روایتی ناگفته از هشت سال جنگ داخلی در سوریه
بحران و جنگ داخلی سوریه در آستانه هشتمین سال خود قرار گرفته و اکنون به مراحل پایانی خود نزدیک میشود. با وجود گذشت این سال ها هنوز گفتههای زیادی از بحران در این کشور وجود دارد که تاکنون گفته نشده است. آنچه در سوریه گذشت روایتی جدید از زبان خبرنگاران جنگی است که در دل بحران حضور داشتند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا بهنقل از شبکه خبری تهران نیوز ؛ بحران و جنگ داخلی سوریه در آستانه هشتمین سال خود قرار گرفته و اکنون به مراحل پایانی خود نزدیک میشود. با وجود گذشت این سالها هنوز گفتههای زیادی از بحران در این کشور وجود دارد که تاکنون گفته نشده است. آنچه در سوریه گذشت روایتی جدید از زبان خبرنگاران جنگی است که در دل بحران حضور داشتند.
قسمت اول؛ اعظم محبی
تهران نیوز: خانم محبی خیلی خوش آمدید، به عنوان اولین سئوال چه سالی به سوریه و فضای سوریه در آن ایام چطور بود؟
بنده تابستان سال ۹۱ به سوریه رفتم. آن ایام، ابتدای درگیریهای سوریه بود. زمانی که وارد سوریه شدم به فاصله یک هفته درگیریها به دمشق کشیده شد و ساختمان مرکز امنیت داخلی سوریه بمب گذاری شد که آقای حارث شوکت نیز در این حادثه کشته شدند و بعد از آن فضا به شدت امنیتی شد. این اتفاقات درگیریها را به دمشق رسانده بود و فضای جنگی به شدت قابل لمس بود.
تهران نیوز: آیا از طرف رسانه خاصی اعزام شده بودید؟
به عنوان خبرنگار آزاد رفته بودم و از آنجا مطالبم را برای مجلات و روزنامههای داخلی میفرستادم. همشهری، اعتماد و آسمان از جمله این مطبوعات بود.
تهران نیوز: چه مدت در این کشور بودید؟
از اوایل تیر تا اواخر شهریور سال ۹۱ در سوریه بودم یعنی حول و حوش سه ماه شد.
تهران نیوز: به کدام شهرها سفر کردید؟
آن دوران فقط امکان سفر به دمشق و چند شهر اطراف آن فراهم بود. البته از شهرهای دیگر سوریه جنگ زدههای زیادی به دمشق میآمدند که شرایط خاص و خوبی را از لحاظ مردم شناسی فراهم میکرد. درست است که امکان حضوردر سایر شهرها نبود اما آنها به دمشق آمده بودند و این فرصت فراهم شد که مو شکافانهتر با موضوع برخورد کنم.
تهران نیوز: هدفتان از این سفر چه بود؟
من به دنبال بازخورد تفکرات مختلف در میان مردم سوریه بود. میخواستم بدانم که چند درصد از مردم دمشق و سوریه طرفدار سیاستهای دولت و چند درصد مخالف این سیاست ها هستند و قشربندی آنها به چه شکل است. حضور جنگ زدهها از سایر نقاط سوریه این فرصت را ایجاد کرد تا با مردم سایر شهرها نیز درباره این مورد صحبت داشته باشم.
باید میدیدم که مخالفان دولت هر کدام چه وجهای در میان مردم سوریه دارند و درصد محبوبیت هر گروه را شناسایی کنم. برای این مهم با تمام اقشار جامعه از نظامیها گرفته تا عوام و دانشجو ارتباط برقرار میکردم.
تهران نیوز: حالا با این اوصاف، نقش مردم سوریه در بحران سال ۲۰۱۱ این کشور را چطور میبینید؟
متأسفانه مسئله سوریه موضوعی بوده و هست که از بعد سیاسی و نگاه کلان به آن نگاه میشود و مسئله داخلی آن نادیده گرفته میشود. جوری وانمود میشود که انگار مردم سوریه در این چند سال هیچ نقش و تأثیری نداشتند و موجودات خنثی بودند. طرف های درگیر در سوریه هر کدام با دید خود به تخریب طرف مقابل میپردازند و یکدیگر را محکوم میکنند و مردم سوریه نادیده گرفته می شوند.
