3 انشا درباره تابستان به روش ادبی، جانشین سازی و طنز


انشا درباره تابستان می‌تواند یک موضوع جالب باشد و به روش‌های مختلف نوشته شود. در این مطلب سه انشا به روش ادبی، جانشین سازی و طنز درباره تابستان ارائه شده است.

3 انشا درباره تابستان به روش ادبی، جانشین سازی و طنز

ستاره | سرویس فرهنگ و هنر - اگر معلم شما موضوع انشا درباره تابستان را به شما پیشنهاد کرده است، این متن می‌تواند به شما ایده مناسبی بدهد. از جهات مختلف می‌توان به تابستان نگاه کرد، آن را مورد بررسی قرار داد و تجربیات خود را درباره آن مکتوب کرد. در اینجا سه انشا درباره یکی به سبک ادبی، یکی به عنوان انشای طنز و دیگری به روش جانشین سازی با زبانی طنز به شما پیشنهاد می‌شود.

۳ انشا درباره تابستان

۱: انشا ادبی

با آن که مردم فصل بهار را فصل رنگ‌ها می‌دانند، من فکر می‌کنم فصل رنگ‌ها تابستان است. فصل بستنی یخی نارنجی، فصل هلو و زردآلو و گیلاس، شنا کردن در استخرهای رنگارنگ، آفتاب طلایی و کولر آبی. فصلی که دراز کشیدن در سایه خاکستری درختان سبز لذتی وصف ناپذیر دارد. فصلی که با مسافرت عجین است؛ مسافرت به شهر اصفهان فیروزه ای، به شهر یزد خاکی، به شمال سبز و به سواحل نیلگون خلیج فارس.

همه چیز در تابستان لذت بخش است؛ لم دادن زیر باد فرح‌بخش کولر، روزهای طولانی، بیرون رفتن با دوستان، لذت بردن از وقت بدون آن که امتحانات فکر آدم را به خود مشغول کند، دید و بازدید با افراد فامیل، مهمانی‌های خانوادگی و سفرهای دسته جمعی.

همه چیز در تابستان پررنگ تر است؛ از آبمیوه‌های نارنجی و آلبالویی گرفته تا رنگ شاد لباس‌هایی که مردم در کوچه و خیابان بر تن می کنند. حتی آفتاب سوزان تابستان هم می‌‌خواهد به بدن‌های ما رنگ بیشتری بدهد. راه هم که می‌رویم رنگی تیره تر پیدا می‌‌کنیم.

همه چیز در تابستان لذت‌بخش است؛ از بیرون رفتن در هنگام عصر و قدم زدن در پارک‌ها و بوستان‌های شهر گرفته تا شیرجه زدن درون آب خنک در وسط ظهر تابستان.

همه چیز در تابستان دلچسب است؛ رها کردن هندوانه در میان حوض آب، انداختن تکه‌های شفاف یخ در لیوان شربت آبلیمو...

اگر گوش کردن به یک موسیقی آرام در یک بعد از ظهر نارنجی پاییزی حال آدم را خوب می‌کند، در تابستان موسیقی با صدای بلند و ضرباهنگ تند و سریع لذتی وصف ناپذیر دارد.

تابستان یعنی هیجان. هیجانی که از یک آرامش به دست می‌آید. آرامش قبول شدن در امتحانات. از اواسط تابستان دلتنگی برای دوستان و عشق بازگشت به مدرسه به سراغ ما می‌آید. آن وقت است که به این فکر می‌کنیم که در تابستان چه کرده‌ایم و چه چیزهایی فراگرفته‌ایم و قرار است در آغاز سال تحصیلی جدید چه تغییری را تجربه کنیم.
همه چیز تابستان قشنگ و دلفریب است. درود بر تابستان.

3 انشا درباره تابستان به روش ادبی، جانشین سازی و طنز

♣ ♣ ♣ انشا درباره تابستان ♣ ♣ ♣


۲: انشا طنز

از قدیم گفته‌اند زمستان می‌رود و روسیاهیش به زغال می‌ماند؛ اما فکر می‌کنم قدیمی‌ها مقداری در محاسباتشان اشتباه کرده‌اند. چون زمستان آخری خیلی شیک و مجلسی چمدانش را بست و با مشایعت پرشور و دایره و تنبک حاجی فیروز و با سرسلامتی رفت؛ ولی تابستان اول روی چون ماه ما را مانند زغال سیاه کرد و بعد تشریفش را برد. آن هم با کلی حسرت و داغ که به دل ما گذاشت. فکر کنم اگر تابستان تا سه ماه دیگر همین طور ادامه پیدا می‌کرد، همگی دود می‌شدیم و به هوا می‌رفتیم.

قدیمی‌ها که فقط این ضرب المثل را نگفته‌اند. یک جمله حکمت آمیز دیگر هم گفته‌اند که: بهشت زیر پای مادران است. اما یادشان رفته است بگویند جهنم هم زیر انگشت پدران است. این انگشتان معجزه آسای پدران است که با یک حرکت معجزه آسا بهشت کولری خانه را به جهنم تبدیل می‌کند!

