تو کجایی که مرا یاد کنی
من کمی دلتنگم
تنگی قلب من از رفتن توست
تو کجایی که مرا شاد کنی
من کمی غمگینم
غم من حاصل فقدان تو و خنده توست
توکجایی که مراآزادکنی
من کمی خسته شدم
خستگی تن من ازنبود پیراهن توست
توکجایی که مرا ایجادکنی
من کمی زجردیده ان
زجرمن ازغم نادیدن چشمای تواست
توکجایی که مرافریادکنی
من کمی گرییدم
گریه تلخ من ازقه قه خندیدن توست
توکجایی که ازنوآغازکنی
من کمی رنجیدم
رنج من ازندیدن چهره ی شیرین لب توست
ای که از رفتن تو غمگینم
خاطراتت زده آتش به دلم
روزگاریست که از خاطره هایت مستم
کاش میشد که مرایادکنی
..
مهدوش