خداحافظ غزل بانو


خداحافظ غزل بانو

من امشب با دلی غمگین از اینجا میروم بانو همیشه آخر قصه تو می مانی و غم بانو رها هرگزنخواهم کرد چشمان قشنگت را یکی از آخرین شبها،فدایت میشوم بانو تو تنها یادگاریادگارمن،از عشق فصل پاییزی منشاعر:جواد جهانی فرح آبادی

من امشب با دلی غمگین از اینجا میروم بانو
همیشه آخر قصه تو می مانی و غم بانو
رها هرگزنخواهم کرد چشمان قشنگت را
یکی از آخرین شبها،فدایت میشوم بانو
تو تنها یادگاریادگارمن،از عشق فصل پاییزی
من امروز آخرین برگم،که محتاج توام بانو
اگر روزی فراموشت، نمودم نیستم دیگر
مرا هرگز مبر از یاد،چنان که میروم بانو
ورق میزد نگاهت را،برایم باد،میدانم
جوابی سبز میگویی،برای نامه ام بانو
و کاش از غصه میمردم،دو چشمت تر،نمیکردم
دلت عادت نمیدادم،به رنج و زنگ غم بانو
من از پیش تو خواهم رفت،غزل بانو خداحافظ
مگیراز من نفس هایی،که با تو میکشم بانو
****
»این غزل حاوی رمز میباشد.بدین صورت که باید حرف اول هر قافیه را به ترتیب از اول تا آخر سرهم کردت رمز مشخص شود.این شعربه سفارش یک عاشق سروده شده خطاب به معشوقش و رمزشعرنیز جمله ایست از طرف عاشق به معشوق با ذکر نام او«

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


استایل عجیب  الناز شاکردوست در یک مراسم رسمی! + عکس