مخالفان دولت سوریه باید دیده و شنیده شوند. باید دید که حرف این مخالفین و تروریست ها چیست؟ همچنین باید دید موافقان دولت بشار اسد چه کسانی هستند و دلیل آنها برای حمایت از اسد چیست؟
تهران نیوز: این گروه بندیها چطور بود و نقش خارجیها در این جریانات چه بوده و هست؟
دولت سوریه شرایط خاصی دارد و به دلیل مقاومت برابر اسرائیل و نزدیکی با ایران دشمنان خارجی زیادی داردکه به دنبال ضربه زدن به این کشور هستند. از سوی دیگر با به قدرت رسیدن مجدد اخوانیها در مصر و حمایت ترکیه و قطر از این تفکر، اخوان المسلمین در سوریه زنده شد و به صف مخالفین حکومت سکولار بشار پیوست.
معارضان لیبرال تر نیز گروه دیگری بودند که به صف مخالفین بشار پیوستند و توانستند گروههای تروریستی و معارضتن داخلی را تقویت کنند. مسلماً این بی نظمی در سوریه با کمک و تلاش خارجی بود و آنها با وجود اینکه میدانستند، نمیتوانند دولت را ساقط کنند در صدد تضعیف سوریه برآمدند.
تهران نیوز: در سوریه گروههای معارض و تروریستی متعددی به وجود آمدند و جابجایی گاه و بی گاه آنها با عناوین مختلف خیلی رایج بود. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
سوریه در خلال این سال ها خصوصاً یکی، دو سال اول به نمایشگاه گروه ها و سازمان های تروریستی تبدیل شده بود. گروه ها نوبت به نوبت میآمدند و تفکری را عرضه میکردند اما وقتی به نتیجه مطلوب نمیرسیدند و مردم نیز عملکرد آنها را میدیدند یا منحل میشدند و یا تغییر اسم میدادند. مخالفان سوری فقط وعده میدادند و نمونه کاری نداشتند تا مردم به آن استناد کنند.
در شورای سیاست گذاری سوریه که رسمیترین مخالفان دولت بودند نیز این آشفته بازار بود و در هر نوبت یک حرفی می زدند. یکی از دلایل این که این گروه ها نمیتوانستند با دولت وارد مذاکره شوند اختلافات درونی آنها بود و اینکه خودشان هم برنامهای برای آینده نداشتند که حول آن کار کنند. در یک برهه رهبری شورای سیاست گذاری به عهده یک چهره دانشگاهی بود که دنبال آرام کردن ارتش بود و به نتیجه نرسید. دوره بعد امام جماعت مسجد اموی که به جمع مخالفین پیوسته بود رهبری مخالفان را بر عهده گرفت تا تندروهای مذهبی را مهار کند و باز هم به نتیجه نرسید و تا به امروز هم این جابجاییها ادامه داشته و دارد.
این گروه ها در مورد مسائل کلیدی سوریه نظری نداشتند مثلاً نمیدانستند که موضع آنها درقبال اسرائیل چه خواهد بود و وقتی با این سئوال مواجه میشدند آن را به بعداً موکول میکردند.
تهران نیوز: دلایل داخلی بحران سوریه چه بود؟
مسئله سوریه موضوعی است که برای بررسی آن باید به زمان تأسیس این کشور یعنی ۴،۵ دهه قبل برگشت. در آن زمان دولت ها و احزاب سکولار در کشورهای عربی قدرت داشتند که بعدها ماهیت خود را از دست دادند اما سوریه یادگار آن دوران است و ریشه در زمان ناصری که همان دوره عبدالناصر است دارد و سیستم حکومتی خود را تا حدود زیادی حفظ کرده است.
حکومت سوریه در بعد سیاست داخلی نیاز به تغییراتی داشت و دارد. اینکه شما طی ۵۰ سال با یک سیاست ثابت بر مردم حکومت کنید نتیجه خوبی نخواهد داشت. سایه سنگین حزب بعث بر روی سیاست داخلی سوریه وجود داشت. اصلاحات مد نظر بشار اسد یکی از موضوعات حساس در قضیه سوریه به حساب میآید.
تهران نیوز: یعنی حزب بعث مانع از اعمال اصلاحات مدنظر اسد میشد؟
بشار اسد وقتی به قدرت رسید سوریه از جنگها و آشوبهای داخلی و خارجی بیرون آمده بود و همه منتظر بودند که ببینند بشار اسد چه برنامهای در سر دارد و آیا ساختارهایی که معمار سوریه نوین، حافظ اسد، بنا نهاده تغییر میکند یا نه؟ اتفاقی که در نهایت افتاد این بود که آقای اسد حرکاتی به سمت اصلاحات در سوریه داشت اما ناتوان بود.
