بررسی چهار جمله متفاوت از حضرت آیت الله جوادی آملی نوشتاری از هادی سروش


بررسی چهار جمله متفاوت از حضرت آیت الله جوادی آملی نوشتاری از هادی سروش

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در یادداشتی به بررسی چهار جمله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی پرداخته و آورده است: جمله اول:حداقل نتیجه بی عدالتی؛ آبروریزی وبی حیثیتی است. جمله دوم: داشتن رهبر خوب یک طرف قضیه است، رهبر ولو علی(ع)باشد،مادامی که مردم در صحنه نباشند، شکست قطعی است. جمله سوم: با همه وجود باید تلاش کنیم دین […]

بررسی چهار جمله متفاوت از حضرت آیت الله جوادی آملی نوشتاری از هادی سروش

شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در یادداشتی به بررسی چهار جمله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی پرداخته و آورده است:

جمله اول:حداقل نتیجه بی عدالتی؛ آبروریزی وبی حیثیتی است.

جمله دوم: داشتن رهبر خوب یک طرف قضیه است، رهبر ولو علی(ع)باشد،مادامی که مردم در صحنه نباشند، شکست قطعی است.

جمله سوم: با همه وجود باید تلاش کنیم دین به اسارت نرود!

جمله چهارم: و نیز؛ مردم از دین جدا نشوند!

تردیدی نیست از آنجاکه ایشان دارای بالاترین جایگاه در حوزه یعنی ؛ مرجعیت را داراست و مهمتر ؛یگانه نماد عقلانیت در حوزه شیعه است، باید به کلام ایشان توجه عمیق داشت.

برداشت این قلم با توجه به بیش از سی سال توفیق حضور در محضرش ، از چهار جمله بالا نکات ذیل است.

درباره جمله اول :
مصالح ساختمانی جهان آفرینش بر «حق و حقانیت» است . شاید باطل دیده شود ، اما نمایشی بیش نیست از بالاترین قدرت ها تا دیگران . استدلال قرآن چنین است ؛《فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ》(رعد ۱۷) تمام هیاهوها ، سر وصداها و همه ابهت ها ، بیش از «کف روی آب» نیستند و همه رفتنی است و حق و حقانیت می ماند .

پس هر بی عدالتی مانند اختلاس ، ظلم ، تحقیر دیگری ، تحکّم بر دیگران و… ، از هر کسی گرچه با کف پوشیده شده باشد اما عاقبتش رسوائی است . علامه در المیزان میگوید : الدوله للحق و ان کان للباطل جوله

درباره جمله دوم :
«اهمیت حضور مردم»
جامعه ، خیابان یک طرفه نیست که فقط یک نفر حق بهرمندی و ظهور و بروز را داشته باشد. اگر امام مسلمین که در مقام عصمت است هم باشد ، خودش و خودش نیست بلکه شهروندانی هم هستندکه حق و حقوقی دارند که در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه آمده.

استدلال مستحکم امام علی (ع) این است ؛«مردم» به هر شکلی که باشند ؛ چه «امت» باشند و چه «شهروند» و چه «رعیت» باشند و یا هر چیز دیگر – که هر کدام دارای بار خاص فقهی و حقوقی خود می باشد – 《 ستون دین و عامل برقراری جامعه اسلامی و نیروی مدافع در برابر دشمن هستند . إِنَّمَا عِمَادُ الدِّینِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِین وَ الْعُدَّهُ للْأَعْدَاءِ الْعَامَّهُ مِنَ الْأُمه (نامه۵۳)》.
یادتان هست امام می فرمود : میزان رای ملت است. پس ؛ اگر مردم در کار نباشند عالی رتبه ترین رهبر ، ناموفق است.

درباره جمله سوم :
«اسارت دین» !
اصل این جمله در نامه حضرت امیر(ع) به مالک اشتر است که در نهج البلاغه آمده ؛ «ان هذا الدین کان اسیرا فی ایدی اشرار».

استفاده از کلمه اسارت و اسیر ، در جائی صدق می کند که اولا جنگ و دشمنی باشد و ثانیا نیروی و قوایی خودی هم باشد‌.

اگر در جامعه عده ای بخواهند قدرت خود را کامل کنند ، غیر از سلاح و تجهیزات خود که همان ریاست و ثروت است، باید عامل مهمی دیگری برای حفظ ریاست و ثروت خود داشته باشند و آن دین است، و اینجاست که
طمع در اختیار گرفتن دین را می کنند.

اما اگر همه قدرت دین؛ در اختیار مردم باشد و هادیان راستین نقش هدایتی خود را داشته باشند، شکست هر دژخیمی قطعی است.

اما وقتی«دین اسیر» است که اعلام شود؛ همه چیز دین دیگر دست ماست ؛ جماعت و جمعه ، مسجد و محراب و منبر و عزاداری و نیز امور مالی مانند زکوات و صدقات و امور حقوقی و قضایی اجرای حدود الهی و کیفرهای قضایی و‌..
نمونه دو حکومتی که بصورت فاحش و بدون پرده ، بادین چنین کردند ؛ بنی امیه و بنی عباس بودند!

پس حق با حضرت استاد است که باید تلاش کنیم ؛ نهاد دین مستقل از هر سلیقه حاکمیتی و حکومتی و دولتی و جناحی باشد.
پس نه تنها دین نباید ملعبه گروه و نمادهای سیاسی نشود بلکه بالاتر ؛ نباید اجازه داد به اسارت در دست کسی در نیاید.

و اما درباره جمله چهارم :
«جدائی مردم از دین»
این جمله از خطرناکترین موضوعات در «حوزه دین» است !
ببینید ؛ روشن است اگر رهبری مانند پیامبر (ص)و کارگزاران داخلی اش مانند علی وسلمان وابوذر باشد و کارگزارن بین المللی اش مانند جعفر بن ابیطالب باشد، نتیجه می شود؛

《وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا☆ببینى که مردم دسته دسته در دین خدا داخل می شوند》

ولی اگر متولیان امور یا خود خیانت و جنایت کنند و یاشایسته و بایسته با نیازهای دینی واجتماعی و فردی آحاد جامعه، مواجه نشوند و مردم را به دین بدبین ساخته ؛به قول استادمطهری منتظر ؛ «یخرجون من دین الله افواجا»!! باشند و خطر در این نقطه است.

درقرآن سه واژه داریم تبشیر (بشارت و مثبت اندیشی ومثبت خواهی)، تنذیر (اعلام خطر )، تنفیر(ایجاد نفرت وکینه وفراری دادن).

در باب عرضه دین، قرآن جانب تبشیر را مقدم داشته و فرموده《إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً》(فاطر۲۴)

پیامبر به معاذ که عازم نقش یک مسئولیت از سویش بود فرمود:《بابشارت واردشو،کسی راازخودمران وبرمردم آسان بگیر؛ -یا معاذبشّرولاتنفّر ،یسر ولاتعسر》.

انتهای پیام

fa.shafaqna.com

شفقنا در شبکه های اجتماعی: توییتر | اینستاگرام | تلگرام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دارم دلبری مانند تو