سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان


سرگذشت ندیمه The Handmaid’s Tale نام سریالی است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته‌ی مارگریت اتوود ساخته شده است. این سریال که فصل نخست آن از سال 2017 پخش شده است، اکنون به پخش فصل سوم خویش رسیده است. در این متن به صورت مفصل به سرگذشت ندیمه خواهیم پرداخت، با نت نوشت […] نوشته سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان...

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان
1+

سرگذشت ندیمه The Handmaid’s Tale نام سریالی است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته‌ی مارگریت اتوود ساخته شده است. این سریال که فصل نخست آن از سال ۲۰۱۷ پخش شده است، اکنون به پخش فصل سوم خویش رسیده است. در این متن به صورت مفصل به سرگذشت ندیمه خواهیم پرداخت، با نت نوشت همراه باشید.

سرگذشت ندیمه

فصل نخست سرگذشت ندیمه دارای ۱۰ قسمت و فصل دوم آن ۱۳ قسمت می‌باشد. از فصل سوم تا کنون ۵ قسمت آن منتشر شده است. این سریال امریکایی از شبکه hulu پخش می‌شود. سرگذشت ندیمه توسط بروس میلر Bruce Miller ساخته شده است که از نویسندگان و تهیه کنندگان تلویزیونی امریکایی است. او به سریال‌های اروکا و صد شناخته شده است. از دیگر تهیه کنندگان این سریال می‌توان به مارگریت آتوود و الیزابت موس Elisabeth Moss (بازیگر نقش اول زن) اشاره کرد.

سرگذشت ندیمه سریالی است که دارای شخصیت‌های بسیاری می‌باشد. بنابراین بازیگران فیلم نیز تعدادشان زیاد است. اما شخصیت‌های مهم سریال عبارتند از جون (افرد)، آقا و خانم واترفورد، نیک، لوک، امیلی، مویرا، جونین و… می‌باشند. بازیگران این نقش‌ها به ترتیب، الیزابت موس Elisabeth Moss، جوزف فینس Joseph Fiennes، یوان استراوسکی Yvonne Strahovski، مکس مینگلا Max Minghella، ا تی فگبنل O-T Fagbenle ، الکسیس بلدل Alexis Bledel ، سمیرا ویلی Samira Wiley ، مادلن برور Madeline Brewer و… می‌باشند.

بیشتر بخوانید: سریال سرگذشت ندیمه The Handmaid’s Tale بر اساس داستانی از مارگارت آتوود

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

بازیگران زن سریال The Handmaid’s Tale در کنار مارگارت آتوود

سرگذشت ندیمه از زمان پخش‌اش توانست جوایز مهمی را از آن خود کند که از جمله مهم ترین آن‌ها گلدن گلوب و امی می‌باشد. وی از مجموع نامزدی ۱۳ جایزه امی توانست ۸ تای آن‌ها را کسب کند. همچنین الیزابت موس توانست گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول زن را از آن خود کند. این سریال نیز برنده‌ی گلدن گلوب بهترین سریال درام شده است.

فصل نخست سریال درباره‌ی شکل گیری حکومت گیلیاد و سیاست‌های آنها و وضعیت زنان در این حکومت می‌پردازد. فصل دوم بیشتر به گروه‌های زیرزمینی مقاومت و فرار ناموفق جون و جدی شدن اعتراضات علیه حکومت می‌پردازد. در فصل سوم نیز تاکنون ما در ادامه روند این اعتراضات قرار می‌گیریم.

کتاب سرگذشت ندیمه

همان طور که گفتیم این سریال بر اساس رمان سرگذشت ندیمه The Handmaid’s Tale نوشته‌ی مارگریت اتوود ساخته شده است.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

مارگارت اِلنور اتوود (به انگلیسی: Margaret Elenor Atwood) (زاده ۱۸ نوامبر ۱۹۳۹) شاعر، داستان‌نویس، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. او جوایز ادبیات پرنسس آستوریاس و آرتور سی. کلارک را دریافت کرده‌است؛

مارگارت آتوود

مارگریت النور اتوود Margaret Atwood زاده ۱۸ نوامبر ۱۹۳۹ شاعر، داستان‌نویس، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. او جوایز ادبیات پرنسس آستوریاس و آرتور سی. کلارک را دریافت کرده‌است؛ پنج بار برای جایزه بوکر نامزد شده که از این میان یکبار برنده آن بوده‌است؛ همچنین، بارهای متعدد در مرحله پایانی جایزه فرماندار کل کانادا حضور داشته و دو بار آن را بدست آورده‌است.

نام او در سال ۲۰۰۱ در میان ستاره‌داران پیاده‌راه مشاهیر کانادا قرار گرفت. او همچنین یکی از بنیان‌گذاران بنیاد نویسندگان کانادا است؛ سازمانی غیرانتفاعی که برای تقویت جامعه نویسندگان کانادا می‌کوشد. در کنار خدمات بی‌شمارش به ادبیات کانادا، او از متولیان بنیان‌گذاری جایزه شعر گریفین است. کتاب‌های سرگذشت ندیمه، آدمکش کور برندهٔ جایزهٔ بوکر سال ۲۰۰۰ و اوریکس و کریک از آثار او هستند.