تهران نیوز: در سوریه وقتی با مردم حرف میزدم قول معروفی را بارها میشنیدم که میگفتند بشار اسد در اولین روز کاری خود تمام اعضای حکومت را جمع میکند و ازآنها پرسید که فکر میکنید مخالفان من چه کسانی هستند؟ و خود اسد در پاسخ میگوید من خودم اولین مخالف و منتقد این سیستم هستم و آن را اصلاح میکنم.
بشار اسد قصد اصلاح داشت اما حزب بعث اجازه نمیداد خصوصاً اینکه بشار صندلی ریاست جمهوری را مدیون حزب بود چون براساس قانون اساسی سوریه رییس جمهور حداقل باید ۳۵سال سن داشته باشد و بشار اسد در آن تاریخ ۳۳ سال داشت و با کمک حزب بعث ۲سال زودتر به قدرت رسید. حزب بعث با فشار سیاسی توانست جلوی اصلاحات سیاسی بشار را بگیرد و بشار نیز اصلاحات خود را به سمت مسائل اقتصادی سوق داد. مردم سوریه از اوضاع اقتصادی در این کشور ناراضی نبودند.
تهران نیوز: منظور از اصلاحات سیاسی چیست و جامعه سوریه در چه ابعادی ضعف داشت؟
مردم سوریه هیچ شناخت دقیق و عمیقی نسبت به مسائل سیاسی کشورشان نداشتند و تحرک سیاسی در میان آنها بسیار کم بوده و هست چون آموزش ندیدند. مردم این مدل کشورها درصورت بروز مشکل بلافاصله به سراغ اسلحه میروند و برایشان فرقی نمیکند که این سلاح از طریق دوست باشد یا دشمن چون راه دیگری بلد نیست.
آنها یاد گرفتهاند که حرف سیاسی، بیانیه سیاسی و اعلامیه معنایی ندارد و فقط اسلحه حکومت میکند. در کشور خود ما هر دو سال یک بار انتخابات داریم که در آن گروهها و احزاب مختلف در آن به بیان نظر و نقد میپردازند و جامعه تخلیه میشود. در کشورهای تک حزبی این موضوع وجود ندارد و این صداها شنیده نمیشود. در نهایت شرایط به جنگ داخلی دشمن میکشد.
در سوریه مردم و حتی حکومت با دیکتههای نانوشته روبرو بودند و بسیاری از معارضین و تروریستها دیکتههای پرغلطی بودند که آزموده نشده بودند. حتی مخالفان معتدل تا به حال خود را بروز نداد بودند چون تریبونی در داخل سوریه نداشتند بنابراین مردم سوریه نیز شناختی از آنها نداشتند.
در قبایل و شهرهای کوچک این موضوع بدتر بود و خیلی از آنها با جنایتکارانی چون داعش بیعت کرده بودند چون ماهیت و فحوا کلام آنها را نمیشناختند. به طور کلی ماهیت مردم سوریه که بسیار ناسیونالیست بودند و هستند با تفکر انترناسیونالیستی و چند ملیتی تروریست های تکفیری در تضاد بود اما این ها درک نمیکردند و تفکر سیاسی درستی نداشتند. شاید اگر مردم سوریه مخالفان، معارضین و تروریست ها را میشناختند هرگز به آنها بها نمیدادند و پشت بشار میایستادند موضوعی که الان به آن رسیدهاند.
تهران نیوز: اشاره داشتید که مبارزه با اسرائیل یکی از موارد مورد مناقشه بین مخالفان بود آیا مردم سوریه مبارزه با اسرائیل را میخواهند؟
مردم سوریه به جهت اینکه عرب و مسلمان هستند مبارزه با اسرائیل را میخواهند خصوصاً اینکه بخشی از خاک این کشور در اشغال اسرائیل بوده و هست و این حس در آنها خیلی قویتر است. مبارزه با اسرائیل یکی از مؤلفههای تأثیر گذار بر رأی مردم این کشور است. مردم سوریه دنبال مبارزه با اسرائیل هستند اما گروه های مخالف برنامهای در این مورد ارائه نمیکردند.
