این آدم‌ها از خون خود گذشته‌اند...


این آدم‌ها از خون خود گذشته‌اند...

چند ساعت از اذان مغرب گذشت، شبی که به شب سرنوشت معروف است و با خون علی (ع) گره خورده است. در روایت‌ها آمده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در چنین شب‌ی تعیین می‌شود و فرشتگان برای مقدرات خدا فرود آمده و تا صبحگاه «سلام» می‌گویند.

با همکارم وارد سالن پذیرش پایگاه انتقال خون می‌شویم، عده زیادی در انتظار شنیدن نامشان هستند تا به اتاق معاینه هدایت شوند.

در اتاق معاینه، پزشک نبض و فشار خون اهداکننده را اندازه‌گیری می‌کند، و در مورد بیماری‌ها، داروهای مصرفی و رفتارهای شخصی فرد می‌پرسد. مرحله بعد رفتن به اتاق خونگیری است.

ما هم وارد بخش خونگیری می‌شویم. اینجا حال و هوای دیگری دارد، دعای جوشن کبیر پخش می‌شود و اهداکنندگان با چشم‌های خیس همراه با دعا زمزمه می‌کنند...

این آدم‌ها از خون خود گذشته‌اند...

به نیت شفای مریضان خون می‌دهم

مرد جوان ۳۴ سال دارد و نامش جواد است. او می‌گوید: "برای سلامتی و برای کمک به بیماران نیازمند آمده‌ام. هر سال سعی می‌کنم در شب‌های قدر به نیت شفای مریضان بیایم و خون بدهم."

می پرسم چه مدت است خون اهدا می‌کنی، جواب می‌دهد "حدود ۱۲ سال است که این کار را انجام می‌دهم و اثرات آن را زیاد در زندگی‌ام دیده‌ام. همین که سلامت هستیم ارزش زیادی دارد و همین که خداوند فرزند و همسر سالم به ما عطا کرده است."

اطراف بخش را نگاه می‌کنم. هیچ چهره‌ای نگران نیست، آرامش عمیقی بر سالن حکمفرما شده، ناخودآگاه آرام می‌شوم و به صفحه نمایشگر که فرازی از دعای جوشن کبیر را نشان می‌دهد خیره می مانم؛ "یَا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ"...

مصطفی اسمی اهل شیراز است و ۳۸ سال دارد. می‌گوید: "معمولاً هر سه چهار ماه یک بار خون می‌دهم و سعادت نصیبم شد که این بار با شب قدر همزمان شود. برای رضای خدا خون می‌دهم و اگر خداوند قبول کند که قطره‌ای از خون ما به نیازمندی برسد.

در اهدای خون بیشتر جنبه خداپسندانه آن برایم مطرح است و در مرحله بعد سلامتی‌ام. این خونی که در بدن ماست شاید به درد نیازمندی بخورد و خدا کمک کند تا بتوانیم ذره‌ای از دین خود به هموطنانمان را ادا کنیم."

احساس حضور می‌کنم، این آدم‌ها از خون خود گذشته‌اند، هر دلیلی هم که داشته باشند باز هم کار بی نظیری است و کلمه نمی‌تواند بار این عمل ارزشمند را بر دوش بکشد.

مجتبی احسان دوست، جوان ۲۸ ساله‌ای است که با آرامش روی تخت دراز کشیده. می‌گوید برای سلامتی ام خون می‌دهم. شب قدر را یک شب خاص می‌داند و خوشحال است که به یک کار خیر و انسان دوستانه دست زده. می‌گوید "الان احساس آرامش دارم…" و آرامشش به من هم منتقل می‌شود.

این آدم‌ها از خون خود گذشته‌اند...

معامله با بالاسری ضرر ندارد

به سمت تخت بعدی می‌روم، نامش علی منفرد است. آرام و با طمانینه دراز کشیده و به خونی که در کیسه پمپاژ می‌شود چشم دوخته است.

