بقعه امامزاده خضر؛ بنای به جامانده از قرن چهارم هجری در همدان
گروه فرهنگی ــ بقعه پیر خضر با محراب گچی داخل بنای آن که به سبب داشتن کتیبههایی به خط ثلث و کوفی با مضامین قرآنی و عباراتی صوفیانه، دارای اهمیت است در 3 کیلومتری شمال شرقی شهر همدان و در منطقه خضر (خدر) قرار گرفته است.
به گزارش ایکنا از همدان، بقعه پیر خضر واقع در 3 کیلومتری شمال شرقی شهر همدان و در منطقه خضر (خدر)، به صورت بنایی منفرد، بر روی تپهای نسبتا بلند و در میان گورستانی قدیمی قرار گرفته است.
این بنا که در تاریخ 28 خرداد سال 1354 به شماره 1077/3 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده، در نگاه نخست ساختمانی ساده و بیپیرایه به نظر میرسد و از لحاظ معماری بنایی چهار ضلعی است، که گنبدی بر فراز دارد.
این بنا به دلیل کتیبههایی با خط کوفی ایرانی (ترکیبی از نسخ، ثلث، رقاع)، با مضمون اشعاری از شاهنامه فردوسی که در کمتر بنایی مشاهده شده، قابل تامل است.
محراب گچی زیبایی داخل بنا قرار دارد که به سبب داشتن کتیبههایی به خط ثلث و کوفی با مضامین قرآنی و عباراتی صوفیانه، دارای اهمیت است.
بنای مذکور که اهالی منطقه از آن با نام امامزاده خضر یاد میکنند، از بناهای قرن چهارم و پنجم هجری و تزئینات آن منسوب به دوره ایلخانی است.
بر روی برخی از سنگ مزارهایی که هنوز در پیرامون بنا به چشم میخورند، نوشتهها و نقوشی به خط ثلث وجود دارد که احتمالا همزمان با تاریخ ساخت بقعه است، اگر چه در سالهای اخیر سطح تپه و گورستان آن به کلی دگرگون شده است.
نمای بیرونی بقعه پیر خضر دارای آجرچینی و گنبد آن از نوع رگ چین ساده است، درگاه ورودی بنا نیز ارتفاعی معمولی دارد که شاید به عمد و برای تواضع وارد شوندگان به درون بنا بوده است.
همچنین در نمای بیرونی بقایای تزیینات گچبری، طرحهای آجری و کتیبهای مشاهده میشود که قسمتهای زیادی از آن از بین رفته است.
داخل بقعه کتیبههای متعددی وجود دارد که زینت بخش دیوارهاست، که اگر چه از یک بخش شاهنامه انتخاب نشدهاند، اما از انسجام قابل توجه برخوردار و دارای ارزش هنری و ادبی هستند.
از نوشته های تاریخی و جغرافیایی چنین برداشت میشود که این بنا، محلی است که سه پیر همدان یعنی باباطاهر، بابا جعفر و شیخ حمشا در آن جا به استقبال طغرل سلجوقی رفتهاند.
همچنین در این دوره از پیری به نام بابا خضر یاد شده که با توجه به مدارک موجود، احتمالاً این بقعه خانقاه یا زاویه او بوده و شاید عارفانی همچون باباطاهر، بابا جعفر و شیخ حمشا در آنجا آموزشهای عرفانی و صوفیانه میدیدهاند.
دلیل این ادعا نوشتههای تاریخی و عبارات صوفیانهای است که بر روی دیوارهای داخلی و بیرونی بنا گچبری شده است.
در داخل بقعه سنگ قبری از جنس سنگ مرمر قرار دارد که متاسفانه بیشتر بخشهای آن به علت پا خوردگی و ساییدگی آسیب دیده و به همین دلیل، ارتباط بنا با سنگ قبر در پرده ابهام است.
با توجه به نوع پلان، بقایای اتاق الحاقی در ضلع غربی بنا، کتیبهها و محرابی که در آن وجود دارد احتمالا این بنا یک خانقاه یا زاویه پیر یا عارف بوده است، یعنی در زمانی که صاحب بقعه در قید حیات بوده به عنوان مکانی که در آن عبادتهای عارفانه و صوفیانه انجام میگرفته کاربرد داشته و پس از فوت، صاحب یا پیر زاویه در همین مکان دفن و به عنوان مقبره مورد استفاده قرار میگرفته و مریدان وی در آنجا مراسم و عبادات خاصی انجام میدادهاند.
درباره ماهیت مزارشناختی و شناسایی نسب و هویت مدفون یا مدفونین در بنا و پیشینه تاریخی اثر نامبرده، مطالعات و تحقیقات ارزشمندی از سوی برخی پژوهشگران به انجام رسیده است.
علی جهانپور از محققانی است که اسناد و مدارک مربوط به بقعه خضر را هم در برخی متون تاریخی و هم از قول معمرین محلی برسنجیده و به ذکر آنها در کتاب خویش پرداخته است.
وی در بخشی از کتاب خود و در ارتباط با بقعه خضر چنین مینویسد:
«تپه خضر از گذشته دور بویژه از دوره سلاجقه تا به امروز به سبب داشتن زیارتگاه بقعه خضر همیشه معروف و مورد احترام خاص و عام بوده است. به نظر میرسد پیش از به قدرت رسیدن سلاجقه تپه خضر و آنچه بر فراز خود داشته، جایگاهی معروف و قابل توجه بوده است؛ زیرا این همان تپهای است که طغرل سلجوقی (455 ـ 425 ه.ق) در سال 447 یا 450 هجری در جریان گشایش همدان به دست ترکان سلجوقی با اطرافیان و سپاهیان خود بر فراز این تپه رسید و در همین سال است که با «باباطاهر همدانی» و دو شیخ دیگر و گروهی از اهالی شهر همدان ملاقات داشته است. جریان این دیدار را «راوندی» درکتاب «راحه الصدور و آیه السرور» .
شنیدم چون سلطان طغرل بیک به همدان آمد از اولیاء سه پیر بودند باباطاهر، بابا جعفر و شیخ حمشاد. کوهکی است بر درِ همدان آنرا «خضر» خوانند بر آنجا ایستاده بودند».
خلاصه این دیدار اینکه، طغرل از باباطاهر میخواهد با مردم همدان چه کند و باباطاهر در جواب میگوید؛ آن کن که خدا فرمان داده، ان الله یامر بالعدل و الاحسان. سلطان تسلیم خواسته باباطاهر میشود و همدان از قتل و غارت و خونریزی ترکان سلجوقی رها میگردد و از این تاریخ تا حمله مغول همدان پایتخت سلاجقه غرب ایران است.
از نوشته «راحه الصدور» چنین برمیآید که تپه خضر جایگاهی معروف بوده و به احتمال قوی یکی از قلاع مهم یا دروازههای شهر در همین قسمت قرار داشته است. البته امروز به جز «امامزاده» خضر و تعدادی گور در بالای تپه چیزی که نشان دهنده موقعیت گذشته تپه باشد، وجود ندارد. در اینجا این سوال پیش میآید، «تپه خضر» و به قول راحه الصدور «کوهک خضر» از کدام جایگاه ویژه سوق الجیشی یا جایگاه علمی برخوردار بوده که طغرل سلجوقی توانسته خود را بدانجا برساند و در همانجا با بزرگان شهر همدان چون باباطاهر ملاقات نماید، بیشک تپه خضر از برخی جهات مهم و قابل توجه بوده است، شاید از استحکامات نظامی ویژهای برخوردار بوده، برخی نکات تاریخی نشان دهنده این واقعیت است.
انتهای پیام