تهران نیوز: به نقش کردها اشاره کنید. با آنها نیز گفت و گو کردید؟
کردهای سوریه نیز داستان خودشان را دارند. وضعیت این گروه اقلیت مثل وضعیتی بود که در ترکیه و عراق بعثی برای سایر کردها وجود داشت. مناطق کردنشین سوریه یکی از مناطق بسیار مهم برای دولت سوریه بوده و از این منطقه به عنوان اهرم فشار و تعدیل سیاستهای ترکیه بهره میبردند، اما متأسفانه نسبت به مردم این منطقه بی توجهای شده بود.
در سوریه با دانشجوهایی هم صحبت میشدم که کرد بودند و اذعان داشتند؛ ما در دانشگاه شهر قامشلی که یک منطقه کردنشین است بین خودمان یعنی بین دانشجویان هم حق صحبت با زبان کردی را نداشتیم. با وجود تمام این اتفاقات وقتی کشور دچار آشوب شد مرزهای کرد بر روی مخالفان بشار اسد باز نشد اما آمریکاییها در این منطقه حاضر شدند که آن هم به دلیل ناتوانی دولت مرکزی در رساندن کمک به این منطقه بود. الان اگر قرار به تشکیل سوریه واحد باشد این منطقه خواستار خود مختاری است.
تهران نیوز: حالا که ۸ سال از بحران سوریه میگذرد، آیا جامعه مخالفان دولت سوریه پذیرفتهاند که بشار اسد باشد؟
در مدت حضورم در سوریه متوجه شدم که در جامعه این کشور یک طیف بزرگ خاکستری وجود دارد. این طیف خاکستری افرادی هستند که با حکومت همکاری ندارند اما به مخالفان نیز اقبالی نشان نمیدهند. در روزهای ابتدایی بحران سوریه، طیف خاکستری سوریه خیلی بیشتر از مخالفانش بودند و این فرصت وجود داشت که دولت سوریه یک رهبر را برای این افراد انتخاب کند تا جلوی پیوستن آنها به مخالفان را بگیرد و این کار را جریان های معتدل میتوانستند انجام بدهند که نشد یا نکردند.
ایران و روسیه فکر می کردند که مخالفان معتدل دولت میتوانند وارد میدان شوند و نقش آفرین باشند ولی هیچ وقت کارکرد خودش را پیدا نکرد. مثلاً جریان تنضیف را در نظر بگیرید که یک جریان معتدلی بود اما هیچ وقت به صورت جدی جلو نیامدند و عقب نشستند.
طیف خاکستری سوریه چنان قدرتی داشتند که مثل سیل عمل میکردند و به هر سمتی که میرفتند ویرانی به بار میآوردند به طور مثال وقتی داعش ظهور کرد بخش وسیعی از این طیف یا به داعش پیوستند و یا به سمپات آنها تبدیل شدند اما خیلی زود متوجه شدند که اینها جنایت کار هستند و از آنها جدا شدند، این موضوع تا ۲ سال پیش هم بود تا اینکه این قشر از همه جریان ها زده شدند و الان هم برایشان فرقی ندارد که چه اتفاقی میافتد و فقط به دنبال آرامش و امنیت هستند.
تهران نیوز: به نظر شما معادلات سوریه به این جریان خاکستری بستگی دارد؟
دولت سوریه توانسته است، کم کم طیف خاکستری را راضی کند و این موضوع در مناسبات بین المللی نیز اثر گذاشته است به طوری که اروپاییها و اتحادیه عرب را مجبور به پذیرش دولت فعلی کرده است. آنچه که در این مرحله بسیار جالب است آغاز گفتگوهای اقتصادی حتی قبل تر از گفتگوهای سیاسی است.
در دو نمایشگاه بزرگ اخیری که تحت عنوان بازسازی سوریه در دمشق برگزار شد کشورهای مخالف از جمله ترکیه نیز در آن حضور داشتند و نشان دهنده این است که منافع اقتصادی میتواند موتور پیشروی منافع سیاسی شود.
در آخر باید گفت:حالا دیگر دیکته نانوشتهای در سوریه وجود ندارد و تفکرات مختلف اشتباهات خود را بروز دادند تا مردم سوریه درست تصمیم بگیرند اما بجای بروز در یک محیط آرام و رقابتی مثل انتخابات در میدان جنگ این اتفاق افتاد.
انتهای پیام/