دلالی امید واهی و توهم آگاهی، پشت نقاب روانشناسی


دلالی امید واهی و توهم آگاهی، پشت نقاب روانشناسی

اخیراً به ویژه با توجه به گسترش شبکه‌های اجتماعی بستر بهتری برای کاسبان روانشناسی زرد فراهم شده است؛ افرادی که از طریق فروش توهم آگاهی و امید واهی در قالب رمز و رازهای موفقیت‌های یک‌شبه و راه‌های تضمینی یافتن سعادت به مردم درآمدزایی می‌کنند. در راستای آگاهی‌بخشی در این زمینه، فردین علیخواه، جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان، در یادداشت...

به گزارش فانوس، مدت نسبتاً مدیدی است که پیام‌های تبلیغاتی روانشناسی زرد به چشم یا گوشمان می‌خورد؛ از رمز و رازهای موفقیت‌های یک‌شبه و راه‌های تضمینی یافتن سعادت، همگی نسخه‌هایی هستند که توسط افرادی سودجو برای زندگی بقیه پیچیده می‌شوند. روانشناسی زرد روی موضوعاتی مانند ثروت، خوشبختی، اعتماد به نفس، رابطه با جنس مخالف و امثالهم تمرکز می‌کند، موضوعاتی که بسیاری از مردم به ویژه قشر عامی که علاقه‌‌ چندانی به مطالعه کتب علمی و یادگیری آکادمیک ندارد، با آن‌ دست به گریبانند.

دلالی امید واهی و توهم آگاهی، پشت نقاب روانشناسی

اما اخیراً به ویژه با توجه به گسترش شبکه‌های اجتماعی بستر بازتری برای کاسبان روانشناسی زرد فراهم شده است. افراد فرصت‌طلبی که می‌توانند ظاهر موجهی برای خود دست و پا کنند، از این موقعیت‌ها سوء استفاده می‌کنند و بازاری مملو از کتاب‌ها، مقالات، دوره‌ها و کارگاه‌ها، سی‌دی‌ها و دی‌وی‌دی‌ها، کانال‌ها و صفحات شبکه‌های اجتماعی را به وجود می‌آورند تا از طریق فروش توهم آگاهی و امید واهی به درآمدزایی بپردازند.

دلالی امید واهی و توهم آگاهی، پشت نقاب روانشناسی

در راستای آگاهی‌بخشی در این زمینه، فردین علیخواه، جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان، در یادداشت اخیر خود تحت عنوان «معجزه‌ای رخ می‌دهد؟» با زبانی ساده به تحلیل پدیده روانشناسی زرد در ایران پرداخته‌است:

معجزه ای رخ می دهد؟

امیدوارم با خواندن این مطلب فکر نکنید که من نگاه ضد روان شناسی دارم. روان شناسی را علمی می دانم که اگر به هنگام و بجا از آن استفاد شود در مواقعی می تواند به بهبود برخی از امور روانی و رفتاری فرد کمک کند. ولی نمی توان از هیچ علمی انتظار معجزه داشت. متأسفانه آنچه این روزها در قالب برخی از فیلم های تربیتی، دوره های آموزشی و یا سخنرانی هایی که معمولا روی پوستر آنها «طرحی نو درافکن» نوشته شده است می بینیم گسترش توهم در جامعه است و به درستی می توان آنرا روان شناسی زرد خطاب کرد. حاصل برخی از این کلاس ها تزریق امید واهی ، و نه واقع بینی، به آدم هایی است که سرگشته به دنبال ریسمانی برای نجات خود هستند. برخی از روان شناسان در این آشفته بازار در نقش «نجات دهنده» ظاهر می شوند و در سالن های باشکوه با نمایش زندگی شگفت انگیز پروانه ها و با اشاره به سقف سالن به معنای پرواز و تعالی، ناکجا آباد را به شرکت کنندگانی نشان می دهند که تنها چند ساعتی از واقعیت خشن زندگی گریخته اند.