بیشتر بخوانید: سریال چرنوبیل Chernobyl: هدف ما خوشحالی تمام بشریت است!

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

هنرنمایی Elisabeth Moss و Ann Dowd در سریال سرگذشت ندیمه

همان طور که گفته شد مارگریت آتوود یک فمنیست است بنابراین سرگذشت ندیمه نیز یک داستان کاملا فمنیستی است. آتوود در این کتاب از امریکای امروز سخن می‌گوید که پس از انقلابی که رخ داده و دیکتاتوری که بر آن حاکم شده است، قوانین عجیب و نامعقولی برای زنان وضع شده است.

در این داستان زنان به سه دسته تقسیم می‌شوند:

گروه نخست، زنان فرمانده‌ها می‌باشند که از جایگاه بالاتری برخوردار هستند. لباس آنها نیز یکسان و آبی رنگ است.گروه دوم را مارتاها تشکیل می‌دهند که به عنوان خدمتکار خانه فرمانده‌ها می‌باشند. آن‌ها نیز لباسی یکدست و سبز می‌پوشند.گروه سوم ندیمه‌ها هستند که تنها وظیفه اشان فرزندآوری برای فرمانده‌ها می‌باشد. لباس آن‌ها متحدالشکل و قرمز رنگ است و لفافی سفید بر سر دارند.

تمامی این زنان که پیش از این انقلاب در جایگاه‌های خوبی قرار داشتند و مشغول به کار بودند و استقلال اقتصادی داشتند، حالا فقط در خدمت مردان قرار می‌گیرند و حقوق اولیه‌ی آن‌ها نیز پایمال شده است. ارزش و اعتبار آن‌ها به میزان باروری اشان می‌باشد. جز دستگاه تولید مثل کارکرد دیگری ندارند. در سرگذشت ندیمه مجازات اعدام برای هرآنکه از این قوانین سر باز زند تعیین شده است.

داستان که حالت رفت و برگشتی از گذشته به حال دارد از زبان یکی از این ندیمه‌های سرخ پوش که جون نام داشته و حالا آفرد نام دارد بیان می‌شود. همچنین او از فسادی که در بین فرمانده‌ها جریان دارد نیز آگاه می‌شود. این آگاهی البته پایانش قرار گرفتن در کامیونی تاریک می‌باشد.

تفاوت‌های کتاب با سریال The Handmaid’s Tale

این خلاصه‌ی کتاب سرگذشت ندیمه بود که در سال ۱۹۸۵ نوشته شد. اما سریال با کتاب تفاوت‌های را دارد. نخست آنکه فصل اول سریال، کل کتاب است. یعنی فصل اول جایی تمام می‌شود که کتاب نیز تمام می‌شود. اما از آنجایی که کتاب پایان نسبتا بازی را داراست، این قابلیت را دارد که ادامه یابد. فصل دوم و سوم سریال که زیر نظر مارگریت آتوود نوشته شده است، در اصل ادامه‌ی آن چیزیست که در کتاب نوشته نشده است.

بیشتر بخوانید: سریال Big Little Lies دروغ های بزرگ کوچک؛ یه زندگی ایده‌ آل، یه دروغ ایده‌ آله

#gallery-4#gallery-4 .gallery-item#gallery-4 img#gallery-4 .gallery-captionنگاهی به کتاب The Handmaid’s Tale

مارگریت اتوود در گذر از داستان سرگذشت ندیمه، به سرگذشت زنان می‌پردازد و وضعیت آن‌ها را در جامعه بررسی می‌کند. ردیابی مسایل و نکات فمنیستی و انتقاد به جامعه مردسالار در جای جای اثر دیده می‌شود. حکومت گیلیاد یک حکومت مردسالار است که به زنان، حتا زنان فرمانده ها، نگاهی ابژکتیو دارد. آن‌ها را صرفا برای خدمات خانگی می‌خواهد.

ما در سه زنی که در یک خانه فرمانده هستند، به خوبی نقش‌های کلیشه‌ای زنان را می‌بینیم. زن فرمانده در نقش کلیشه‌ای همسر مطیع و فرمانبردار ظاهر می‌شود. مارتا‌ها که مقرشان آشپزخانه است، در همان نقش کلیشه‌ای پختن و شستن و خدمات خانگی حضور دارند. و اما ندیمه‌ها نیز کاملا در همان نگاه کلیشه‌ای که زن را به عنوان یک ابژه جنسی و نه بیشتر می‌بیند می‌باشند. آن‌ها صرفا وظیفه باروری دارند و از کوچکترین حق‌ها برخوردار نیستند.

حال آنکه می‌دانیم این زنان پیش از این انقلاب و ایجاد حکومت گیلیاد در شمایل زن مستقل و صاحب منصب بوده اند. جون ویراستار کتاب بوده، سرنا زن فرمانده، از مجریان تلویزیون و فمنیست بوده. استاد دانشگاه و کارمند و… نیز در بین این زنان کم نیستند. حال آنکه شروع این حکومت با برکناری آنها از کارشان و قطع کردن حساب بانکی اشان و سپردن آنها به همسرانشان آغاز می‌شود.

