چای با هل


چای با هل

بار دیگر شب رسد یک روز زائل می شود همدم تنهایی من چای با هل می شود با نگاهش حال هرکس را دگرگون کرده بود عاقلی دیوانه یا دیوانه عاقل می شود من پیایی گشته ام دور و برش اما به شب آنشاعر:محمد علی میرزایی (تنها)

بار دیگر شب رسد یک روز زائل می شود
همدم تنهایی من چای با هل می شود

با نگاهش حال هرکس را دگرگون کرده بود
عاقلی دیوانه یا دیوانه عاقل می شود

من پیایی گشته ام دور و برش اما به شب
آن تسلسل محو گردد دور باطل می شود

در همین امشب اگر یک بار بر من رو کند
صورتش از ماه نو تا ماه کامل می شود

نامه ای باید که بنویسم دریغ از یک کلام
جغد دانا در طریق عشق جاهل می شود

در پس این پنجره دنیا چه تاریک است و کور
خوش به حال آن که با معشوقه واصل می شود

بر گلوی جوی سنگی با خسک سد بسته است
خشم با غم جمع گردد عقده حاصل می شود

غرق در ژرفای حسرت راوی حرف سکوت
ناله ام بیرون نیاید سوز در دل می شود

گربه ای نالان به زخمش با زبان مرهم گذاشت
زهر اگر تریاک نشناسد هلاهل می شود

یاد حرف دیشب آن مرد "تنها" هم بخیر
هرکسی عاشق شود در مرگ داخل می شود

#محمد_علی_میرزایی
#اردیبهشت_98

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی