آشوب شعر


آشوب شعر

. چشمت اگر میان غزل جا نمی گرفت هرگز درون من غزلی پا نمی گرفت عشقت اگر نبود سبوی خیال من گنجایش ِ پذیرش دریا نمی گرفت باران اگر نبــود، خیـابان اگر نبـود،.. تنهایی ام، که حال خدا را نمیشاعر:محمد حسین ناطقی

.
چشمت اگر میان غزل جا نمی گرفت
هرگز درون من غزلی پا نمی گرفت

عشقت اگر نبود سبوی خیال من
گنجایش ِ پذیرش دریا نمی گرفت

باران اگر نبــود، خیـابان اگر نبـود،..
تنهایی ام، که حال خدا را نمی گرفت

آشوب شعر شعله نمی زد به دفترم
هستی من بدون تو! معنا نمی گرفت

لیــلا اگر نبـود که این شاعـر حسود
کار جنونش این همه بالا نمی گرفت

#محمدحسین_ناطقی
پاییز۹۷

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا