«برج الاولیا» روزت مبارک


«برج الاولیا» روزت مبارک

ارباب سیر و تواریخ شیراز را به واسطه کثرت مراقد امام‌زادگان و مدفن اولیاء و بزرگان آن را « برج اولیاء» خوانده‌اند… شیخ اجل سعدی شیرازی که اکثر بلدهای آن زمان را طی طریق کرده است، می سراید: «چه مصر و چه شام، چه بر و بحر/ همه روستایند و شیراز شهر».

خبرگزاری شبستانشیراز:

15 اردیبهشت روز شیراز در تقویم ثبت شده است، این گزارش به اشعار مختلف و نوشته هایی که شاعران و تاریخ نویسان مختلف در خصوص شیراز از خود به جای گذاشته اند، می پردازد.

«برج الاولیا» روزت مبارک

اولین بار نام شیراز در لوح گلی عیلامی متعلق به چهار هزار سال پیش آورده شده، اما اخیرا با پیدا شدن تپه باستانی «پوستچی» قدمت شیراز به بیش از هفت هزار سال پیش می رسد، این شهر به شهر گل و بلبل، مهد شاعران و دارالعلم مشهور است.

در این شهر آثار باستانی زیادی به جای مانده است که سرکشی به تمام آنها شاید یک هفته وقت شما را بگیرد، این شهر که مرکز استان فارس به شمار می رود حدود 2 میلیون نفر جمعیت و یک هزار و 540 متر از سطح دریا ارتفاع دارد.

«آهنگ و لحن صدای شیرازی ‌ها جذابیت و لطف خاصی دارد که بسیار مطبوع و دل‌ نشین است.»، این مطلب را لارنس لاکهارت در کتاب «شهرهای نامی ایران» خود مرقوم کرده است.

ادوارد براون در کتاب «یکسال در میان ایرانیان» نوشته است: «لهجه شیرازی‌ها تا به امروز خالص‌ترین و خوش‌آهنگ‌ترین لهجه‌های ایران است.»

ابن بطوطه در خاطرات خود می نویسد، «در مشرق‌زمین هیچ شهری از لحاظ زیبایی بازارها و باغ‌ها و خوشکلی مردم به پایه دمشق نمی‌رسد مگر شیراز.»، او همچنین در نقل قولی دیگر گفته است، «شیرازی ها صوت و لحن بسیار خوبی داشتند.»

«برج الاولیا» روزت مبارک

شیراز دارای باغ های متعددی است، لطفعلی صورتگر در وصف شیراز اینچنین سروده است:

هر باغبان که گل به سوی برزن آورد // شیراز را دوباره به یاد من آورد

آن‌جا که گر به شاخ گلی آرزوت هست // گل‌چین به پیشگاه تو یک خرمن آورد

نازم هوای فارس که از اعتدال آن // بادام ‌بن شکوفه مه بهمن آورد

نوروز‌ماه، فاخته و عندلیب را // در بوستان، نواگر و بربط‌زن آورد

ابر هزارپاره بگیرد ستیغ کوه // چون لشکری که رو به سوی دشمن آورد

من در کنار باغ کنم ساعتی درنگ // تا دل‌نواز من خبر از گلشن آورد

آید دوان دوان و نهد برکنار من // آن نرگس و بنفشه که در دامن آورد

«ارباب سیر و تواریخ این بلده طیبه را به واسطه کثرت مراقد امام‌زادگان و مدفن اولیاء و بزرگان و جمعیت ارباب حال و کمال از فضلا و درویشان، برج اولیاء خوانده‌اند… در هر کنج خرابه‌اش گنجی دفین و در هر کف خاکش پاکی مکین… خلقش درویش‌منش و پاک اعتقاد و به قدر مقدور کریم و جواد… مردمش از بزرگ و کوچک در کمال ذهن و ذکا و درنهایت استقامت مزاج و زودآشنا»، این مطلب را علی اکبر نواب شیرازی متخلص به بسمل در «تذکره دلگشا» آورده است.

«برج الاولیا» روزت مبارک

«کنتس دنوای»، شاعره فرانسوی در وصف شیراز می گوید: «حال دیگر یقین دارم که باغ دلگشایی هست و یقین دارم که می‌توان این باغ را به چشم دید. باغی است که از پای کوهستان سایه‌افکن تربت سعدی به سمت شیراز سرکشیده‌است. ای روح من! آیا ممکن است تن مشتاق مرا نیز به همراه خود برداری و به سوی این بهشت پرواز دهی؟»

«مجله یغما»، شماره سه، سال ۱۲، خرداد ۱۳۳۸ شمسی در خصوص معنای اسم این شهر نوشته است: «شیر» در فارسی اوستایی به معنی شهر و «راز» در زبان به معنی اسرار است، برحسب اصول دستوری چون دو حرف هم‌جنس کنار هم واقع شوند یکی حذف می‌شود، شیرراز، شیراز می‌گردد. به معنی «شهرراز.»

ابن بطوطه در سفرنامه خود می گوید: «مردم شیراز خصوصا زنان آن شهر به زیور صلاح و سداد و دین و عفاف آراسته‌اند، زنان شیرازی صدقه و احسان زیاد می‌دهند و از غرایب رسوم آنان این است که روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه و جمعه در مسجد جامع بزرگ شهر برای شنیدن بیانات خطبا و واعظان گرد می‌آیند و گاهی عده حاضرین به هزار یا 2 هزار تن می‌رسد و من در هیچ شهری ندیدم اجتماعات زنان به این انبوهی باشد.»

این شهر در برهه های مختلف تاریخی همچون دوره «زند»، پایتخت ایران بود که از زمان «زند» آثار و اماکن مختلفی به جا مانده است.

حافظ شیرازی در خصوص این شهر می سراید:

شیراز وآب رکنی آن باد خوش نسیم // عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است

خوشا شیراز و وضع بی مثالش// خداوندا نگهدار از زوالش

ز رکن‌آباد ما صد لوحش‌الله// که عمر خضر می‌بخشد زلالش

میان جعفرآباد و مصلی// عبیرآمیز می‌آید شمالش

به شیراز آی و فیض روح قدسی// بجوی از مردم صاحب‌کمالش

«برج الاولیا» روزت مبارک

وی در جای دیگری می سراید:

گرچه زنده‌رود آب حیات ست // ولی شیراز ما از اصفهان به!

شیخ اجل سعدی شیرازی که اکثر بلدهای آن زمان را طی طریق کرده است، می سراید:

چه مصر و چه شام، چه بر و چه بحر // همه روستایند و شیراز، شهر

آخر ای باد صبا بویی اگر می‌آری// سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست

و یا در شعر دیگری می سراید:

آن‌که نشنیده‌ست هرگز بوی عشق// گو به شیراز آی و خاک ما ببوی

«برج الاولیا» روزت مبارک

بود آیا که دگر باره به شیراز رسم// بار دیگر به مراد دل خود بازرسم

بود آیا که ز ری، راه صفاهان گیرم// از صفاهان به طرب‌خانه شیراز رسم

هست راز ازلی در دل شیراز نهان// خرم آن‌روز که من بر سر آن راز رسم

همت از تربت حافظ طلبم، و ز مددش// مست و مستانه به خلوتگه اعزاز رسم

این شعر مجموعه شعری از محمدتقی بهار در مورد شهرراز بود.

روزت مبارک «برج اولیا».

گزارش: محسن تورع

پایان پیام/130

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)