خوش آمدی! بنشین! که چایِ تازم دم دارم...
آه ای خیالِ دلنشین! بنشین که غم دارم!
گاهی سراغم را بگیری کاش! من بی تو...
عمریست خوابِ راحت و لبخند کم دارم!
کوچیدی از من ساده و بی هیچ تردیدی...
درد مرا نشنیدی از چشمانِ نم دارم!
هرچند بعد از تو نمُردم ظاهرا اما...
این روزها حسی شبیهِ ارگِ بم دارم
چیزی نمانده دیگر از سروی که من بودم...
رفتی ندیدی قامتی لرزان و خم دارم
خوش آمدی امشب به دیدارم خیالِ نغز!
خوش آمدی! بنشین! که چایِ تازم دم دارم...
#طاهره_اباذری_هریس
آه ای خیالِ دلنشین! بنشین که غم دارم!
گاهی سراغم را بگیری کاش! من بی تو...
عمریست خوابِ راحت و لبخند کم دارم!
کوچیدی از من ساده و بی هیچ تردیدی...
درد مرا نشنیدی از چشمانِ نم دارم!
هرچند بعد از تو نمُردم ظاهرا اما...
این روزها حسی شبیهِ ارگِ بم دارم
چیزی نمانده دیگر از سروی که من بودم...
رفتی ندیدی قامتی لرزان و خم دارم
خوش آمدی امشب به دیدارم خیالِ نغز!
خوش آمدی! بنشین! که چایِ تازم دم دارم...
#طاهره_اباذری_هریس