این موتورسیکلت، بهعنوان اولین موتور تولید انبوهی که نهتنها دارای چهار سیلندر بلکه از ترمز دیسکی و همچنین استارتر برقی نیز بهرهمند بود، شناخته میشود. CB750 را میتوان دورهای جدید برای تعریف استانداردهایی نو در صنعت موتورسیکلت و بالا بردن سطح توقع همهی طرفداران این وسیله دوچرخ در سطح جهان معرفی کرد.
این موتورسیکلت که از شرق دور یعنی کشور صنعتی ژاپن، برای نمایش خود به اروپا سفرکرده بود، نهتنها پیشگام دورهای جدید از سلطه ژاپن بر این صنعت بود بلکه سردمدار نام جدیدی موسوم به UJMs (موتورسیکلتهای جهانی ژاپنی) در جهان نیز بود. سلطه جهانی با طعم موتورهای ژاپنی که در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی، با موتورهایی مانند کاوازاکی Z1 و سوزوکی GS، راه خود را هموارتر کرد.
این موتورسیکلت هوندا، همچنین، حکم یک میخ نهایی داشت که بر صنعت ناخوشاحوال موتورسیکلت بریتانیا کوبیده میشد. در طول یک دهه بعد از آن، دیگر خبری از موتورسیکلتهایی مانند BSA، نورتون، رویال انفیلد و حتی ترایامف (Triumph) که همگی برندهایی بریتانیایی بودند نیز نبود.
در واقع، از مراحل ایده تا طراحی و تولید نهایی موتورسیکلت CB هوندا، بحث جذابی است که در طی این ۵۰ سال، به خوبی در رسانههای مربوط به این صنعت در جهان، در مورد آن صحبت شده است. اگرچه این را هم باید گفت که تا قبل از معرفی و تولید CB750، هوندا بزرگترین تولیدکننده موتورسیکلت جهان بود. بیشترین ظرفیت این شرکت نیز مربوط به تولید موتور معروف CB450 بلک بُمبر (بمباران کننده سیاه) بود که ۴۵۰ سیسی حجم قلب تپنده آن بوده و در سال ۱۹۶۵ نیز تولید آن شروعشده بود.
هدف از تولید این موتور ۴۵۰ سیسی توسط هوندا، به دست گرفتن بازار بزرگ کشور آمریکا بوده است؛ اما علیرغم عملکرد این موتور هوندا که حتی شاید بهتر از بسیاری از موتورهای موجود دیگر در بازار آمریکا بود، بازهم آمریکاییها به موتورسیکلتهای بزرگی مانند هارلی- دیویدسون و بهصورت خاص نیز به موتورهای ترایامف انگلیسی مانند Bonneville، علاقه بسیار بیشتری داشتند.
هوندا، در اوایل سال ۱۹۶۷ و پس از پنج پیروزی متوالی در مسابقات GP جهانی با موتور چند سیلندر ۳۵۰ سیسی خود و پس از اعلام قوانین جدید این مسابقات برای محدودسازی موتورسیکلتهای ۵۰۰ سیسی چهار سیلندر و ۲۵۰ یا ۳۵۰ سیسی دو سیلندر، گفت که از مسابقات GP کنار خواهد رفت و در عوض، اینگونه فناوریها را برای ساخت موتورهای جادهای مورداستفاده قرار خواهد داد.
درواقع، بیشتر هدف هوندا از این کار، بازار ایالاتمتحده، یعنی جایی بود که در یک سال قبل از آن و در سال ۱۹۶۶، فروش هوندا در آن کشور شروع به کاهش کرده و مشتریان آنجا نیز، مشتاقانه انتظار ورود موتورهای جدید و البته عضلانی و بزرگ را میکشیدند.
رهبر این پروژه نیز، یوشیرو هارادا بود که در تابستان ۱۹۶۷ و طی تحقیقاتی که در مورد اثر موتور CB450 در آن بازار انجام داده بود، این موتورسیکلت را حتی از برندهایی مانند نورتون و ترایامف نیز بهتر، ارزیابی کرده بود؛ اما پاسخ مشتریان چه بود؟ درواقع آنها موتوری بزرگتر میخواستند؟ تا چه اندازه بزرگ؟ هوندا، پاسخ این سؤال را بر اساس صحبتهای سویشیرو هوندا در سال ۱۹۶۸ و طی دیداری که از کشور سوئیس داشت میدهد.
«یک پلیس سوار بر یک موتورسیکلت سفیدرنگ وارد پارکی شد. سپس او پیاده شد و من فکر کردم که موتورسیکلت او واقعاً اندازهی کوچکی دارد. درواقع از اینکه این موتورسیکلت، یک ترایامف ۷۵۰ سیسی بود شگفتزده شده بود. درواقع موتورسیکلت، نسبتاً بزرگ بود ولی جثه پلیس، خیلی بزرگتر از حد معمول بود. در آن زمان فهمیدم که موتورهای ما بر طبق سلیقه مشتریان داخلی و ژاپنی، در بازارهای خارجی به فروش نخواهد رفت.»
پس هوندا باید سیاستهای خود را برای بازارهای جهانی و فروش بیشتر در آن بازارها، تغییر داده و مطابق میل آن مشتریان، موتورهای جدید و جذابی را تولید میکرد. به همین خاطر، تیم آقای هارادا شروع به تغییراتی بزرگ در موتورسیکلت CB750 و تبدیل کردن آن به یک شاهکار و بهتر است بگوییم برگ برنده نهایی هوندا برای بازارهایی مانند آمریکا و بریتانیا، کرد.
حالا این موتور، با ظاهری جدیدتر، جذابتر و البته مطابق میل مشتریان خارجی، بزرگتر، در نمایشگاهی در سال ۱۹۶۸، در ژاپن به نمایش درآمد و باید هرچه سریعتر به آمریکا نیز عرضه میشد. قیمت آن تنها ۱۴۹۵ دلار بود که نسبت به موتورهای بزرگ در آن بازارها که همگی قیمتی در بازه ۲۸۰۰ تا ۴۰۰۰ دلار داشتند، یک رقیب بسیار جدی و ارزانقیمت محسوب میشد. هوندا نیز تصمیم گرفت تا سالی ۱۵۰۰ دستگاه از آن را برای بازارهای خارجی خود، به تولید برساند.
به دلیلی سیل عظیم سفارش مشتریان، تولید ۱۵۰۰ دستگاه در سال، بهزودی تبدیل به ۱۵۰۰ موتور در ماه و سپس،۳۰۰۰ دستگاه در ماه شد. در بریتانیا نیز موفقیت CB، همهی امیدها در ارتباط با ترایامف تریدنت و BSA راکت ۳ و احیای دوباره و جدیتر آن را به نابودی کشاند. رونمایی عمومی هوندا در برایتون انگلیس نیز استفاده از دو نمونه اولیه طلایی و سبزرنگی بود که جهت انتخاب موتورسواران بریتانیایی را برای همیشه تغییر داد.
نمونه طلاییرنگ یکی از این دو موتور نمایش دادهشده در انگلیس، سال ۲۰۱۸، در یک موزه موتورسیکلت ملی در بریتانیا، باقیمت ۱۶۱,۰۰۰ پوند به حراج گذاشته و فروخته شد. قیمتی که آن را باارزشترین موتورسیکلت ژاپنی میکند که تاکنون تولیدشده است.