در فمینیسم مسیله‌ی استقلال مالی اهمیت ویژه‌ای دارد و یکی از مهم ترین و نخستین عواملی است که زن را به شخصیتی مستقل تبدیل می‌کند. چرا که او را از حالت انگلی بودن نسبت به مرد رها می‌کند و باعث می‌شود که زن خود را نسبت به مرد بی نیاز بداند. امر مهم در این استقلال مالی، کار کردن زن می‌باشد که به نوعی لازمه‌ی آن است.

بنابراین حکومت گیلیاد دقیقا از مهم ترین نقطه‌ی استقلال و شخصیتی زن آغاز می‌کند تا او را مغلوب کند. همچنین زنان در این حکومت حق خواندن و تحصیل ندارند. حق تحصیل یکی از بدیهی ترین حقوق برای زنان است که امروزه به امری ملزوم بدل گشته است. در گذر از تحصیل، سواد شکل میگیرد. سواد منجر به خواندن می‌شود. خواندن آغاز آگاهی است. حال آنکه حکومت گیلیاد آگاهی را برای زنان منع می‌کند تا بر آنها سلطه یابد.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

هنرنمایی Yvonne Strahovski در سریال The Handmaid’s Tale

زنان علیه زنان

از دیگر نکات فمنیستی که مارگریت اتود در سرگذشت ندیمه به آن اشاره می‌کند، زنان علیه زنان است. چرا که عمه‌ها که خود زن هستند و وظیفه تعلیم ندیمه‌ها را بر عهده دارند، خودشان یکی از بزرگترین دشمنان این زنان می‌باشند که آن‌ها را برای پذیرش نقش صرفا جنسی برای مردان آماده می‌کنند. خود ندیمه‌ها نیز برای زنان فرمانده ها، مسیله‌ی چندان خوشایندی نمی‌باشند. چرا که آن‌ها را باید در تخت زناشویی خویش بپذیرند که این امر دهشتناک برای هیچ زنی چندان پذیرفته شده نیست.

در سرگذشت ندیمه، زن موجودی نادیدنی است که از هیچ گونه حقی برخوردار نیست. بی نام کردن آن‌ها و منسوب کردنشان به فرمانده اشان، یکی از این نشانگان بی هویت سازی زنان است. ندیمه‌ها پس از ایجاد حکومت گیلیاد، حق ندارند که نام اصلی خودشان را داشته باشند. آن‌ها به هر خانه‌ی فرمانده‌ای که بروند، از آن او می‌شوند و نام او را می‌گیرند.

شخصیت اصلی داستان، جون نام دارد. او اکنون در خانه فرمانده فرد واترفورد هست. بنابراین نام او آفرد می‌شود. که در زبان انگلیسی از فرد معنی می‌دهد. این نوعی سلب هویت از زنان است. وقتی هویت زنی را نادیده بگیریم و او را منسوب به دیگری کنیم و صرفا تن و باروری‌اش مهم شمرده شود، آنگاه به راحتی می‌توان بر او حکومت کرد. چرا که او دیگر هیچ چیز از آن خود ندارد که بخواهد در مقام دفاع از آن بر آید.

شورش علیه این امر (بیشتر در سریال) با نامیدن ندیمه‌ها و شناسایی خودشان با نام حقیقی اشان صورت می‌پذیرد تا خویشتن را از یاد نبرند. این از اولین نشانه‌های متحد شدن ندیمه‌ها و آشوب علیه حکومت مستبد گیلیاد می‌باشد. همچنین متحدالشکل کردن زنان با لباس هایشان، نوع دیگری از شخصیت زدایی زنان می‌باشد. حق پوشش به عنوان یکی از نخستین حق‌های هر انسانیست. حال آنکه پوشیدن لباس‌های اجباری برای این سه گروه زنان، این سلب شخصیتی را منجر می‌شود.

همان طور که می‌دانیم هم‌جنس‌گرایی یکی از مسایل مورد بحث فمینیسم می‌باشد. در سرگذشت ندیمه ما نیز با این مبحث رو به رو می‌شویم. دو تا از شخصیت‌های زن داستان، همجنس‌گرا هستند. یکی مویرا که از دوستان صمیمی جون می‌باشد و دیگری افگلن نام دارد که اولین همراه خرید جون است.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

گرچه مارگریت اتوود در سرگذشت ندیمه از جامعه‌ای مردسالار پرده بر می‌دارد و وضعیت زنان را در این جامعه بیان می‌کند اما بر این باور است که چنین جامعه‌ای برای مردان نیز مناسب نیست و جامعه‌ای آرمانی نیست.

هم‌جنس‌گرایی در حکومت گیلیاد امری شنیع محسوب می‌شود و مجازات آن اعدام است. مویرا با روسپی گری در روسپی سرای سری این حکومت که برای فرمانده هاست خود را از اعدام می‌رهاند. افگلن نیز چندان تاب نمی‌آورد و در نهایت خودکشی می‌کند. البته در سریال این شخصیت که با نام حقیقی امیلی وجود دارد، خودکشی نمی‌کند و سرنوشت دیگری می‌یابد.

