نامه


نامه

نامه را از دستم گرفت و نگاهی به من انداخت !! شروع کرد به خواندنش .. گفت : « اوهوم .. خوبه .. راه افتادی ». گفتم : « ممنون که طرزِ نوشتن نامه رو یادم دادی ». آرام روی تخت خودش دراز کشید .. گفتم : « چراشاعر:ارسطو پویان

نامه را از دستم گرفت و نگاهی به من انداخت !!
شروع کرد به خواندنش ..
گفت : « اوهوم .. خوبه .. راه افتادی ».
گفتم : « ممنون که طرزِ نوشتن نامه رو یادم دادی ».
آرام روی تخت خودش دراز کشید ..
گفتم : « چرا برای برادرت یه نامه نمی نویسی ؟ تو که خودت استادی !! » .
گفت : « خودش آدرس خونه م رو بلده،، اگر دوست داشته باشه میاد دیدنم ».
گفتم : « آره .. خودش میاد دیدنت .. دنیا پُر شده از آدم هایی که تنهان/ فقط به خاطر اینکه جرأت پیش قدم شدن رو نداشتن ».
به پهلو چرخید..
پُشتش را به من کرد..
لحافش را کشید و چیزی نگفت..

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


بازیگر نقش شهید طهرانی‌مقدم انتخاب شد