دو دلیل برای اهدای خون دارد، یکی اینکه سلامتی اش برایش اهمیت دارد و دیگر اینکه اهدای خون در شب‌های قدر ثواب دارد. می‌گوید "در سال چند مرتبه خون می‌دهم اما این شب‌ها جای خود را دارد. الان همین که سلامت هستم و همین که می‌توانم به کسی کمک کنم دنیایی ارزش دارد."

از تأثیرات معنوی اهدای خون در زندگی شخصی اش می پرسم، پاسخ می‌دهد "بی شک چنین قضیه‌ای به وجود می‌آید و معامله با بالاسری ضرر ندارد و خدا در جاهایی به فریادت می‌رسد که فکرش را هم نمی‌کنی."

محمود بوالخیری، ۴۴ ساله اینگونه از نذرش می‌گوید: "به خاطر بیماران دیالیزی و کسانی که به خون نیاز دارند همیشه و به طور مستمر خون می‌دهم، امشب که دیگر یک شب خاص است، تقریباً ۳ سال است که شب‌های قدر می آیم و خون می‌دهم و شک نکنید که تأثیر آن را در زندگی ام دیده‌ام، الان هم از هیئت آمده‌ام تا خون بدهم."

می‌گوید اکثر اعضای هیئت در شب‌های قدر می آیند و خون می‌دهند. او با لبخند خاطره‌ی فراموش نشدنی اش از اهدا خون را اینگونه برایم تعریف می‌کند: "اربعین دو سال پیش با بچه‌های هیئت به پیاده روی کربلا رفتیم. من بچه‌ها را گم کردم و از دوستانم جدا ماندم، خواستم برگردم که در مسیر ایستگاه سیار اهدا خون را دیدم. رفتم و خون دادم، عراقی‌های ایستگاه یک نسخه قرآن عثمان طه به من هدیه دادند. وقتی برای بچه‌ها تعریف کردم گفتند ما هم می‌خواهیم برویم و خون بدهیم، برگشتیم اما هر چقدر گشتیم اثری از آن کانکس و ایستگاه نبود…"

این آدم‌ها از خون خود گذشته‌اند...

تأثیر اهدا خون را در زندگی ام دیده‌ام

رحمت الله میگلی، مرد ۴۵ ساله لبخند بر لبی است که نذر خون داشته و به طور مستمر اهدای خون انجام می‌دهد، دقیقاً یادش نیست از کی، اما سالهای زیادی است که در شب‌های قدر می‌آید و خون می‌دهد. از احساس الان او می پرسم جواب می‌دهد "احساس خوبی دارم، هر زمانی که خون اهدا می‌کنم احساس خوبی دارم. از لحاظ معنوی تأثیر آن را در زندگی ام دیده‌ام."

می پرسم تا الان خودت یا اعضای خانواده ات به خون احتیاج پیدا کرده‌اید؟ می‌گوید "مادرم به خاطر عمل نیاز به خون پیدا کرد و فکر می‌کنم دو واحد به او تزریق کردند. این ممکن است برای هر کسی پیش بیاید."

اهدای خون برای بیمارانی که به خون نیاز دارند…

عبدالله ابراهیمی ۳۱ سال دارد و هفت سال است که خون جاری در رگ‌هایش را اهدا می‌کند. می‌گوید "برای بیمارانی که به خون نیاز دارند و در مرحله بعد به خاطر سلامتی ام خون می‌دهم."

پرارزش ترین چیزی که می‌توان هدیه کرد خون است

محمد حیدری، ۵۲ ساله است. می‌گوید: هر سال دو یا سه بار خون می‌دهم، خصوصاً شب‌های قدر می آیم و خون می‌دهم."

بعد ادامه می‌دهد: پرارزش ترین چیزی که می‌توان اهدا کرد خون است و من الان احساس خوشحالی بیش از حدی دارم." تا الان به خون احتیاج پیدا نکرده است، اما از سال ۶۳ تا امروز به طور مستمر خون می‌دهد. از تأثیر آن در زندگی اش می پرسم که جواب می‌دهد "مسلماً کار خوب پاداش خوب هم در پی خواهد داشت، کار خوب ارزشمند است و خدا هم خوشش می‌آید."