کودک همسری یکی دیگر از نکات مهم فمینیستی است که در کتاب بیان می‌شود. دختران نوجوان حکومت گیلیاد، به محض آنکه به بلوغ می‌رسند، مجبور به ازدواج هستند. امروزه فمینیست‌ها بسیار با این امر مخالفت می‌ورزند. این اتفاق بیشتر در ممالک شرقی و خاورمیانه رخ می‌دهد.

گرچه مارگریت اتوود در سرگذشت ندیمه از جامعه‌ای مردسالار پرده بر می‌دارد و وضعیت زنان را در این جامعه بیان می‌کند اما بر این باور است که چنین جامعه‌ای برای مردان نیز مناسب نیست و جامعه‌ای آرمانی نیست. چرا که فمینیسم بیان می‌دارد که جامعه مرد سالار، یک پیکانش را به سمت مردان نیز اشاره می‌رود.

در این داستان مردان فرمانده نیز به عنوان بخشی از دستگاه تولیدمثل نیز بیان می‌شوند و حق هیچگونه عشق ورزی حتا به همسرانشان را نیز ندارند. آنها ماهی یکبار در طی یک مراسم ویژه و به صورت مکانیکی و فقط برای فرزندآوری باید با ندیمه اشان نزدیکی کنند. حتا یکسری از فرمانده‌ها تاب این قوانین را نمی‌آورند و پنهانی خطاهایی می‌کنند.

ایجاد روسپی سرای سری که فرمانده واترفورد، جون را به همراه خویش به آنجا می‌برد، یکی دیگر از این نشانگان خطرناک جامعه مردسالاریست. به بیانی دیگر ایجاد این فضای استبدادی راه‌های گریز فساد را بیشتر می‌کند و ضدآرمان گیلیاد عمل می‌کند.

اصلا یکی دیگر از نکاتی که اتوود در سرگذشت ندیمه به آن اشاره می‌کند، وجود فسادهای اخلاقی و اجتماعی، ایجاد فضای رعب و وحشت، بی اعتمادی انسان‌ها به یکدیگر و مسایلی از این دست، نتیجه استبداد و خفقان حکومت گیلیاد می‌باشد.

#gallery-5#gallery-5 .gallery-item#gallery-5 img#gallery-5 .gallery-caption

سریال سرگذشت ندیمه

همان طور که پیشتر اشارات اندکی شد، سریال سرگذشت ندیمه با کتاب آن تفاوت‌هایی را به لحاظ داستانی داراست. کتاب فقط تا فصل اول پیش می‌رود. و فصل دوم و سوم زیر نظر مارگریت اتوود نوشته شده است. فرجام برخی شخصیت‌ها مانند امیلی متفاوت است.

او در کتاب خودکشی می‌کند حال آنکه در فصل سوم سریال میبینیم که او توانسته فرار کند و به کانادا برود. این امر در مورد شخصیت اصلی نیز جون واضح تر خود را نشان می‌دهد. جون در کتاب در حدی که در سریال بیان می‌شود، آن قدر این روحیه‌ی جسورانه و انقلابی گری را ندارد.

در کتاب او تازه متوجه یکسری قضایای پشت پرده حکومت گیلیاد می‌شود و دیگر ادامه‌اش را در کتاب نمی‌بینیم حال آنکه در سریال او شخصیت کنشمندتری است. اعتراض می‌کند، در برابر یکسری قوانین می‌ایستد، زنان را با یکدیگر متحد می‌کند و به نوعی پرچم دار این جنبش می‌شود.حتا تا مرحله‌ی فرار از گیلیاد پیش می‌رود.

او در کتاب باردار نمی‌شود حال آنکه در سریال بارداری او به عنون یکی از محرکه‌های درام صورت می‌گیرد. همچنین جون در سریال، به عنوان سوپاپ اطمینان حکومت عمل می‌کند. چرا که با نفوذ و جسارتی که دارد می‌تواند روی دیگر ندیمه‌ها اثر بگذارد که یا آنها را دعوت به شورش کند و یا آنها را موقتا آرام نگه دارد تا در موقعیتی مناسب ضربه هایشان را به پایه‌های حکومت بزنند.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

لباس‌های هرگروه از زنان اعمم از همسران، مارتاها و ندیمه ها، علاوه بر یکرنگ بودن هر گروه، دارای تفاوت‌های جزیی در طراحی هستند که هم از یکنواختی خارج شوند و هم چشم نواز باشند.

بنابراین با توجه به ناهنجاری‌هایی که می‌کند که شامل اشد مجازات است، از طرفی دیگر کارهایی مانند نجات فرزند جونین می‌کند تا حکومت نتواند او را مجازات کند. سرینا که زن فرمانده واترفورد است در کتاب سرگذشت ندیمه زن تحت فرمانیست که به هیچ وجه روابط خوبی با جون ندارد.

حال آنکه در سریال، روابط این دو به ویژه از فصل دوم به بعد بهتر می‌شود و دست به دست هم می‌دهند و متحد می‌شوند تا این استبداد را از بین ببرند و تا جایی پیش می‌رود که سرینا به دلیل اعتراضاتش انگشت کوچکش را از دست می‌دهد و در فصل سوم خانه‌اش را به آتش می‌کشد و در برابر همسرش می‌ایستد.

در اصل فصل دوم و سوم ادامه‌ی انقلابی گری و اعتراضات و شورشی است که نطفه‌اش در فصل اول بسته شده است. زنان و به ویژه ندیمه‌ها با یکدیگر متحد می‌شوند. آنها از متحدالشکل بودن لباس هایشان بر خلاف آرمان‌های حکومت گیلیاد استفاده می‌کنند و به نوعی از آن به عنوان متحد شدنشان علیه این استبداد استفاده می‌کنند.

در سریال سرگذشت ندیمه یکسری مباحث پیشتر گفته شده در کتاب، شرح و بسط می‌یابند. اشاراتی مانند مستعمرات که حالت اردوگاه‌های کار اجباری دارند در فصل دوم به خوبی پرداخت می‌شوند. همچنین گروه‌های مقاومتی که بیشتر از طرف مارتا‌ها اداره می‌شود، در فصل دوم و سوم بیان می‌شوند و شبکه‌های زیرزمینی که برای فرار یا اطلاع رسانی به ممالک دیگر تعبیه شده است در این فصول پردازش می‌شوند.

همچنین مسئله‌ی کانادا که به افرادی که از گیلیاد فرار کرده‌اند پناهندگی می‌دهند بیشتر توضیح داده می‌شوند و ما از وضعیت لوک همسر جون و مویرا دوست جون که از گیلیاد فرار کرده مطلع می‌شویم. هانا فرزند لوک و جون نیز در فصل دوم وضعیتش مشخص تر بیان می‌شود. در فصل دوم است که مخاطب با گذشته‌ی سرینا بیشتر آشنا می‌شود و او را برای کنشگری که در فصل سوم انجام می‌دهد آماده می‌کند.

همچنین در سریال ما شخصیت‌های سیاهپوست داریم که در کتاب اشاره‌ای به آنها نشده است. همسر جون و مویرا دوست او هر دو سیاهپوست هستند و از شخصیت‌های مهم داستان می‌باشند. همان طور که می‌دانیم برابری جنسیتی و برابری اقلیت‌ها از جمله مباحث حایز اهمیت برای فمینیسم است. انتخاب شخصیت‌های سیاهپوست و تاثیرگذار در سریال، در ادامه‌ی همان نگاه فمینیستی است که مارگریت اتوود در کتاب داشته است.

#gallery-6#gallery-6 .gallery-item#gallery-6 img#gallery-6 .gallery-caption

طراحی صحنه و لباس سریال سرگذشت ندیمه

طراحی صحنه و لباس یکی از نقاط چشمگیر سریال سرگذشت ندیمه است. طراحان لباس و صحنه‌ی سریال به خوبی توانسته اند آنچه را که اتوود در قلم نگاشته، به صحنه بیاورند. صحنه و به ویژه لباس‌ها درست همانیست که در جهان نویسندگی اتوود باید بوده باشد.

لباس‌های هرگروه از زنان اعمم از همسران، مارتاها و ندیمه ها، علاوه بر یکرنگ بودن هر گروه، دارای تفاوت‌های جزیی در طراحی هستند که هم از یکنواختی خارج شوند و هم چشم نواز باشند. این تفاوت‌ها خود را در نوع برش، مدل‌های مختلف یقه، پیراهن یکسره بودن یا بلوز و کت و دامن بودن و مواردی از این دست نمایان می‌سازد.

همچنین با اینکه زمان سریال، حال حاضر است، اما شمایلی قدیمی دارد. این شمایل قدیمی در خدمت مضمون داستان می‌باشد. چرا که عقاید حاکم بر حکومت گیلیاد عقایدی قدیمی و منقوض شده است بنابراین این حالت قدیمی خود را در طراحی صحنه و لباس نیز نشان داده است.

در مورد لباس، فرمشان شباهت به لباس‌های کلاسیک دارد که امروزه کمتر در طراحی‌های جدید مورد استفاده قرار می‌گیرند. لباس مردان نیز همان لباس کلاسیک کت و شلوار مشکیست. در مورد صحنه نیز خانه‌های فرمانده‌ها خانه‌هایی با معماری کلاسیک و قدیمی و چوبی هستند و وسایلشان بیشتر حالت عتیقه را داراست. بنابراین عقاید قدیمی خود را به لحاظ بصری نیز متبلور می‌سازند.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

لباس ندیمه‌ها نیز که صرفا به مثابه کارگر جنسی هستند نیز قرمز است. در اسطوره نیز داریم که دریا نشان از مادرانگی دارد. رنگ دریا آبی است. درست همانند لباس همسران که آبی رنگ می‌باشد.

در این بین مکان‌هایی با معماری‌های جدید شیشه‌ای و بتن و سنگ و فلز نیز به چشم می‌آیند که مخاطب فراموش نکند این اتفاق در عصر امروز در حال رخ دادن است. لباس‌های به کار رفته در سرگذشت ندیمه را نیز می‌توان از منظر رنگ تحلیل کرد. همان طور که در تحلیل رنگ شناسی داریم، رنگ قرمز به معنای شهوت و رابطه جنسی است.

لباس ندیمه‌ها نیز که صرفا به مثابه کارگر جنسی هستند نیز قرمز است. در اسطوره نیز داریم که دریا نشان از مادرانگی دارد. رنگ دریا آبی است. درست همانند لباس همسران که آبی رنگ می‌باشد. چرا که طبق نظر حکومت گیلیاد، آن‌ها در نقش مادری و همسری قرار دارند و مادر فرزندانی هستند که ندیمه‌ها به دنیا می‌آورند.

طبیعت نیز زن است و آدمی از طبیعت بهره می‌برد و خوراک می‌کند. در اسطوره طبیعت نیز نشان از زنانگی است. سبز که رنگ طبیعت نیز است بی ارتباط با رنگ لباس مارتا‌ها ندارد. در حکومت گیلیاد مارتا‌ها وظیفه آشپزی و خوراک دهی به خانواده را دارند. همان طور که می‌بینیم این رنگ‌ها بی اساس انتخاب نشده اند و هر کدام به بخشی از زنانگی که در اسطوره و تاریخ بیان شده است، اشاره دارد.

گویی وظایف کلیشه‌ای زنانه در بین زنان گیلیاد تقسیم شده است و به هرکدام وظیفه‌ای داده شده است. در اصل تمامی زن‌ها قربانی سیاست‌های این حکومت استبدادی هستند.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

نقطه چشمگیر دیگر در سریال سرگذشت ندیمه فیلمبرداری آن است. قاب بندی‌ها و اندازه نماها در خدمت درام داستان هستند.

فیلمبرداری سریال سرگذشت ندیمه

نقطه چشمگیر دیگر در سریال سرگذشت ندیمه فیلمبرداری آن است. قاب بندی‌ها و اندازه نماها در خدمت درام داستان هستند. نماهای لوانگل و‌های انگل و قرارگیری شخصیت‌ها در کادرها به خوبی بیانگر فضای اختناق و سلطه گری حاکم بر داستان است. و فشار قدرتی مضاعف به خوبی به چشمان مخاطب القا می‌شود.

گاهی کادر‌ها چنان ندیمه‌ها را تنگ در برمیگیرند که نشان از بی آیندگی و اختناق آنهاست. گاهی کاراکترها به گونه‌ای در تصویر قرار میگیرند که عظمت قدرت بیرونی را به خوبی میتوانیم در نماهای‌های انگل و لوانگل ببینیم. و آنها را در برابر این قدرت، اندک بشماریم. همچنین این نماها یادآور سبک گوتیگ می‌شوند.

این سبک که دوران اوجش به قرون وسطی و قدرت و حاکمیت کلیسا برمیگردد، هرچه بیشتر می‌خواهد خارشدگی انسان را در برابر خدا نشان دهند. خارشدگی که همراه با رعب و ترس و وحشت قرار دارد. کلیساهای دوران معماری گوتیگ، شواهد بسیار خوبی برای این دوره هستند که مشهورترینشان کلیسای نتردام می‌باشد. این فیلمبرداری و قاب بندی‌های گوتیگ گونه نیز هماهنگ با مفهوم داستان که از قدرتی برتر سخن می‌راند قرار می‌گیرد.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

هنرنمایی Joseph Fiennes در سریال سرگذشت ندیمه

بازیگری سریال سرگذشت ندیمه

از دیگر نکات قابل بحث در سریال سرگذشت ندیمه بازیگر آن و به ویژه بازی درخشان الیزابت موس Elisabeth Moss در نقش جون می‌باشد. او به خوبی شکستگی‌ها، غم‌ها، فشارهای وارده، سختی‌ها و تمام حس‌هایی که یک ندیمه دارد را در اجزای صورت خود و بدون گفتن دیالوگ نشان می‌دهد.

به چشمان مستاصل، لب‌هایی که می‌گزد و می‌لرزد، خنده‌های تلخی که بر لبانش می‌نشیند توجه کنید. او بیش از آنکه کلام بگوید یا بدنش را به بازی بگیرد، از تک تک اجزای چهره‌اش برای رساندن حس به مخاطب کمک می‌گیرد. گرچه در اندامش یک خم شدگی و سکون و سختی و صلبی نیز دیده می‌شود.

گویی بار سنگینی بر دوش دارد که باید حمل کند. از دیگر بازیگران خوب سریال سرگذشت ندیمه می‌توان به یوان استراوسکی نام برد که نقش سرینا را ایفا می‌کند. او به خوبی شمایل یک زن سرد و سنگی و مقتدر را در نوع حرکات و صورت سنگی که دارد به نمایش می‌گذارد. بازیگران سریال بسیارند و همگی به خوبی از عهده‌ی نقششان بر آمده اند و در این نوشته مجالی برای پرداختن به تک تک آنها نیست و فقط به عنوان نمونه، دو شخصیت مهم سریال بررسی شد.