دست همگیشان درد نکند. آن‌ها نه تنها با کولر خانه مشکل دارند، بلکه در ماشین هم با اقتدار حکومت کولری خود را حفظ کرده‌اند. فرض کنید ماشینی که در پنج دقیقه زیر آفتاب تابستان به کوره آدم سوزی هیتلری تبدیل می‌شود، نیم ساعت زیر آفتاب داغ مانده باشد و وقتی سوارش می‌شوی، پدر مهربانت بگوید: «به به! عجب بادی میاد بیرون.» این کلید واژه، رمز کولر روشن نکردن است! یعنی بالا بروی، پایین بیایی، از کولر ماشین خبری نیست!

در این جور مواقع آخرین تکنولوژی که می‌تواند به داد آدم برسد، شیشه ماشین است که البته بعضی از خودروهای پیشرفته وطنی به نوع برقی آن هم مجهز شده‌اند. (این دستاورد ملی را که از خروج ارز به میزان قابل توجهی پیشگیری کرده، به همه ایرانیان تبریک عرض می‌کنیم.) همین شیشه ماشین را اگر در این شرایط پایین بدهی، بخار پز می‌شوی، بالا بدهی، مغز پخت می‌شوی.

یک ضرب المثل دیگر در اینجا به کار می‌آید و آن این است که همین است که هست. باید بسوزی و بسازی. حالا این که در این سوختن چه چیزی را باید بسازی، کسی نمی‌داند. شاید منظور قدیمی‌ها این بوده که باید در ذهنت یک کولر گازی بسازی و فکر کنی که دارد باد خنکش را به سر و صورت و بدنت می‌زند و آن وقت بنشینی و از آخرین لحظات عمرت لذت ببری که با چنین توهمی سپری می‌شود.

به هر حال تابستان ما که گذشت و رسید به نیمکره جنوبی زمین. امیدوارم در آنجا رسم کولر خاموش کردن پدران برافتاده باشد.

۳: انشا به روش جانشین سازی با زبان طنز

می‌گویند برای آن که بتوانید کسی را درک کنید، خود را به جای او بگذارید و سعی کنید به جای او دنیا را نگاه کنید. من هم از آنجا که این خورشید داغ تابستان را درک نمی‌کنم، می‌خواهم خود را به جای او بگذارم.

الان دارم از آن بالا خیره خیره شما را نگاه می‌کنم و سعی می‌کنم با اشعه نگاهم، شما را بسوزانم. از آن بالا به کوه و دشت و خیابان‌ها و پارک‌ها نگاه می‌کنم و مردم را می‌بینم که در حرکتند و هر یک به سویی می‌روند. بعضی‌هاشان تند تند راه می‌روند تا به سایه‌بانی برسند و خودشان را از شر من خلاص کنند. بعضی‌ها هم مثل این راننده‌های تاکسی توی ماشین‌های داغشان ولو شده‌اند و منتظر پر شدن ماشین‌هایشان هستند تا راه بیفتند. اما از مسافر خبری نیست و لنگ‌های کوچکشان را خیس می‌کنند و بر سر و صورتشان می‌کشند و به من فحش می‌دهند.

از پنجره خانه‌هایتان به شما نگاه می‌کنم. خاک عالم! این چه وضع لباس پوشیدن است. خودتان را جمع کنید. ناسلامتی بزرگ‌تر اینجا نشسته.

به حوض بزرگ و پر آب درون پارک نگاه می‌کنم. آب‌ها آرام آرام بخار می‌شوند و هوای پارک را شرجی می‌کنند. دو دختر جوان روی نیمکت پارک نشسته‌اند و در حالی که روسری‌شان از شدت عرق به سرشان چسبیده، بستنی شاتوتی لیس می‌زنند. به بستنی آن‌ها نگاه می‌کنم. بستنی‌شان آب شده و آویزان می‌شود روی دست و لباسشان.

کلا هر جا را که نگاه می‌کنم، خرابی به بار می‌آورم. آخر من چه قدر تباهم؟ تنها نتیجه اخلاقی که می‌شود از این ماجرا گرفت این است که آفتاب داغ و سوزان تابستان اگر درک کردنی بود، خودش خودش را درک می‌کرد. سعی می‌کرد آدم باشد و این همه مردم آزاری را مرتکب نمی‌شد. مرض داشتن که شاخ و دم ندارد. دوستان بیایید آدم‌های خوبی باشید و مثل آفتاب تابستان نباشید.

تمام!

3 انشا درباره تابستان به روش ادبی، جانشین سازی و طنز

♣ ♣ ♣ انشا درباره تابستان ♣ ♣ ♣

بیشتر بخوانید: چهار انشا در مورد هوای پاک به سبک های مختلف

کلام آخر

تابستان یکی از فصل‌های زیبای خدا با سرسبزی و گرمای منحصر به فردش دارد از راه می‌رسد. از جنبه های مختلف می‌توان به فصل تابستان نگاه کرد و درباره آن نوشت. نگرش شما نسبت به این فصل چیست؟ آیا از روزهای طولانی و داغ آن کلافه می‌شوید یا اینکه آفتاب طلایی و دشت‌های رنگارنگ و پر طراوت آن را می ستایید؟ لطفا نظر خود را درباره این فصل و این چند انشا درباره تابستان در بخش «ارسال نظر» با ما به اشتراک بگذارید. پیشنهاد می‌کنیم مجموعه اس ام اس تابستانی را نیز در مجله ستاره بخوانید و از جملات طنز و عاشقانه آن استفاده کنید.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه انشا

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نخستین برات الکترونیکی تامین مالی زنجیره تامین توسط شبکه بانکی صادر شد