سجاد پولادی ۲۴ ساله است. همیشه خون اهدا میکرده و این بار اتفاقی با شب قدر همزمان شده است. می‌گوید "الان احساس خوبی دارم." هدفش از خون دادن این است که به درد کسی بخورد و بتواند به بیماری کمک کند و خیلی از تأثیرات این کار خیر را در زندگی اش دیده است.

او می‌گوید "برای اقوام خودم پیش آمده که به خون نیاز پیدا کرده‌اند و برایشان پیدا هم شده است."

احمد دهداری ۵۱ ساله است. می‌گوید "یک موقعیت خوب و استثنایی در طول سال پیش می‌آید و آن هم شب قدر است. هر عملی که ما انجام می‌دهیم هزار برابر محاسبه می‌شود و چه بهتر که از این فرصت نهایت استفاده را ببریم و ما هم فرصت شناس هستیم و دوست داریم که از این فرصت‌ها بهره ببریم.

در شب قدر یک سلام بگویی هزار سلام به تو بر می‌گردد، هر ذکر هزار ذکر است، شب بندگی است و هر عملی که انجام بدهیم برای هزار ماه ذخیره می‌شود."

دهداری اینگونه ادامه می‌دهد: "سال‌های زیادی است که خون می‌دهم، در شب‌های قدر، روز عاشورا و… سعی می‌کنم روزها و شب‌های قدر را هم از دست ندهم."

از تأثیر این کار خیر در زندگی اش می پرسم، اما او معتقد است که خیلی از تأثیرات را قرار نیست ببینیم چون وقتی بحث ذخیره باشد نباید توقع داشته باشیم دیده شود و هنگامی که یقین پیدا کنیم از صد بار دیدن بهتر است.

این آدم‌ها از خون خود گذشته‌اند...

عادت هر ساله‌ام این است که شب‌های قدر بیایم و خون بدهم

سید یعقوب موسوی از بیست سالگی اهدای خون را آغاز کرده و تا امروز که ۴۱ سال دارد عادت هر ساله‌اش این است شب‌های قدر بیاید و نذرش را ادا کند.

او می‌گوید: "اولین باری که در شب قدر خون دادم در ایستگاه سیار درب مسجد بود، ۱۸ یا ۱۹ سال قبل. یک ایستگاه سیار آمده بود در مسجد و من هم رفتم و خون دادم و بعد از آن عادت کردم. هدفم هم کمک کردن است و به تأثیر آن کاری ندارم." سید یعقوب می‌گوید بعد از خون دادن احساس خوبی دارم و سبک می‌شوم. "

علیرضا اسماعیلی ۳۸ سالش است. تقریباً هشت سال است که خون اهدا می‌کند. می‌گوید "هدف من کمک به یک هموطن است، همین که فکر می‌کنم یک نفر به این خون نیاز دارد و من می‌توانم به او کمک کنم خوب است."

بعد با اندوه آشکاری ادامه می‌دهد: "مادرم چند ماه پیش بر اثر خونریزی معده از دستمان رفت و همین که بدانی یک مریض می‌تواند استفاده کند و این خون برایش نجات بخش است برائت به یک هدف تبدیل می‌شود."

می پرسم چرا شب قدر؟ و جواب می‌دهد "یک توفیق است، من به طور دقیق هر سه ماه یک بار برای اهدای خون می آیم و همزمانی زمانبندی من با امشب هم یک توفیق است. همیشه سعی می‌کنم ماه رمضان بیایم و الان دقیقاً سه ماه و پنج روز از آخرین اهدا خون من می‌گذرد و اینجا هستم.

از احساسش می پرسم. جواب می‌دهد "احساس خوبی دارم، می‌شود گفت احساسی که آدم از خودش راضی است…"

نامش مریم است، خوشرو و مهربان. متصدی انتقال خون او را نشانم می‌دهد. بانویی که اولین بار است برای اهدای خون به اینجا آمده، ماجرای اینجا آمدنش را این‌طور تعریف می‌کند "همسرم همیشه برای اهدا خون می‌آمد و به من هم می‌گفت بیا خون بده، اما من همراهیش نمی‌کردم، تا اینکه چند شب پیش یک سریال از بیماران دیالیزی پخش شد و من هم تحت تأثیر قرار گرفتم و بعد که برای همسرم پیامک آمد دل را به دریا زدم و گفتم بیایم خون بدهم. الان دیگر ترس را کنار گذاشتم."