فیلم سینمایی سرگذشت ندیمه

در سال ۱۹۹۰ ولکر شولندروف Volker Schlöndorff فیلم سینمایی The Handmaid’s Tale (۱۹۹۰) را با اقتباس از داستان سرگذشت ندیمه ساخت که البته چندان اقتباس خوبی از این اثر نمی‌باشد. فیلم به صورت یک اثر مستقل عمل نمی‌کند و بسیار وابسته به کتاب می‌باشد. بدین معنی که اگر بیننده، پیشتر کتاب را نخوانده باشد و از سیاست حکومت گیلیاد و چرایی این اتفاقات اطلاع نداشته باشد، نمی‌تواند فضای فیلم را به درستی درک کند.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

پوستر فیلم سینمایی سرگذشت ندیمه ساخته‌ی ولکر شولندروف Volker Schlöndorff

بنابراین لازمه‌ی آگاهی از فیلم، خواندن کتاب سرگذشت ندیمه می‌باشد. این درحالیست که سریال سرگذشت ندیمه به صورت اثری مستقل و دارای فضاسازی شخصی رفتار می‌کند. به بیانی دیگر فیلم نمی‌تواند جهان شخصی خود را سازد و بیننده را درگیر کند. بنابراین اتفاقاتی که در جهان فیلم می‌افتند، چندان باورپذیر نمی‌نمایند.

روایت کتاب و سریال سرگذشت ندیمه اول شخص و از زبان شخصیت اصلی آن افرد می‌باشد. بنابراین مخاطب داستان یا سریال به خوبی می‌تواند تمام احساس‌های ندیمه را درک کند و خود را در چنین موقعیت دهشتناکی قرار دهد. همچنین روایت رفت و برگشتی است و ما از زمان حال به گذشته می‌رویم تا آرام آرام با وقایعی که منجر به تاسیس حکومت گیلیاد شده است آشنا شویم.

روایت فیلم سرگذشت ندیمه اما دانای کل است و هیچ رفت و برگشت زمانی در فیلم نمی‌بینیم. شخصیت پردازی نیز آنقدر قدرتمند عمل نمی‌کند که مخاطب بتواند به تلخی عمق ماجرا پی ببرد و چنین فضایی را باور کند. شخصیت افرد در فیلم به عنوان زنی که همسر و دخترش را از دست داده و حالا به اجبار در خدمت جنسی مرد دیگریست، به هیچ عنوان هیچ هم حسی را در مخاطب برنمی انگیزد.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

افرد فیلم سرگذشت ندیمه به راحتی با این شرایط زجر آور کنار می‌آید و واکنشش تنها چند نمای کوتاه اشک و آه است و همین.

افرد فیلم سرگذشت ندیمه به راحتی با این شرایط زجر آور کنار می‌آید و واکنشش تنها چند نمای کوتاه اشک و آه است و همین. این در حالیست که افرد کتاب به خوبی تمامی حس‌های بد و غیرقابل تحمل این امر را بیان می‌دارد. همچنین فیلم نتوانسته آن فضای امنیتی شدید و اختناق را به خوبی نشان دهد و پرداخت کند.

در فیلم سرگذشت ندیمه چندان مخاطب و شخصیت‌ها زیر بار این فضای خفه و بسته نمی‌شوند و این فضای امنیتی تنها در قرارگیری چند مامور منفعل که تنها بارکد دستنبد ندیمه‌ها را چک می‌کنند دیده می‌شوند که بیشتر به عنوان پلیسی ساده رفتار می‌کنند تا پلیس امنیتی. به لحاظ طراحی لباس نیز، لفاف سفید روی سر ندیمه‌ها که یکی از کارکرد هایش ایجاد محدودیت دید آنهاست در این فیلم لحاظ نشده و به سربند توری قرمز تقلیل یافته است.

گرچه اتفاقات فیلم تا حد زیادی امانت دار به اتفاقات کتاب می‌باشد اما لزوما این امانت داری نمی‌تواند نکته مثبت باشد. چرا که فیلم و کتاب دو مدیوم جدا از هم می‌باشند و طرز بیان و الزامات هریک با دیگری متفاوت است. همچنین روند اتفاقات در فیلم بسیار سریع رخ می‌دهد و بدون هیچ پیش زمینه دراماتیک می‌باشد.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

به لحاظ طراحی لباس نیز، لفاف سفید روی سر ندیمه‌ها که یکی از کارکرد هایش ایجاد محدودیت دید آنهاست در این فیلم لحاظ نشده و به سربند توری قرمز تقلیل یافته است.

مثلا علاقه افرد به نیک در روایت فیلم بسیار ناگهانی است و هیچ مقدمه‌ای برای زمینه‌های شکل گیری این ارتباط حسی در فیلم بیان نمی‌شود. همان طور که پیشتر گفتیم پایان کتاب سرگذشت ندیمه باز است اما ضمیمه‌ای را داراست که بعد از حدود ۲۰۰ سال از این جریانات و در یک کنفرانس می‌گذرد که به تحلیل حکومت ساقط شده‌ی گیلیاد می‌پردازد.

