اتان خوب


اتان خوب

دسته: داستاناز متن کتاب: - مادر اتان توپ لاستیکی قرمزی را که تازه برایش خریده بود به او داد و گفت: - اتان پسر خوبی باش! شنیدی؟ -...

از متن کتاب:
مادر اتان توپ لاستیکی قرمزی را که تازه برایش خریده بود به او داد و گفت:
"اتان پسر خوبی باش! شنیدی؟"
اتان پایش را روی اولین پله ورودی خانه گذاشت.
"اتان وقتی می گویم پسر خوبی باش یعنی چه؟"
"یعنی نباید به آن طرف خیابان بروم."
"همینطور است. تو اجازه نداری به آن طرف خیابان بروی"
مادر اتان در را بست. اتان یک پله دیگر هم پایین آمد و بعد سه تا پله آخری را یکی کرد و پرید توی پیاده رو.
اتان توپ را پرت کرد به طرف سطل زباله. توپ به سطل زباله خورد و برگشت...

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه کتاب

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پست عجیب یکتا ناصر پس از جشن تولد شوهرش منوچهر هادی + ع کس