از سنش می پرسم و دلیلش برای اینجا بودن، می‌گوید "۲۳ سالم است و هدفم کمک کردن به بیماران بوده است. چون خودم هنگام زایمان به خون نیاز پیدا کردم و هنوز صدای پزشک در گوشم هست. من بیهوش بودم و می‌شنیدم که پزشکان می‌گفتند این بیمار به خون احتیاج دارد…"

مریم خرسندی زاده از تصمیم بزرگش می‌گوید: "به امید خدا تصمیم دارم دیگر از این بعد همیشه بیایم و امیدوارم خدا کمک کند تا در این شب‌های عزیز ما نیز در این کار خیر سهیم باشیم."

این آدم‌ها از خون خود گذشته‌اند...

استقبال زیاد مردم از سنت پسندیده اهدا خون در شب‌های قدر

مدیر کل انتقال خون استان بوشهر در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد در ۸ روز اول ماه مبارک رمضان تعداد مراجعه کنندگان به انتقال خون ۵۸۹ نفر بوده است.

نرگس عبیدی با اشاره به استقبال بالای مردم بوشهر از سنت پسندیده اهدا خون در شب‌های قدر، گفت: ۳۸۹ نفر در شب‌های قدر خون اهدا کرده‌اند، که این تعداد مراجعه در شب ۱۹ و ۲۱ ماه رمضان نشان از اعتقادات بالای مردم دارد.

وی با بیان اینکه در حال حاضر ذخیره خون در استان بوشهر بسیار مناسب است، افزود: نیاز به اهدا خون همیشه احساس می‌شود ولی این به معنای بحرانی بودن وضعیت خون در استان نیست.

مدیر کل انتقال خون بوشهر خاطرنشان کرد: پزشکان ما قبل از اهدای خون، متقاضیان را معاینه و از آن‌ها آزمایش می‌گیرند، و در صورت پایین بودن غلظت خون، فرد به صورت موقت از اهدا خون معاف می‌شود.

عبیدی تاکید کرد: انجام آزمایش پیش از اهدای خون به سبب اطمینان از حفظ سلامتی فرد اهداکننده است، و در صورت احساس خطر از اهدای خون توسط فرد جلوگیری می‌شود.

وی بیان کرد: در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، (امشب) نیز پایگاه انتقال خون بوشهر مانند شب‌های گذشته از ساعت ۲۱ تا ۲۴ فعال و پذیرای اهداکنندگان و مردم عزیز می‌باشد.

گفتنی است میزان خون اهدا شده توسط فرد اهداکننده در عرض چند روز در بدن فرد جایگزین می‌شود و حجم مایع اهدا شده نیز در همان زمان با خوردن مایعات جبران می‌شود.

به گفته کارشناسان، فرآیند اهدای خون بسیار سریع بوده و کمتر از ۱۵ دقیقه زمان می‌برد، این عمل دردناک نبوده و تنها احساس گرمایی گذرا ایجاد می‌کند و در عین حال حس خوب نجات دادن زندگی یک شخص را به ارمغان می‌آورد.

حداقل سن ۱۸ سال و حداکثر سن ۶۰ سال، دارا بودن حداقل وزن ۵۰ کیلوگرم، نداشتن سابقه رفتار پرخطر، پایین نبودن فشار خون، برخورداری از سلامت کامل و مبتلا نبودن به کم خونی از شرایط لازم برای اهدا کنندگان خون است.

به گزارش ایسنا، اهدا خون سبب تحریک مغز استخوان و آغاز بازسازی سلول‌های خونی فرد اهداکننده می‌شود.


انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه بوشهر

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جملات و متن تبریک روز جهانی خلبان به همسرم و عشقم + عکس نوشته و استوری