فیلم نیز کمی این پایان را دستکاری کرده که از آن جمله می‌توان به قتل فرمانده واترفورد توسط افرد که در فیلم کیت نام دارد اشاره کرد. در حالیکه چنین اتفاقی در کتاب رخ نمی‌دهد. همچنین پایان را پس از سوار شدن افرد به کامیون سیاه تا بارداری و فرار او و انتظار برای آمدن دخترش و نیک در یک منطقه‌ی کوهستانی ادامه داده است. در آخر باید اذعان داشت که اقتباس شولندروف از سرگذشت ندیمه چندان اقتباس خوبی نیست و برای دیدن بیان تصویری این کتاب، سریال بهترین گزینه است.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

هنرنمایی Natasha Richardson و Aidan Quinn در فیلم سینمایی سرگذشت ندیمه ۱۹۹۰

نگاه دیگران به کتاب و سریال سرگذشت ندیمه

در پشت جلد کتاب سرگذشت ندیمه به نقل از واشنگتن پست-بوک ورلد آمده است:

افرد ندیمه‌ای است در حکومت تیوکراتیک جلید. او اجازه دارد روزی یک بار برای خرید در بازار از خانه فرمانده و همسرش خارج شود، بازاری که در آن تصاویر جای کلمات را گرفته اند، زیرا زنان دیگر حق خواندن ندارند. ندیمه ماهی یک بار به بستر می‌رود و دعا می‌کند که از فرمانده آبستن شود،
چن در عصری که زاد و ولد کاهش پیدا کرده، ارزش افراد و سایر ندیمه هاتنها به بارآوری رحم آن هاست. افرد سال‌های پیش را به خاطر دارد، روزگاری که با همسرش، لوک، زندگی می‌کرد و با او نرد عشق می‌باخت؛ ایامی که با دخترش بازی و از او مراقبت می‌کرد؛ آن روزها که شغلی داشت و درآمدی، و از حق آموختن بهره مند بود. ولی حالا همه چیز بر باد رفته.
سرگذشت ندیمه رمانی است آمیخته به طنز، هراس و هشدار که از آمیزش تیره و تار سیاست و روابط زن و مرد به طرز هنرمندانه پرده بر می‌دارد. رمان اتوود به لحاظ تخیل آینده نگرش، از جهاتی، ۱۹۸۴ اورول را به خاطر می‌آورد.

سرگذشت ندیمه بر اساس نوشته‌ی مارگریت آتوود؛ ندیمه به سرخی سرگذشت زنان

الیزابت سینگلتون ماس (به انگلیسی: Elisabeth Singleton Moss) (زادهٔ ۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۸۲) یک بازیگر زن آمریکایی است. نقش‌های مشهور او عبارت‌اند از نقش آفرد در مجموعه تلویزیونی سرگذشت ندیمه، نقش نخستین دختر زوئی بارتلت در سریال شبکهٔ ان‌بی‌سی، بال غربی و بازی در نقش منشی‌ای در سریال مد من است.

همچنین هوستون کرانیل در نظری کوتاه اما قابل تامل بیان می‌دارد که:

تا این کتاب مجاز است، بخوانیدش.

سوفی سلینی درباره‌ی سریال سرگذشت ندیمه می‌نویسد. او در مقدمه‌اش می‌گوید که این سریال درست زمانی در امریکا پخش می‌شود که دونالد ترامپ با آن عقاید مذکورش رییس جمهور می‌شود. در ادامه از اقتباسی سینمایی سال ۱۹۹۰ ولکر شولندروف می‌نویسد و بیان می‌دارد که در درآوردن فضای داستان ناموفق بوده است و سریال به خوبی توانسته فضای مدنظر مارگریت اتوود را طراحی کند.

وی همچنین در ادامه از مارگریت اتوود نویسنده کتاب می‌نویسد که بیان کرده داستان را از اقامتی که مدتی در برلین و پیش از فروریختن دیوار برلین در سال ۱۹۸۴ داشته است الهام گرفته است. پنجره‌های آهنی و فضای حاکم بر آنجا روی اتوود تاثیر گذاشته است. در ادامه بیان می‌نویسد که این نویسنده‌ی کانادایی همیشه از آنکه فمنیست نامیده شود دوری می‌گزیده است اما خب نمی‌توان نادیده گرفت که داستان سرگذشت ندیمه از وضعیت زنان و موضوع‌های فمنیستی صحبت به میان آورد.

او همچنان می‌نویسد که گرچه رمان اتوود را رمانی علمی-تخیلی نامیده اند اما با توجه به اتفاقاتی مثل تلاش برای برده نشدن زن و تظاهرات برای به رسمیت شناختن همجنسگراها، اجازه‌ی سقط جنین قانونی و مواردی از این دست که امروزه از موضوعات مهم هستند و در کتاب بیان می‌شود چندان هم علمی تخیلی نیست و بسیار به زمانه ما نزدیک است.

سایت نظرات زنان Avis2femmes.com می‌نویسد که این سریال برای ما از دو جنبه‌ی فمنیسم و آینده نگری ارزشمند است. فضای این سریال را سرد و دراماتیک توصیف کرده و بیان کرده که این داستان به ما نشان می‌دهد که هر لحظه چگونه گرفتار توتالیتاریزم می‌شویم و چرا هنوز شوربختانه موضوع احقاق حقوق زن مورد بحث است و این برابری صورت نگرفته است. موضوعاتی مانند نگاه برده جنسی که به زنان می‌شود و یا نگاهی که به عنوان دستگاه تولید مثل می‌شود، سوژه‌های واقعی هستند که در داستان بیان می‌شوند.

برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن

نام *

ایمیل *

وب‌سایت

Current ye@r *

Leave this field empty

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس عجیبی که منوچهر هادی از دخترش موقع سال تحویل رو کرد+ عکس