نگاه ات نت رقصنده
با باده ی بی امان
غرق می شود لب ام
در شامان چشم ات .
رها یی از همهمه ی
دست واژه ها ،
به سطرهای دیوانی
بی غزل ،
بی صدا ورق بزن
مرا .
کنار گوشها ی ام ...
گوشواره ها بی شراب
می رقصند .
پ.ن
من از شب چشم
سکوت آمدم ،
صدا رادرصبح نگاه تو
در بند کشم .
چه سبک بال غلت می زنی
در نگاه ام .
تب می کند بی قراری ام
در آغوش عاشقانه های
بی کلام ات .
تکرار می شوم در
پیچ و تاب نفس های تو
بلرزان لبهای ات را برلبهای
خامو ش ام .
مستانه غرق ام کن
در ازدحام این همه بودنت
چه سبک بال غلت می زنی
در نگاه ام .