استقبال عمومی از برخی علوم و فنون در جوامع تابع شرایط و زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن جوامع است. ممکن است در برخی از جوامع علوم حقوقی و حقوق دانان، در برخی از جوامع علوم کامپیوتر و مهندسان کامپیوتر، در برخی جوامع علوم پزشکی و پزشکان، در برخی جوامع علوم روان شناسی و روان شناسان و در برخی جوامع هم رشته های عمران و مهندسان عمران مورد اقبال عمومی باشند. گسترش و رونق هر کدام از اینها را می توان با شرایطی که جوامع دارند در ارتباط نهاد.

در جامعه ای که افراد نسبت به آینده مأیوس و ناامیدند، در جامعه ای که به دلیل بی ثباتی اقتصادی، کسی نمی تواند برای مسیر پیش روی زندگی خود برنامه ریزیِ هر چند مختصر داشته باشند، در جامعه ای که اعضایش احساس شدید بی پناهی و رهاشدگی دارند، در جامعه ای که افراد به دلیل مشاهده ثروت های بادآورده در دستان اقلیتی رانت خوار مدام تلاش می کنند تا به دنبال راهای میان بر و نه مستقیم برای بهبود وضع اقتصادی خود باشند، و در نهایت در جامعه ای که به دلیل پیش بینی ناپذیری همه چیز، اعضایش در پی معجزه اند برخی به فالگیرها و کف بین ها متوسل می شوند و برخی نیز که کمی شیک ترند به «روان شناسی زرد» پناه می برند. گونه ای از روان شناسی که از علم روان شناسی تنها چند کلمه قلمبه سلمبه و چند نام پرآوازه به امانت می گیرد تا ظاهری علمی به مباحث خود دهد.

ای کاش در این شرایط، روان شناسان عزیزی که هنوز پیوند خود را با منابع علمی قطع نکرده اند و به دنبال ایفای نقش کشیش در جامعه نیستند حداقل تمرکز خود را بر شیوه های افزایش مکانیسم های تحمل واقعیت های خشن اجتماعی و اقتصادی جامعه و نه ترویج « توهم و وارونه بینی » قرار دهند.

در پایان باید بگویم که آنچه موجب نگارش این مطلب شد یکی از دهها و شاید صدها نظری است که معمولا برخی از شرکت کنندگان در سالن های باشکوه درباره آثار این دوره ها می نویسند و نکته جالب آنکه مدرسان این دوره ها نیز این نظرات را در تبلیغ معجزه خود منتشر می کنند. به راستی، با توجه به نوشته زیر، معجزه ای در این کلاس ها رخ می دهد؟

«با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار
من حدود ۶ ماه توی دوره‌های استاد شرکت کردم . قبلا آدم بسیار ضعیفی بودم و نمی‌تونستم با مشکلاتم کنار بیام و بیشتر وقتمو با گریه سپری می‌کردم... ولی از وقتی با این دوره‌ها آشنا شدم کلاً به آرامش رسیدم. به موقع می‌تونم ازحقم دفاع کنم. اعتماد به نفسم بسیار بالا رفته... و هر چیزی که ازخدا بخوام خدا بهم میده...
خونه نیمه ساخت داشتم. تو خونم راه میرفتم و مجسم میکردم که خونم آماده شده با وسایل عالی وکامل... الان دقیقا همونطوری شده که می‌خواستم با بهترین فرش و مبل و کابینت و تمام وسایلی که دوس داشتم......
کارت بانکیم هیچوقت خالی نمیشه... همیشه غیرمنتظره به حسابم پول میاد حتی مقدار کم ولی همیشه دستم پره...
بهترین لحظه ها رو تو زندگیم دارم. وسیله‌های خونمون وقتی خراب میشه با عشق دادن زود درست می‌شه و بسیار حرفهای زیادی که اگه بخوام بگم باید ساعت‌ها وقتتونو بگیرم...
دوس داشتم وویس بذارم براتون تا این انرژی مثبتو بهتر بهتون انتقال بدم اما موقعیتم مناسب نبود... فقط اینو خواستم بگم که من خیییییلی خوشبختم و خوشحالم چون شاگرد استادی هستم که سراپا انرژی مثبته... ازاستاد عزیزم و همکارانشون کمال تشکرو دارم و امیدوارم که همیشه تو مراحل زندگی‌شون بدرخشن...
با احترام فراوان»

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تغییر فوق العاده زیبای خانم بازیگر سریال در پناه تو بعد 29 سال ! / انگار قالی کرمانه !