به انگلیسی نیز ترجمه شده است، ولی اگر جست‌وجویی داشته باشید، می‌بینید که آثار فارسی در مورد انقلاب، جنگ و امام کمترین بازتاب جهانی را داشته و در عرصه تولید علم در مورد تاریخ نگاری انقلاب و امام، کوچک‌ترین سهم را داشته‌ایم و خود ما نیز کاری نکرده‌ایم.
انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا