جنرال دوستم به شمال کشور برای جنگ رفته است
آمدن جنرال دوستم در این هنگام به شمال خبرهایی دارد که بعدا روشن خواهد شد. او یگانه رهبر سنتی و قومی است که از پشتوانههای قومی و مردمی قابل ملاحظهای در شمال برخوردار است. او همواره به مردمش تکیه کرده است و در دشوارترین لحظات در کنار...
آمدن جنرال دوستم در این هنگام به شمال خبرهایی دارد که بعدا روشن خواهد شد. او یگانه رهبر سنتی و قومی است که از پشتوانههای قومی و مردمی قابل ملاحظهای در شمال برخوردار است. او همواره به مردمش تکیه کرده است و در دشوارترین لحظات در کنار مردم و قومش بوده است.
سرمایهی واقعی او سرمایهی قومی، مردمی است نه آرگاه و بارگاه و قصرهای فراوان و پولهای بانکی. او همواره در تلاش بوده است که برای مردمش بورسیه های بیرونی برای تحصیل دست و پا کند تا به این ترتیب در آینده کادرهای جوان را تربیت کرده وارد میدان کار و سیاست کند.
از ویژگیهای مهم شخصیتی او صداقت و پایمردی او در میدان کارزار است. رهایی او از حصر خانگی و آمدنش به شمال احتمالا نمایانگر یک دگرگونی در سیاست حکومت وحدت ملی و آمریکاییها در شمال است.
آمریکاییها پیش از این شاید میخواستند، با انتقال جنگ به شمال و حضور جنگجویان طالب و داعش در این منطقه تهدیدی برای روسها، ایران و چین ایجاد کنند؛ اما این سیاست تدریجا زمانی به ناکامی مواجه شد که روسها و ایرانیها با تماسهای مستقیم با طالبان مدیریت بخش بزرگی از آنان را به دست خود گرفتند و به تجهیز و تمویل آنان پرداختند. شاید طالبان به دستور روسها و ایرانیها به تصفیهی داعشیان در شمال پرداختند و در این کار شان تا حدود قابل ملاحظهای موفق هم شدند.
حال که بازار مصالحه با طالبان گرم است، بنبست موجود میان طالبان و آمریکاییها در روند مذاکرات دوجانبه احتمالا آمریکاییها را وادار بر این کرده است تا طالبان را با میداندادن به جنرال دوستم در معرض تهدید قرار دهند و به اینگونه بر آنان فشار وارد کنند که اگر در مصالحه کوتاه نیایند، گلیم حضور شان از شمال کشور توسط دشمن قدیمی و پیکارجوی شان، جنرال دوستم و حامیان وی جمع خواهد شد.
از سخنان جنرال دوستم در مزارشریف نیز میتوان چنین نتیجهگیری کرد که او برای کمپاین به شمال نه بل برای جنگ آمده است. چنانچه او از رهبری حکومت وحدت ملی خواست تا برایش شش ماه اجازهی نبرد با طالبان را بدهند و او آماده است تا گلیم آنان را از صفحات شمال برچیند.
پیش از این نیز چنانچه تجربه نشان داده است، او پیکارهای سختی در فاریاب با طالبان داشته است و این حکومت و جامعهی جهانی بودند که دست و پای او را با زنجیرهای پروندهسازی و توطئه بستند و مانع حضور فعالش در سِمَت معاونیت و سنگرهای داغ نبرد با مخالفان شدند و حتی او را مدتی در ترکیه تبعید کردند و بعد از برگشتاش به کابل نیز او را در خانهاش محصور نگهداشتند.
حملهی بههنگام طالبان به کاروان نظامی وی در مسیر مزار_شبرغان نیز میتواند واکنشی به گفتههای او باشد. حال معلوم شود که جنرال دوستم بیاختیار از کابل بیرون شده است یا بر بنیاد یک برنامهی از پیش طراحی شده. با روشنشدن این مسأله ابعاد پنهانی حمله به کاروان وی نیز روشن خواهد شد که به دستور کیها و کدام حلقات در تبانی با طالبان این حمله صورت گرفته است.
باور بامیک